eitaa logo
نکات ارزشمند(مسجد فاطمه زهراسلام‌الله‌علیها)
151 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.3هزار ویدیو
64 فایل
اطلاع رسانی برنامه‌ها وکلاسها
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 *«وَاَضْحَکتَ‏ وَاَبْکيتَ»* 🔆 *«تو می‌خندانی و تو می‌گریانی»* 🔰 در جوشن کبیر نیز می‌خوانیم: 🔆 *«یَا مَنْ اَضْحَکَ وَ اَبْکَی»* 🔆 *«ای کسی که انسان‌ها را به خنده و به گریه درمی‌آوری.»* ❇️ تو می‌توانی ایجاد سرور کنی. علت مسرت‌های ما تو هستی‏، تو می‌توانی ایجاد گریه و بکاء کنی. 🔷 در قرآن و در دعای شریف جوشن کبیر، ابتدا خنده است، بعد گریه، زیرا اگر به‌خوبی بتوانیم بخندیم، خواهیم توانست گریه کنیم و برعکس اگر نمی‌توانیم خوب بخندیم، به‌راحتی نمی‌توانیم گریه کنیم. 🔷 اگر می‌توانیم در زندگی خوش باشیم، می‌توانیم حزن مثبت هم داشته باشیم. ✅ گریه‌ای که خدای سبحان بر ما عارض می‌کند، قطعاً یک امر کمالی است و امر منفی نیست. چنانچه ذکری که خدا بر ما عارض می‌کند یک امر کمالی است. ✅ خدای کامل دائماً بر مخلوقاتش ایجاد کمال می‌کند و هرگز ایجاد نقص ندارد. قطعاً این ذکر و بکاء، دو جلوه از جلوه‌های جمالی خداست. 🔷 قطعا خنده و گریه، خنده و گریه‌ای است که موجب کمال می‌شود؛ زیرا نقص و‌ موجبات نقص را به خدا نسبت نمی‌دهیم! خدا منزه است از اینکه نقصی به او نسبت داده شود. فعل ناقص منسوب به ماست. 🔷 علاوه بر خندۀ ظاهر، گاهی دل خندان است، روح خندان است یعنی شادمان و مرفوع و متصل به حق است. ❇️ همۀ ما خوشی را در هنگام وصل و حزن را در هنگام فصل داریم؛ پس عرض می‌کنیم: خدایا! زمان وصل را تو برای ما ایجاد می‌کنی چه وصلی که جسم ما در صحنۀ عبادت به تو دارد، چه وصلی که قلب ما در هنگام شهود به تو دارد و چه وصلی که روح ما در هنگام وصل به تو دارد. تو این خوشی را ایجاد می‌کنی که بواسطه این خوشی به کمال برسیم. 🔷 بکائی که انسان به‌جهت نواقص خود دارد یعنی غصۀ ناقص بودن خود را می‌خورد. 🔰 در دعای ابوحمزه می‌خوانیم: 🔆 *«اَبْكي لِخُروُجِ نَفْسي اَبْكي لِظُلْمَةِ قَبْري اَبْكي لِضيقِ لَحَدي اَبْكي لِسُؤالِ مُنْكَر وَنَكير»* 🔆 *«گريه می‌كنم براي جان دادنم. گريه می‌كنم براي تاريكي قبرم، گريه می‌كنم براي تنگي لحدم. گريه می‌کنم براي سوال نكير و منكر.»* ✅ این گریه‌های کمالی است که امام سجاد مطرح می‌کند. موسسه علمیه السلطان علی بن موسی الرضا علیه السلام
🔆 *«وَاَضْحَکتَ‏ وَاَبْکيتَ»* ✅ خندیدن‌های سادۀ ما با دوستان و خانواده کار خداست، و روزهایی که او دست حمایتش را برمی‌دارد، خنده هم از لبان ما محو می‌شود. 🔷 خدای سبحان میلیاردها بنده دارد؛ اما گویا یک بنده دارد یعنی باز شدن لبان او با خداست، اشکی که از چشمانش می‌آید کار خداست، گویا تمام توجه خدا به اوست و هیچکس دیگری به غیر از آن یک بنده در عالم نیست که خدا به او توجه کند! 🔷 آن‌به‌آن خوشحالش می‌کند، گریۀ شوق و وصل بر چشمانش جاری می‌کند، گریۀ تقصیر، گریه فراق ... ◀️ *بنابراین فراموش نکنیم اگر خوشی و نشاط کمالی داشته باشیم، گریۀ کمالی هم خواهیم داشت.* اگر خوشی شاکرانه، خوشی ناشی از محتاج به او بودن، خوشی ناشی ازمحتاج خلق نبودن، خوشی دارابودن قناعت و خوشی ناشی از تسلیم و رضا داشته باشم، می‌توانم گریۀ کمالی هم داشته باشم. 📚 «از بیانات استاد زهره بروجردی»
