eitaa logo
نو+جوان تنهامسیری
7.1هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
46 فایل
اینجا اَبرها کنار رفتن،آسمون آبیِ آبیه💫 تو آسمونت چه رنگیه؟!بیا کنار هم باشیم رنگها با هم که باشن🎨 دنیا رو قشنگ میکنن...😍 ادمین: @F_mesgarian پاسخگویی مطالب کانال : @Hosein_32
مشاهده در ایتا
دانلود
نو+جوان تنهامسیری
#مبارزه_با_راحت_طلبی 😪🤤😬 🅾متاسفانه توی زندگی شهری ارزشِ وقت به خوبی درک نمیشه!! و وقت هایی که "راح
🔴متاسفانه یکی از آسیب های جامعه ما این هست که : ⬅️مذهبی های ما هم اهلِ راحت طلبی هستن...!! ⭕️ گاهی آدم جرئت نمیکنه که بخواد بچه های مسجدِ یه محل رو کوه ببره یا حتی طلبه ها و دانشجوها رو نمیشه بهشون سختی داد زود صداشون در میاد!😒 یعنی: 💢اگه خدمتی به همسرم،دوستم ،خانوادم و...ڪردم، داشته باشم حتما از من "قدردانی" ڪنن وگرنه اگه ازم تشڪر نڪنن عصبی و ناراحت میشم!!😤 ☹️‼️☹️ 😎 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚📚📚 کتاب علیه السلام " روایت دوران ولادت امام حسین (ع) تا شهادت از زبان خود حضرت " 💯 استاد پناهیان: اشک ریختن با این کتاب، اشک ریختن با معنا و عمیق خواهد بود 🔺 این کتاب در هشت فصل دوران ولادت امام حسین (ع) تا شهادت آن حضرت و پس از آن را روایت می کند. 🔺 همچنین ماجرای اسارت کاروان تا بازگشت به کربلا و سپس مدینه از زبان حضرت زینب (سلام الله علیها) روایت می شود. 🔺 فصل های این کتاب عبارت اند از: «دوران رسول خدا (ص)، دوران امیرالمومنین (ع)، دوران امام حسن (ع)، امامت، آغاز مبارزه آشکار با حاکمیت اموی، از مکه تا کربلا، و تو چه می دانی کربلا چیست، پس از شهادت امام حسین (ع)». 😎 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕💕💕 💕💕 💕 📹ابوالفضل امیری🌺 صبحی بارانی اردکان فارس سلام ✋سپاسگزاریم🙏💐 😎 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
💡 *استفاده حداکثری* 📗 آقا در دوران نوجوانی و جوانی به چه کتاب‌هایی علاقه داشتند؟ 👌 📚 😎 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
7.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
(◍•ᴗ•◍)❤ روش ساخت وسایل تزئینی 💙💢💙 💚💢💚 🎀 🌺💢💕💎 😎 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
🦋💖🦋 💖🦋 🦋 بھ خدٰا اعتماد کن ؛ گاهی بھترین‌ها رٰا بعد از تلخ‌ترین تجربھ‌ها بھ تو میدهد تا قدرِ چیزهایی کھ بھ دست آوردی رٰا بدانی ✅ 😎 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
02.Baqara.079.mp3
1.76M
🌹تفسیر قرآن(سوره بقره - آیه ٧٩)🌹 فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتَابَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِیلا فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا یَکْسِبُونَ ﴿٧٩﴾  😎 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نو+جوان تنهامسیری
😂😳😎😡🤦‍♂👨‍🏫 🔹بیان احکام درقالب طنز ☺️بچه ها سلام. ✋ چاکرتون نشاطی هستم نخبه ی قرن بیست و یکم تا ا
🙆‍♂🙅‍♂💁‍♂🙇‍♂🤦‍♂ 👼بیان احکام درقالب طنز .......بابام یه نگاه بهم کرد و سری تکان داد 😇و گفت :لا اله الا الله. من هم یه نگاه به پدر کردم و سری تکان دادم و گفتم لااله الا الله.🙃 🌗اون شب از شانس بد من ننه ام شام اشکنه با روغن دنبه پخته بود که من خیلی بدم می اومد 🍵و اگه می خوردم دل درد می شدم. 😢گفتم ای خدای مهربان برس به داد این ناتوان. سفره غذا کشیده شد 🥣بابام تا فهمید اشکنه داریم سرشو برد نزدیک قابلمه یه بویی کشید و گفت :به به چه بوی خوبی داره دستت درد نکنه خانم . 🍵 و کاسه رو پر از نون خرد شده کرد و دوتا ملاقه اشکنه ریخت توی کاسه و تلید کرد🥄🥣 و شروع کرد خورندن من هم چاره ای نداشتم سرمو آروم آروم بردم نزدیک قابلمه 🍵عینهو بابا غذا رو بو کردم و جلوی تهوعم رو گرفتم و گفتم به به چه بوی ناجور خوبی داره دستت کم درد نکنه ننه خانم .☹️ نان و اشکنه رو توی کاسه تلید کردم عین بابا شروع کردم به خوردن.😖 فقط با هر قاشقی که بالا می زدم یک یا ابالفضل هم می گفتم و چشمام رو به هم می فشردم 😑 ننه یه خورده خیره خیره بهم نگاه کرد و رو کرد به بابام 🙄گفت :آقا! چیه این بچه چشه اینکه از اشکنه بدش می اومد🤔 بابام گفت :جان من ولش کن بذار هرکاری دوست داره بکنه من دیگه حوصله سر و کله زدن با این دانشمند رو ندارم 😶 من هم بلافاصله عین این جمله رو تکرار کردم. 🤓بابا آروغ زد عطسه کرد بابا سرفه کرد.🤧 آب خورد. خنده کرد انگشتش رو کرد توی دماغش. نشست برخاست وو... منم عین بابام آروغ زدم عطسه کردم سرفه کردم آب خوردم🥛 خنده کردم انگشت توی دماغم کردم نشستم برخاستم هرکاری که بابام گفت و یا انجام داد منم گفتم و انجام دادم. ☺️ ننه شروع کرد گریه کردن 😭و گفت خدا مرگم بده از بس این بچه درس خوند دیوونه شد بابام گفت گل پسرت دیوونه بوده حالا داره پیشرفت می کنه 🤨😠 بابام رفت دستشویی منم رفتم در دستشویی ایستادم و گفتم بابا تو رو خدا هرکار می کنی بگو منم انجام بدم آخه من از پشت در..... ننه ام اومد و گوشم😰 رو گرفت و از محل حادثه دورم کرد و گفت خجالت بکش بچه چکار داری می کنی؟ گفتم :ننه کارم نداشته باش دارم تقلید😯 میکنم ننه گفت :من که نمی فهمم چی می گی ولی فکر کنم باید بستری بشی🤒. بابا خوابید و من که اشکنه خورده بودم درد دلی داشتم خطری. با خودم گفتم حالا که خواب نمی روم بهتره تا صبح تقلید کنم لذا شب تا صبح عینهو بابا خر و پف کردم😴💤 خیلی سخت بود نزدیک بود گلوم پاره بشه 😵 من که از سر شب تا کله ی ظهر می خوابیدم و عادت به سحر خیزی نداشتم و همیشه صبحانه رو یک ساعت قبل از نهار می خوردم عین بابا صبح خیلی زود پا شدم🌤 نماز خوندم و عینهو بابا صبحانه رو خوردم🥘☕️ و مثل بابا چایی رو هورت اندر هورت نوشیدم یک هورت هورتی توی خونه راه افتاده بود که نگو و نپرس🤣🤣 بابا دست کرد توی جیبش و پنجاه هزار تومان آورد💶 بیرون و به مادرم داد و گفت تا سر برج دیگه پولی نیست من هم دست کردم توی جیبم و الکی مشتم رو آوردم سمت ننه و صدام رو کلفت کردم و گفتم تا سر برج دیگه پولی نیست💰 یک دفعه بابام عصبانی 😡شد و داد زد از دیشب هی داری ادای منو در میاری بچه خجالت نمی کشی 😠 خدای نکرده من بابای توأم 😣 تا اومدم بگم بابا ادا نیست دارم تقلید می کنم در رو محکم بست و رفت سر کار.......🤨 ادامه دارد......... 😂🤪😫🙇‍♂ 😎 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
😷🙄😱🤣 🧟‍♂کرونا هرچی بدی داشت یه خوبی داشت و اونم اینه که خیلیا یاد گرفتن اون ماسک 😷بود نه ماکس🤡 🤠کاش واسه فلاسک هم کاری میکردن 🙃 😎 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri