eitaa logo
نو+جوان تنهامسیری
7.4هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
4.5هزار ویدیو
46 فایل
اینجا اَبرها کنار رفتن،آسمون آبیِ آبیه💫 تو آسمونت چه رنگیه؟!بیا کنار هم باشیم رنگها با هم که باشن🎨 دنیا رو قشنگ میکنن...😍 ادمین: @F_mesgarian پاسخگویی مطالب کانال : @Hosein_32
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞🌸💞 🌸💞 💞 🌹 امروز با یک تلاوت زیبا🌻 ازسوره حشر 🌿💐🌿 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | فرصتِ خلوت 😌 اگر این فرصت را هم از دست بدهیم، زمان دیگری باقی نمی‌ماند.... 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
📌تداوم، رمز موفقیت است ✅ 💫💫💫 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
📲💻⌨ 💎نظر ارزشمند کاربر نوجوان تنها مسیری درمورد کانال نوجوان😍 سلام ممنون از اینکه دلگرمی ماهستید🙏🌹🌺 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا او ست؟ 💠 دیدار صمیمی 🌷شهید سلیمانی با نوجوانان و جوانان در ایام فاطمیه کرمان را ♻️ 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠آموزش هفت سین 🌿🌺🌿 💎ظرفهای لبه دار سنگی خیلی مد شدن اما قیمت بالایی دارن اگر دوست دارین از این مدل ظرفها فقط برای هفت سین استفاده کنید این آموزش رو ببینید🧐 ✅اگر به برچسب دسترسی ندارین این کار باچسب و کاغذ کادو های زیبا با تنوع بالا مناسب باهر سلیقه ای هم قابل اجراست👌 🌸 ❄️ 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
نو+جوان تنهامسیری
دایره ی آتش🔥 . قسمت سوم 🔰کلاس هفتم شروع آن یک روز شوم بود اواخر مهر ماه با فریبا آشنا شدم فریبا ه
دایره ی آتش🔥 قسمت چهارم 🌀دنیای فریبا دنیای متنوع و پرآشوبی بود که با سرعت به سوی بی هدفی پیش می رفت 💢 دنیایی که اهداف متعالی وارزش‌های انسانی معنا و مفهومی نداشت❌ 📌چون دنیایی که تار و پودش از پول باشد غم و شادی، شکست و موفقیت، رکورد و پیشرفت محبت و نامهربانی با پول خرید و فروش می‌شود♨️ معیار همه‌چیز حتی انسانیت ثروت می شود⭕️ 〽️کاش اینها را همان روز اول می دانستم 😒 فکر میکنم انسان تا درکش رشد نکرده نباید به هرکس یا هرچیزی نزدیک شود شب که به خانه آمدم با خودم می گفتم کاش میشد زیبایی ظاهری دنیای فریبا را با محبت و آرامش دنیای خودمان ترکیب می‌کردیم🧐 شاید راه سومی برای زندگی در پیش پای بشر قرار می‌گرفت🔶 ولی نزدیک شدن به دنیای تصنعی فریبا، لباس شیک و پول تو جیبی برای دختری که پدرش آن را با درد کمر و پینه های دست تهیه می کند و ناراحتی وجدان؛ زندگی در دو دنیای فریبا و خودم را به کامم تلخ کرده بود 💵😟😔 ♻️امروز اتفاق دیگری افتاد که متوجه آن نبودم و آن این بود که بعد از 8 سال برای اولین بار چادرم را از سرم برداشته بودم 🚫چادری که تمام زیبایی ها و ارزش های مادری کدبانو و مهربان را در آن می دیدم 😎 چادری که مرا از آغوش گرم پدر و مادر تا مسجد و جلسه قرآن و اردو و جشن تکلیف می برد 📿🕍 تا می خواستم از دنیای فریبا فاصله بگیرم و به دنیای مهربانی و آرامش خود برگردم↪️ دوستم فریبا می گفت چرا همش آرامش و مهربانی⁉️ هر چیزی در کنار ضدش معنا پیدا می‌کند و به چشم می آید. آرامش وقتی مزه می دهد که بلوا و آشوب را تجربه کرده باشی. ❌😳 مهربانی وقتی می چسبد که کسی به آدم تندی کند.☹️ اینکه همیشه احترامت کنند لطفی ندارد. خوب است بی‌جهت کتک بخوری بعد نازت کنند.😏 تا قهر نباشد ناز، ناز نمی‌شود.⭕️ روز را شب، سفیدی را سیاهی، خوبی را بدی، زیبایی را زشتی معنا می دهد. هرکدام حذف شود دیگری معنا پیدا نمی‌کند. اصلا همین تضاد هاست که تنوع نشاط‌آور را جایگزین یکنواختی خستگی آور می کند😟 پریسا جون.شوخی کن بخند فریاد بزن ترانه بخوان برقص سر به سر این و آن بگذار تیپ بزن آرایش کن گردش کن رفیق باز باش یک خانه کوچک و یک پدر و مادر کم سواد و آرام و یک چادر که زندگی نمی شود ⛔️ با این توجیه، بهشت خانه برایم زیبایی قبل را نداشت. می خواستم آنچه که تا قبل از این برایم بهترین بود ضدش را تجربه کنم😣😠☹️ دوستم می گفت متفاوت باش. کسب تجربه های متفاوت اقتضای کنجکاوی است و کسی که کنجکاو نیست انگار بیمار است😳 نمی دانم فریبا که بود اما هر که بود درسش را خوب بلد بود و می دانست کجا چگونه به چه کسی چه چیزی را باید بگوید😬 آن روز خیال میکردم آدم‌جدیدی شده‌ام و چیزهایی را می فهمم که پدر و مادر ببخشید آقا کرمعلی و اشرف خانم نمی‌فهمند.❌ آنها قدیمی اند ولی من آدم امروزم و می‌توانم به روز باشم⭕️ ولی امروز می گویم کاش پای دلم می شکست و گرفتار این همه وهم و خیال نمی شد و در کلاس درس آن شبح موهوم وارد نمی‌شد😥😭😒 ولی خوب، چه می شود کرد این را دیر فهمیدم😔😞 رفت و آمد ما به خانه یکدیگر ادامه داشت اما مثل همیشه هر وقت در خانه ی فریبا و دنیای فریبا بودم چادر نمی پوشیدم و همین رفت و آمد هم بین ما صمیمیت شدید ایجاد کرده بود و هم از نداشتن چادر دیگر احساس بدی نداشتم تا اینکه یک روز⁉️ توی مدرسه فریبا با خوشحالی خیلی زیاد گفت :پریسا جون موبایلی خریدم که همه جور امکاناتی داره برای اولین بار با ژست های مختلف فیلم و عکس سلفی گرفتن آن هم با گوشی ای که کیفیت دوربینش بالا بود هیجان انگیز و لذت بخش بود😌😊☺️ از طریق فریبا به خطرناک ترین جای دنیا یعنی همان فضای مجازی کم کم پایم باز شد اما به قدری سرگرم کننده بود که خطرش را نمی فهمیدم 📛 مثل ترقه بازی بچه ای که ترقه توی دستش منفجر می شود💥 ورود در شبکه های اجتماعی و گروه ها، پیام دادن💌 و پیام دیدن به خصوص پیامهای خنده دار😁😂 یا عاشقانه ، استیکر های خنده و گری😂😭ه و تعجب و عصبانیت و قلب های سرخ و صورتی❤️💗 و دسته گل 💐به این و آن فرستادن خواندن و خندیدن، دعوا و مجادله، اظهار دوستی کردن و کلاس گذاشتن، خود را چیز فهم و باکلاس معرفی کردن، و رد و بدل کردن عکس و فیلم خنده دار و دیدنی، ارتباط مجازی با افراد ناشناس،سرکار گذاشتن این و آن، هیجانی فوق العاده داشت☺️😊❌ 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
🌾🌻🌾 🌻🌾 🌾 ⚠️ تلنگر 💧استخرها زلال اند؛ چرا❓ چون هوای دریچه های اطراف خود را دارند؛ و از آنچه دارند سر ریز می کنند. ❄️ می خواهی زلال باشی ❓ بخشنده باش❗️ 🤲اَللّهـــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــکَ_الفَـــرَج🌸 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🌿✨ سلام دوستان تنها مسیری گل✨🌿 صبحتون بخیروبرکت🌷 امروزمون وبایه تلاوت زیبا شروع میکنیم✨🌿 📖 تلاوت آیه 12 سوره مبارکه حجرات 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
نو+جوان تنهامسیری
🙇‍♂💁‍♂🙅‍♂🙆‍♂🙋‍♂🤦‍♂🤷‍♂ 😆آموزش احکام درقالب طنز ....همون یکی سطل زباله دو روز شستنش طول می کشه 🤦‍♂ غ
🙇‍♂💁‍♂🙅‍♂🙆‍♂🙋‍♂🤦‍♂🤷‍♂ 🔷آموزش احکام در قالب طنز 🤗......ببین این سرای طویل استه یه تانکر با پومپ پیشار داروم با آن راحت میشه کف سرای و پرش ها و همی جا را شوشته کرد✨ 😁غلام گفت الان که دیگه آقای صبوری نیست چرا اینجوری حرف می زنی ⁉️ گفتم می خوام تو هم متوجه نشی من هوشنگم آخه می ترسم پیش آقای صبوری منو لو بدی🤣 نمی دونم غلام چرا دندوناشو به هم می فشرد احتمالا دندوناش می خارید 😬 غلام گفت خوب پاشو برو تانکر رو بیار گفتم صبر کن الان می پاشم 😄 سریع رفتم تانکر رو با یک وانت آوردیم وسط حیاط گذاشتیم 🚚 شیلنگ تانکر به همه جای خونه می رسید غلام گفت حیاط و سرویس ها رو بشور تا من اتاق ها رو گرد گیری کنم 🛢 پمپ رو روشن کردم فشار آب خیلی زیاد بود سر شیلنگ رو گرفتم سمت باغچه 🌺🌸🌾 آب وقتی به گل و گیاه و سبزی می رسه باید جون بگیره اما باغچه ی این خونه برعکس بود تا سر شیلنگ رو سمت باغچه می گرفتم گل و گیاه و سبزه و شاخه های درخت تکه تکه می شدن، فشار آب می خورد به خاک باغچه و خاک و گل پرتاب می شد روی حیاط و لباسام، 🧟‍♂ خیلی خوشحال شدم آخه باغچه صاف و آماده برای کشت جدید شد 😂 🚿شیلنگ رو گرفتم سمت شیشه های پنجره اتاق که بشورم یهو شیشه ها خرد و خاکشیر شدن😨 و پاشیدن توی سر و کله ی غلام و صورت غلام زخمی شد 🤕 داشتم صحنه رو نگاه می کردم که یادم اومد شیلنگ آب هنوز سمت اتاقه، آب پاشید توی اتاق و فرش ها هم خیس شدند 🤦‍♂ فکر کنم تاریخ مصرف شیشه ها تموم شده بود 🤷‍♂ با خودم گفتم شیشه ها رو آب می کشم تا شیشه های به درد نخور بریزن پایین، تا آقای صبوری مجبور بشه شیشه های محکم بذاره 🙆‍♂ یک دفعه غلام داد زد مواظب باش، و دوید طرفم شیلنگ رو بگیره گفتم ممنون مواظب خودم هستم 💁‍♂نمی خواد کمک بدی خودم تنهایی می شورم که یهو شیشه پای غلام رو برید خون زد بیرون 💉 شیلنگ رو انداختم رفتم طرف غلام که کمکش کنم پای من هم برید و فرش های اتاق نجس شدن 💉🌡 غلام خواست با دست خون ها رو پاک کنه دستش نجس شد دست گرفتیم به دیوار که بلند شیم دیوار هم نجس شد لی لی کنان🤔🙅‍♂ خواستیم بیاییم از اتاق بیرون اون یکی پامون هم زخمی شد پاهای خونی مون رو کردیم توی کفش و با دوچرخه رفتیم 🚲داروخانه دوچرخه و کف‌ش ها هم نجس شدن 🤨 و توی راه خدا خدا می کردیم که آقای صبوری از راه نرسه😱 چسب و باند گرفتیم و اونها رو هم نجس کردیم و پا هامون رو پانسمان کردیم عینهو چارلی چاپلین برگشتیم خونه ی آقای صبوری🙄😆 چشمتون روز بد نبینه پاهامون زخمی دستامون خونی شیشه ها شکسته فرش ها خیس باغچه داغون، حیاط گل آلود،🤭😩 غلام بی چاره هم چون منو خیلی دوست داشت به خودش نفرین می کرد و می گفت خدایا منو بکش تا از دست این هوشنگ راحت بشم🤩 کنارش نشستم و گفتم واقعا غلام تو خیلی فداکاری😎 من خرابکاری کردم ولی تو خودت رو نفرین می کنی تو چقدر خوبی،🤪 بی زحمت قبل از اینکه خدا تو رو بکشه خرابکاری های من رو هم به گردن بگیر🤓 آبروم پیش آقای صبوری نره، من اون دنیا برات جبران می کنم یهو می بینی آینده به جای داستان دهقان فداکار نوشتن غلام فداکار ☹️😁 حرفای من معجزه کرد آخه غلام یهو صورتش سرخ شد☺️ غاره ای کشید پاش خوب شد و بلند شد و با همان پای زخمی چنان لگدی بهم زد که پاش در رفت و نشست روی زمین 🤣و به خاطر اینکه منو زده بود خیلی دلش سوخت و گریه می کرد و می گفت خدایا من بمیرم و اینو نبینم..