🔆 *«وَفَضْلُک کثيرٌ»* 🔆 *«خدایا فضل تو، کثیر است.»* 🔷 فضل یعنی آنچه که مستحقش نبودم؛ اما خدای سبحان به من داده است! 🔷 فضل در برابر عدل است. عدل یعنی چیزهایی که استحقاق داشتم و به من داد و فضل یعنی زیاده‌ها، سرریزها، چیزهایی که ابداً استحقاقش را نداشتم و او عطا فرمود! در کلمۀ فضل، زیادی نهفته است. ❇️ به خدا می‌گوییم اگر بخواهیم زیاده‌های تو را در زندگی بشماریم نه مستحق این امکانات جسمانی بودیم نه مستحق امکانات معنوی و فکری بودیم، نه مستحق این امنیت! نه مستحق محب علی‌بودن... . ⁉️ این همه نعمت غیرقابل شمارش غیر از فضل خدا چه چیز دیگری است؟ 💢 گاهی می‌گوییم به توصیۀ روایات، سوره نباء را خواندم، سفر مکه نصیبم شد پس حقم بوده است! یا سورۀ واقعه را خواندم، وسعت رزق نصیبم شد؛ پس لایق آن بودم! اما باید پرسید چه کسی توفیق نباء خواندن را به من داد؟ چه کسی توفیق واقعه خواندن را به من داد؟ ✅ *از ابتدا تا انتهایش فضل خدا و توفیق الهی بود. بسیاری از مردم می‌خواهند بخوانند؛ ولی فراموش می‌کنند!* ✅ وقتی فضل خدا را کثیر بدانیم، یک درصد هم از خدا طلبکار نیستیم و هر چه داریم را از لطف و فضل او می‌دانیم. ⬅️ *هیچیک از الطاف الهی براساس قابلیت ما نیست.* 📚 «از بیانات استاد زهره بروجردی»
🔆 *«وَحَبْلُک مَتينٌ»* 🔆 *«خدایا ریسمان تو خیلی محکم است.»* 🔷 حبل به معنی طناب است؛ طناب را «سببُ المُتَّصل بینَ الارضِ وَ السَّماء» و «عُروَةُ الوُثقی» می‌دانیم؛ همان وسیله‌ای که اگر به او تمسک پیدا کنیم به حق می‌رسیم. 🔹 *این طناب آنقدر محکم است که اگر یک میلیارد گنه‌کار هم به آن وصل شوند، پاره نمی‌شود.* 🔹 این طناب جاذبۀ محض دارد، هیچکس را از خود دفع نمی‌کند. اگر به آن متوسل شویم، اگر محکم آنرا بگیریم هیچ‌کس را از خود دور نمی‌کند. 🔷 یک معنای «وَ حَبْلُک مَتينٌ» این است که طناب پاره نمی‌شود؛ اما یک معنای دیگر این است که طناب، کسی را از خود جدا نمی‌کند، نه فقط پاره نمی‌شود؛ بلکه هیچ‌کس را از خودش جدا نمی‌کند و از او پذیرایی هم به عمل می‌آورد. 🔶🔸 *در نظام عالم مصداق حبل‌المتین وجود مقدس حضرات معصومین هستند.* 🔸 اگر روزی صد مرتبه میلیاردها نفر توسل به معصوم داشته باشند، معصوم هیچ‌کدام را دفع نمی‌کند. 🔸 وقتی که وارد صحنۀ محشر هم می‌شویم یک ریسمانی است، دانه دانه می‌چیند، همه را به دام می‌اندازد، نمی‌گذارد محبینش از این دام خارج شوند. 🍃 آن‌چنان اسیر کمان آن آبرودار عالم می‌شوید که جسورانه می‌گویید: 🔆 *«بِاَبی اَنتَ و اُمّی وَ نَفسی وَ اَهلی وَ مالی وَ اُسرَتی»* ❇️ خدایا همۀ ما شکرگزاریم که ریسمان محکمی برای ما گذاشتی که بار سنگین گناه ما را بر می‌دارد. 💢 گاهی اوقات ما این ریسمان را پاره می‌کنیم؛ اما ریسمان خودش را مجدداً به ما وصل می‌کند. ما سراغش نمی‌رویم؛ اما او به بهانه‌های مختلف سراغ ما می‌آید. آنقدر محکم است که تا اقصی نقاط عالم هم کشیده شود از طرف آنان پارگی معنا ندارد چون قابلیت امتداد در اقصی نقاط را دارد. ❇️ *ریسمان محکمی که خدای سبحان در زندگی ما گذاشته است، قرآن صامت و قرآن ناطق؛ وجود مقدس حضرت ولیعصر است و ما دعا می‌کنیم ارتباط با ایشان روز به روز متین‌تر، محکم‌تر، راسخ‌تر و استوار‌تر شود.* 📚 «از بیانات استاد زهره بروجردی»
🔆 *«اَنْتَ يا رَبِّ مَوْضِعُ کلِّ شَکوى‏»* 🔆 *«خدایا هر شکایتی دارم فقط برای تو می‌آورم.»* 🔶 حرفم را به تو می‌زنم دردهایم را برای تو بازگو می‌کنم. سفرۀ نیازم را برای خلق باز نمی‌کنم. ⬅️ *چه از خلق خدا شاکی باشیم و چه از خودمان، باید به خدا رجوع کنیم.* 🔶 بعضی وقت‌ها ما از خودمان شکایت داریم که مهم‌ترین شکایت، همین است. مشکل من این است که ارادۀ قوی و کفّ نفس ندارم، مقاومت و همت والا ندارم! بارها و بارها توبه کرده‌ام و بدعهدی کردم. 🍃 درد دل نزد خدا می‌برم سرم را بر سجده می‌سایم و می‌گویم: 🔆 *«لا اِلهَ الّا اَنتَ سُبحانَکَ انّی کُنتُ مِنَ الظّالِمین»* ❇️ خدایا! مشکل از من است نه از تو. تو در ربوبیت خود برای من پُروپیمان عمل می‌کنی، من در بندگی‌ام دچار ضعف هستم. ❇️ خدایا! اگرشکایت از خلق داشته باشم، شکایت از خلق تو را هم به خلق نمی‌کنم!چرا؟ 🔶 چون اگر از خلق به خلق شکایت برم، آبرویش خدشه‌دار شده است! نمی‌خواهم آبروی خلق نزد خلق دیگر بریزم! 🔶 به خودت می‌گویم خدایا تربیت‌اش کن! نیاز به مراقبت‌های ویژه دارد. کمبود دارد و تو باید او را تأمین کنی. محبتت را بر او بیشتر کن. او کمبود محبت و معرفت دارد. 💢 *هرگاه برای خلق خدا درددل کنیم؛ یعنی فراموش کردیم که خدایی وجود دارد.* ⬅️ *«کُلّ شَکوی»همۀ شکایت‌ها را دربرمی‌گیرد و استثنابردار نیست.* 📚 «از بیانات استاد زهره بروجردی»
🔆 *«حاضِرُ کلِّ مَلَاءٍ»* 🔆 *«خدایا! تو در هر جمعی حضور داری.»* 🌀 ما تصور می‌کنیم خدا فقط در جمع خوبان حاضر است. مثلا در اعتکاف و در مجلس شب قدر خدا هست! اما در مجلس عروسی، خدا نیست! ما خدا را تقسیم می‌کنیم و مرز می‌گذاریم؛ اما در دعای یستشیر آموزش می‌گیریم حتی در جمع معصیت‌کارها هم خدا حضور دارد! در میکده و بتکده و دیر و مسجد و... خدای سبحان حاضر و ناظر است. ‼️ *مشکل این است که جلوی چشم خدا جسارت می‌کنیم،* گناه می‌کنیم، بدمستی می‌کنیم و باور نداریم خدا هست. در منظر او گستاخی می‌کنیم! 🔆 *«وَشاهِدُ کلِّ نَجْوى‏»* 🔆 *«خدایا! تو شاهد هر نجوایی هستی.»* ⬅️ گاهی امور نامناسبی از دل می‌گذرد؛ ولی بابت آن‌ مؤاخذه می‌شویم! یا امر خیری از دلمان می‌گذرد؛ به یکباره عنایتی نصیب‌مان می‌شود! خدای سبحان به نجواهای دل ما نیز آگاه است. ⬅️ *برای خدا سِرّ و عَلَن فرقی ندارد؛* بنابراین همیشه مراقب خطوراتی که بر قلب هم می‌گذرد، باشیم؛ چون او می‌شنود و می‌بیند. ✅ *وقتی باورمان باشد او شاهد است جرأت نمی‌کنیم امر نامناسبی را به صحنۀ دلمان راه دهیم.* ✅ *توجه کنیم در خلوت‌های خود یک سر سوزن روی غیر خدا حساب باز نکنیم.* 📚 «از بیانات استاد زهره بروجردی»
🔆 *«حِصْنُ کلِ‏ هارِبٍ»* 🔆 *«خدایا! تو قلعۀ هر فراری هستی.»* 🔷 *خدای سبحان هر فراری را در پناه خودش قرار می‌دهد،* از او محافظت لازم را می‌کند و او را آنچنان در پناه خودش مأوا می‌دهد که گویا به فضای دیگری نباید ورود کند. ⁉️ *فراری کیست؟* 🔹 فراری که خدای سبحان به او پناه می‌دهد، کسی است که از هرچه غیرخداست با شدت دور می‌شود و می‌خواهد به یک وجود غنی پناهنده شود. هنگامی‌که در مکانی احساس خطر کنید، از آنجا فرار می‌کنید. 🍃 در قرآن توصیه شده است: 🔆 *«فًفِرّوا إلَی اللّه»* 🔆 *«پس به سوى خدا بگريزيد.»* 📗 سوره ذاریات، آیه ۵۹ 🔹 *یعنی همه جا، بدون خدا ناامن است.* هرجایی که تعلق به هرچیزی داشته باشیم (غیر از خدا) ناامن است. 💢 آرامش را در مال، همسر، کار و در مقام ببینیم، ناامن است. ✅ حال اگر به این باور رسیدیم که بدون خدا همه چیز برای ما ناامن است؛ تعلق خود را از همه جدا می‌کنیم. ✅ اگر معیت و همراهی با خدا داشته باشیم، اول با خدا هستیم؛ سپس با هرکسی که او اجازه می‌دهد، ارتباط برقرار می‌کنیم. ❇️ خدا، حصن است؛ یعنی از هر شری در امان است. به جایی پناه می‌بریم که هیچ خطری نمی‌تواند تهدیدمان کند. این قلعه در دارد و باید از درِ آن وارد شد. باید از در ولایت سراغ قلعۀ امن رفت. توحید را بدون ولیّ نمی‌توان شناخت. ⬅️ *اگر در زندگی آسیب‌های مختلف می‌بینیم؛ یعنی هنوز به سوی خدا فرار نکردیم! هنوز روی عالم ماده، روی همسر، مال، حسب و مقام…..حساب باز می‌کنیم. 📚 «از بیانات استاد بروجردی»
🔆 *«مُفَرِّجُ الْغَمَّآءِ»* 🔆 *«گشایشگر غم‌ها»* ✍🏼 غم به معنی پرده است. خدا نمی‌گذارد بین بنده و خودش پردۀ غصه‌ها باقی بماند. ✴️ *مفرّج فوری پنجره را باز می‌کند، خودش را به ما نشان می‌دهد* و اجازه نمی‌دهد بین ما و خودش حائل و مانع ایجاد شود. فوراً ابرها و لایه‌ها را کنار می‌زند و خودش را معرفی می‌کند. 🔷 گاهی اوقات غم ما به دلیل مسائل مادی زندگی است، گاهی اوقات به دلیل مسائل معنوی است، گاهی اوقات به دلیل تأخیر بعضی از مسائل است. گاهی اوقات به دلیل تنقیص بعضی از امور است؛ اما تا غصه‌خوری ما شروع می‌شود خدا خود را به میدان می‌آورد. ✴️ *او زنده و قیوم است؛* پس حق نداریم نگران باشیم. امروز به احسن وجه امور ما را چرخانده در آینده هم چنین خواهد کرد. اگر ما خوب بندگی کنیم، او هم خوب خدایی می‌کند. ✨ *تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن که دوست خود شرط بنده‌پروری داند* ✴️ *نمی‌گذارد غم به ما خسارت وارد کند.* پنجره‌ها را باز می‌کند؛ اما برای بعضی ها اختصاصی هم کار ‌می‌کند. او مُعينُ الصَّالِحينَ، است. یاور کسانی است که به صلاح قول و فعل رسیدند؛ کسانی‌که همۀ وجودشان از فساد دور است. 📚 «از بیانات استاد زهره بروجردی»
🔆 *«ذٰلِكَ اللّٰهُ رَبُّنا لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ»* 🔆 *«آن است خدا، پروردگار ما، معبودی جز او نیست.»* ✅ باید بروید تا به ربوبیت خدا برسید. هرچقدر مسیر بندگی را بیشتر طی کنید، ربوبیت خدا را بیشتر ادراک می‌کنید. 🔷 بین عبد و رب فاصله است. باید سالک شوید، راه بیفتید، بندگی کنید، اطاعت کنید تا با ربوبیتش آشنا شوید. ◀️ اما یک چیز را خوب بدانید: هیچ‌کس در زندگی جایگزین او نمی‌تواند باشد. هیچ‌کس در زندگی نمی‌تواند برای تو دلبری کند، فقط او دلبری می‌کند. هیچ‌کس نمی‌تواند تو را واله‌ و شیدای خود کند. 🔰 هر بار که در خدمت دعای یستشیر قرار می‌گیریم، در واقع یک مجلس آشتی‌کنان با خدا برقرار می‌کنیم. شاید به تعبیر دیگر روز عرفه است که خدا خودش را به ما معرفی می‌کند. 🔷 شاید هم با وساطت حضرت رسول اکرم و امیرالمؤمنین در کنار سفرۀ یستشیر که قرار می‌گیریم برای ما غبار‌روبی می‌شود و نور حق در وجود ما تجلی می‌کند. ✅ هر چه بیشتر او را می‌شناسیم تازه مسلمان بودن و تسلیم شدن ما بروز و ظهور می‌کند. ‼️ *ما مسلمان بدنیا آمدیم؛ اما هنوز آن تسلیمی که باید نداریم!* ◀️ *اگر می‌دانستیم گنج داریم یک عمر احساس نداری نمی‌کردیم. اگر محافظت دائم او را درک می‌کردیم احساس کمبود قوّت نداشتیم!* 📚 «از بیانات استاد زهره بروجردی»
🔆 *«اَمانُ کلِّ خآئِفٍ»* 🔶 خوف، ترس از آینده است و حزن، غصۀ امور گذشته. اگر به خدا رجوع کنیم، آیندۀ ما تأمین است. خدا که تاریخ مصرف ندارد! که بگوییم در جوانی کارهایی برای ما می‌کرد؛ اما برای سن پیری ما کاری انجام نمی‌دهد. ❇️ خدای سبحان، ازلی، ابدی و سرمدی است و زمان ندارد. آن خدایی که در دوران جنینی که هنوز تقاضایی از او نداشتیم، تمام نیازهای ما را تأمین کرده است؛ دورۀ کودکی، نوجوانی و جوانی و پیری ما را هم به زیباترین نحو، تأمین می‌کند. 🔶 ما دائم در حال تغییر هستیم؛ اما خدای سبحان لایتغیر است. او همچنان قوی و قادر و لطیف و رئوف است. 💢 گاهی اوقات می‌گوییم نگرانی آیندۀ ما‌ دربارۀ سلامتی‌ یا از دست دادن مال یا … نیست، نگرانی‌ دربارۀ مسائل معنوی است. نگرانی این است که آیا اعتقادات ما تا هنگام مرگ باقی می‌ماند؟! مبادا هنگام مرگ تیرهای شیطان به مقدسات فکری ما آسیب بزند؟ ⁉️ اما پاسخ می‌گوییم: مگر تاکنون ما از مقدسات خود حفاظت می‌کردیم؟ خدای ما خدای نزدیک مرگ و تولد نیست که بگوییم مرحلۀ تولد خدایی می‌کند و هنگام مرگ نمی‌کند! ⬅️ *حق نداریم کوچکترین نگرانی به آینده داشته باشیم.* خدا «رب» است و «رب» عبدش را رها نمی‌کند! عبد را واگذار نمی‌کند! 💢 *دلشوره‌های پنهانی که در خاطر ما وارد می‌شود؛ وساوس شیطانی است* که ما را نگران می‌کند. اگر با خدا باشیم حتی در اوج مشکلات زندگی هم خدا یار و مددکار ماست. 📚 «از بیانات استاد زهره بروجردی»
🔅 *«وَأَنْتَ الْغَنِىُّ و أَنَا الْفَقِيرُ»* 🔅 *«تو بی‌نیازی و من عین نیاز»* 🔷 من فقیر به چیزی هستم که کافر این احساس فقر را ندارد. من محتاج پیوست به خودت هستم؛ ولی تو هیچ احتیاجی به من نداری. 🔰 در شب‌های ماه رمضان در دعای افتتاح می‌خوانیم: 🔅 *«مُدِلَّاً عَلَيْكَ فِيمَا قَصَدْتُ فِيهِ (بِهِ) إِلَيْكَ»* 🔅 * «خدایا! من ناز می‌کنم بر تو در آن چیزی که قصد کرده‌ام به تو برسم.»* 🔶 اگر به من ندهی از تو دلخور می‌شوم؛ اما تو به جای عتاب، دائم به من اعلام محبت می‌کنی: «وَ تَتَحَبَّبُ إِلَيَّ». 🔷 من هم دائم نسبت به تو بغض دارم: «فَأَتَبَغَّضُ إِلَيْكَ»؛ اما تو اعلام دوستی می‌کنی: «وَ تَتَوَدَّدُ إِلَيَّ». 🔶 من محتاج تو‌ام، تو اگر با من قهر کنی آب از آب تکان نمی‌خورد؛ چون محتاج کسی نیستی، من رابطه‌ام را با تو قطع کنم، همۀ زندگی‌ام زیر و رو می‌شود، همۀ عالم برایم کن فیکون می‌شود، چرا؟ چون همۀ عالم جنود خداست و وقتی من رابطه‌ام را با تو قطع کنم، همۀ عالم علیه من می‌شوند، به جای این که کمکم باشند دشمن می‌شوند. پس *تو می‌دانی که من به این رابطه احتیاج دارم.* 🔷 فقیر باید منت غنی را بکشد؛ اما غنی، دائم کارت دعوت می‌فرستد و دائم می گوید: «حَیّ عَلَی الفَلاح»، «حیَّ علی الصَّلاةِ» «حَیَّ عَلیٰ خَیرِ العَمل» 🔶 اصلاً احتیاجی ندارد که این ارتباطات را در عالم راه بیاندازد و روزی چند بار بار عام بدهد! قاعدتاً فقیر باید منت‌کشی کند و به در خانۀ سلطان برود که اذن ورود بدهد؛ اما خدای سلطان، روزی چند بار اعلام می‌کند بیا! وارد که می‌شوی، می‌گوید: 🔆 *«ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِينَ»* 🔆 *«با سلامت و امنيّت به باغها وارد شويد.»* 📗 سوره حجر، آیه ۴۶ 💢 *اما ما می‌رویم در عالم مشغول چیز دیگری می‌شویم.* 📚 «از بیانات استاد زهره بروجردی»
🔅 *«وَأَنْتَ الرَّحْمٰنُ وَأَنَا الْمَرْحُومُ»* 🔅 *«خدایا! تو ایجاد‌کننده‌ای و من ایجاد شده‌.»* 🔷 *ایجاد‌کننده‌،* هر زمان موجودیِ جدید به من می‌دهد. خدا بین امروز و فردایمان فرق گذاشته است! ملائکۀ امروزمان با ملائکۀ دیروزمان فرق می‌کند. 🔷 قانوناً پُست‌ها که عوض می‌شود پرونده‌ها را تحویل قبلی‌ها می‌دهند؛ اما فرشته‌ای را سراغ ندارید که پرونده را به مَلک قبلی تحویل داده باشد! ‼️ *هر فرشته‌ای به من می‌رسد، گمان می‌کند، من بی‌گناه هستم! او نمی‌داند دیروز من چه کار‌هایی انجام داده‌ام.* ✅ *خدای سبحان نزد فرشتگانش آبروداری می‌کند.* خدا صورت موجودی دیروز مرا به آن‌ها نشان نمی‌دهد، برای اینکه واقعاً موجودی دیروزم تغییر کرده است! ❇️ خدایا! تو دائماً ایجاد می‌کنی؛ این موجودی جدید بار منفی‌ را از ما برمی‌دارد؛ چون اصلاً موجودیِ دیروز نیست، انسان دیگری شده‌ است. ⬅️ *من دائم موجودی جدید قبول می‌کنم. اینگونه نیست که من در آن قالب‌ریزی قبلی‌ مانده باشم.* ⬅️ *وقتی تحت نام «الرَّحْمٰن» خدا قرار بگیریم، با منفی‌ها‌ی خود زندگی نمی‌کنیم.* من یک موجودی جدید دارم. امروز صفر هستم، پس به‌دنبال موجودی جدید هستم، امروز خیلی خوب کار می‌کنم. وقتی امروز یک موجودی جدیدی نصیبم ‌شد، با این موجودی جدید نهایت تلاش را انجام می‌دهم. 📚 «از بیانات استاد زهره بروجردی»