🤲 گفتم غلام جان غصه نخور باور کن من اصلا دردم نیامد آخه برس فرش شویی توی جیبم بود لگدت به اون خورد🙄😜 اصلا من چیزیم نیست هرچی من دلداریش می دادم اون بیشتر خودشو می زد. آدم نباید اینقدر دل نازک و مهربان باشه😆😅😂 ادامه دارد...... 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویر ماکتی از کعبه 🕋که به مناسبت ولادت مولا امیرالمومنین ع در بین الحرمین الشریفین قرار گرفته است. 📅رجب المرجب ۱۴۴۲ |عشق به حیدر چه بی نظیره | 🎤با نوای حسن کاتب الکربلایی 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نو+جوان تنهامسیری
⬆️⬆️⬆️ 🔷🔹الآن برای این‌که آب و برق ‌رو مردم کمتر مصرف کنند، قیمتش ‌رو می‌برند بالا دیگه. 💧💧 ⬅️میگن
📕📗📘📙📚 ⏳مدیریت زمان⌛️ ما با عنصر بی‌رحمی زندگی می‌کنیم به‌نام «زمان»👿 که هیچ‌گونه عاطفه و احساس و انعطاف‌پذیری که تحت تأثیر این عواطف و احساسات باشه در او نمی‌بینیم.⏰ شاید موجودی به‌اندازه‌ی زمان در دنیا خشک و خشن آفریده نشده باشه. 😤 زمستان‌ها بعضی وقت‌ها هوا ملایم است 🍂🍃 و تابستان‌ها بعضی وقت‌ها نسیم خنک میاد. 🌾 در زمین شوره‌زار بعضی از گیاهان رو می‌تونن پرورش بدن🌵 دریا در مواج‌ترین صورت خودش، گاهی از اوقات و در برخی از موقعیت‌ها می‌تونه آرام باشه.💦 ولی زمان، کار خودش رو انجام میده. ⏱ 🔵عبور زمان اونقدر سهمگینه که آدم رو به این اقرا و اعتراف وادار می‌کنه. در نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه،📜 امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام،✨ یکی از ویژگی‌های خودشون رو از حالات خودشون رو همین برمی‌شمارند. 🔹الْمُقِرِّ لِلزَّمَانِ، 🔸الْمُسْتَسْلِمِ لِلدَّهرِ، 🌀پسرم من آدمی هستم که دیگه پا به سن گذاشتم و اقرار به زمان دارم و تسلیم روزگار شدم. یکی از نتایج رشد عمر انسان، یعنی بالا رفتن عمر و گذران عمر این است که 🍃انسان به این اقرار و تسلیم برسه.🍃 👌بعد در روایت هست: بهترین جوان‌ها کسانی هستند که شباهتی به پیران شما داشته باشند. پیر از این جهت که جوان 18 ساله‌ای مثل یک مرد یا خانم 80 ساله‌ای، اعتراف به زمان داشته باشه. اصلاً زمان رو بشناسه.📅 🔹بعضی وقت‌ها مسن‌ترهای ما زمان رو نمی‌شناسن، زمان رو درک نمی‌کنن. ما جلسات قبل درباره‌ی اهمیت زمان صحبت کردیم، ولی فکر می‌کنم گاهی اوقات برای ما لازم باشه توضیح داده بشه که اصلاً ببخشید «زمان چی هست؟» ❓ یکمی زمان رو معرفی کنیم✅ اقرار کنیم به زمان. 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⬆️⬆️⬆️ 🌀جوانِ میاد میگه که من مثلاً عاشق شدم یا متنفر شدم، 🌀 در شرایط سختی قرار دارم، 🌀رنجی می‌بَرم سنگین، 🌀یا علاقه‌ای پیدا کردم سخت، چی کار کنم؟ بی‌قرار شدم. دوای دردهای او، چه عاشقی چه حزن و رنجش، زمانه.✔️ صبر کن می‌گذره، از سرت میفته، مهم نیست.😮 عه، آقا این چه جوابیه به من میدی! من به شما میگم عاشق شدم.💞 خب این مالِ امروزه دیگه، فردا دیگه نخواهی بود.😞 از تو عاشق‌تراش بودن همچین از سرشون افتاده با خمیازه یادآوری می‌کردن. 😏 زمان می‌بَره. چیزی که زمان می‌بَره ولی نابود میشه دیگه اینقدر حرص و جوش نداره.🙂 آقا من کینه‌ای پیدا کردم... برطرف میشه، زمان رو می‌شناسی، باهاش زندگی می‌کنی، به خودت بگو این زمان می‌بَره درست میشه، به خودت بگو.🍃 🔸داغ دیده کسی، داره هلاک میشه، بهش بگید: ببین زمان می‌بَره، یکمی که زمان گذشت صدای قهقهه‌ی تو محل رو برمی‌داره... نه، دیگر من نمی‌خندم، چه رسد به اینکه قهقهه کنم، من داغ‌دیده‌ام...😭😭 🔵خب زمان می‌بَره، داغ رو زمان سرد می‌کنه. بعضی وقت‌ها می‌بینید که آدمی پا به سن گذاشته هنوز زمان رو نمی‌شناسه. مثل بچه‌ها پا می‌کوبه میگه همین الآن. بابا مسائل همه زمان می‌بَرن.☘ 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی آنلاین - منی که از تولدم - محمود کریمی.mp3
8.01M
🌸 (ع) 💐منی که از تولدم 💐تو کشوری بزرگ شدم 🎤 👏 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃💐🍃💐💕💐🍃💐🍃 شکر خدا ولایت حیدر به ما رسید   توفیق عشق آل پیامبر به ما رسید حیدر اگر نبود ولایت نداشتیم از یمن اوست این همه گوهر به ما رسید💫 ♥ميلاد مولود کعبه حضرت علی(ع) مبارک باد♥ سلام 🤚🌿🌹🌿 🌼 🌞 💫 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | *فردا به توانِ تو* 😎 نوجوانان ما 🆚 نوجوانان اونا *💪 روایت سربلندی شما از سیلِ آق‌قلا تا مبارزه با کرونا* ➕ «امروز ملت یک ملت شادابی است؛ با این همه جوان پرتحرک. همین حضور جوانان در قضیه‌ کرونا، مثلاً در قضیه‌ کمک‌های مؤمنانه و مواسات با نیازمندان. جوان‌ها وارد میدان می‌شوند، کار می‌کنند؛ این چیزها اصلاً در گذشته وجود نداشت؛ ملت تغییر کرد، ملت از یک حالت خمودگی به یک حالت نشاط وارد شد.» ۱۳۹۹/۱۱/۲۹ 🌿🌸🌿 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌀چند پیشنهاد ساده برای حال خوب دراینستاگرام 👆👆 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
دلنوشته ی میلاد علی علیه السلام🌸 ♡باردیگرخاطره طلوع خورشیدذوالفقار، در تار و پود بیت الله متجلی می شود ↯با تمام فراز و نشیب های زندگی  و گرفتاری های تلخ و شیرینمان، بار دیگر از قلب زمین " کعبه"🕋  چشمه ی طراوت و شادمانی و سرور جوشیدن میگیرد  و در تمام ذرات عالم  حتی سلول های پیکرمان جاری می شود✨ 🌀برای اولین و آخرین بار داستان "تولدی در محراب " با دست توانای صاحب خانه ای بی همتا ، بر صفحات پر افتخار زندگی آن مولود یتیم نواز ، با قلم اعجاز و جوهر کرامت حک می شود .✅ ♻️شگفتی چشم هاو زبان ها را از حرکت باز داشته و همه را بر جای خویش میخکوب کرده است📌 💫خدایا اینکه حالش منقلب است و نگاهش منتظر نورسیده ای است کیست ❓ محرره ی محراب نیست عاکفه ی بیت المقدس نیست روزگارش را ، در اعتکاف محراب عبادت📿 ،  دستی از بهشت تأمین نمیکند او اصلا معتکف هیچ محرابی نیست تا مائده ای از بهشت برای او آورده شود  او مریم نیست تا برای زادن مسیح از بیت المقدس بیرونش کنند پس او کیست  و او را با کعبه چه نسبت است ❓حرمت کعبه از بیت المقدس بالاتر است آیا حرمت  آن بانو از مریم هم بیشتر ❓ 💎او را نیز چون مریم مقدس از خانه ی خدا به بیرون رهنمون شوید  هنوز در زمزمه ی خاموش افکار و همهمه های آرام حیرت زدگان تماشاگر ، این کلمات در هم میغلطند که ناگاه صدای سهمگین شکافتن دقیق و منظم سنگ های دیوار کعبه🕋 سایه ی سکوت و حیرت محض را بر تمام وجودشان می افکند  دیوارهای کعبه به افتخار آن بانو از هم فاصله میگیرند  و آن زن با متانت و وقار در حالیکه بر لبانش حمد و ستایش نقش بسته است دعوت آن میزبان مهربان را لبیک می گوید👌 💖بنت اسد در کعبه قدم میگذارد  و دیوارهای کعبه دوباره به هم میرسد  و فقط یک خط عمود از این شکاف به دیوار کعبه باقی می ماند تا مهری باشد  بر دهان حسودان ،    آیتی باشد برای گمراهان ، افتخاری باشد برای دوستان   🍃ابوطالب با تکیه بر این کرامت اعجازگونه ، لبخند  و اشگ و اضطراب را در هم ریخته است آنانکه در سایه ی ظلمانی لات و عزی و هبل با آتش جهل و حماقت چشم و گوش و دل و زبان خود را از دست داده بودند چنین اعجازی در باورشان نمیگنجید❗️ 💢هر چه کردند درب کعبه را بگشایند تا پرده از  این راز برداشته شود نتوانستند و اینک پدر مشتاقانه برای دیدن این اعجاز  با کلید و دست قدرتمند  و عزم خویش به جان درب بسته می افتد اما دریغ .. قفل درب بسته ی کعبه به دستان  لرزان و قدرتمند  و چشمان اشگ آلود  و دل نگران ابوطالب  و به هیچ کلید و ضربه ای اعتنا نمی کند.  او مأمور است و معذور  او نیز باید در بیان این اعجاز  همچون کوه بایستد چشم های منتظر، دقیقه ها را پشت سر می نهد افکار جستجوگر ، ⏰ساعت ها را در مینوردد  خدایا روز اول  و دوم گذشت اما داستان حساس ترین لحظات زندگی یک بانوی دردمند در خانه ی در بسته ی خدا یه کجا می انجامد ❓این سؤال بی پاسخ تمام مکه را تا روز سوم  فرا میگیرد ناگهان روز سوم، آهنگ دلنشین باز شدن دیوار کعبه  از همان خط عمود و  صدای چک چک قدم های بانویی خورشید🌞 در آغوش   و ترانه ی تکبیر و نوای هق هق چشمان شوق انگیز پدری  منتظر، مکه را به وجد می آورد دیگر برای هیچ کس هیچ سؤالی بی پاسخ نیست✅ آری  داستان عابده ی محراب و تولد مسیح نیست  داستان مادر محراب است که فرزند محراب را در دامن محراب از صاحب محراب میگیرد  تا برای محراب تربیت  و در محراب قربانی دوست شود 🌀داستان میلاد مسیح نیست  داستان تجلی تسبیح مجسم در مرکز عبودیت است  داستان تولد مولودی است که مریم و آسیه و هاجر  و خیل حوریان بهشتی خادمه دو فاطمه ی اویند یکی مادر و دیگری همسر🌿 داستان مولودی که پس از سه روز در گهواره سخن بگوید نیست داستان مولودی است که در اولین لحظات حیات  در دامان پر مهر کعبه سر به سجده می گذارد  و به یگانگی خدا و نبوت پیامبری گواهی می دهد که ده سال دیگر باید جامه ی پیمبری را به تن کند🌸 داستان مولودی نیست که  به اذن خدا برای اثبات نبوت خویش  شفا می دهد  داستان مولودی است که بی آنکه در صدد اثبات حق خویش باشد نه خودش بلکه نامش هم شفا  میدهد☺️ تازه فهمیدم کعبه مأمن و ملجأ بودنش قبله و عبادتگاه بودنش  به سنگ و آب و گلش نیست که به مولودش علی است✅ تازه فهمیدم ابوطالبی که نا بخردان مشرکش میدانستند خدای متعال در رگ و خون و پوست  و روح ملکوتی و الهی اش بذر شجره ی طیبه  یعنی علی را به ودیعت نهاده بود تا از نهاد آن یگانه موحد قریش  حامی پیامبر اسلام  حامی دیگری پا به عرصه ی وجود بگذارد از شکافتن  دیوار کعبه فهمیدم علی کیست  و از عظمت مقام علی فهمیدم ابوطالب کیست ابوطالب ❗️ تولد علیت مبارک🌸🌺🌼 🌸 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri