خدایا...
دوستت دارم...
واسه هر چی که بخشیدی...
همیشه این تو هستی که ازم حالم رو پرسیدی...
بازم چشمامو میبندم که خوبی هاتو بشمارم
نمیتونم...
فقط میگم...
خدایا...
دوستت دارم...
آسمان قسمت مابود كه بی بال شديم ...
دل به فريادسپرديم ولي لال شديم ...
مابه اين حنجره گفتيم كه لب وا نكند
...
عاقبت پاي سكوت دلمان چال شديم...🌹
🌴🌴🌴💎🌴🌴🌴
همیشه باختن تلخ نیست
مثل دل باختن
همیشه بردن خوب نیست
مثل آبرو بردن
ڪاش یاد بگیریم
ڪجا و ڪی ببریم و ڪی ببازیم
⭕️بوی خوش تغییر با دولت انقلابی
🔻خاندوزی، صبح اولین روز وزارتش رفت به گمرک فرودگاه امام(ره) حالا خبر رسیده که نتیجه همین بازدید میدانی، آزادسازی ۴۵۰۰ تن کالای اساسی، دارویی و مواد اولیه بوده که روانه بازار شده
✅قفلهای اقتصادی که با یک دولت خسته به پای مردم بسته شد، در حال باز شدن است
✍🏼دانيال معمار
#رئیسی
#دولت_انقلابی
6.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بصیرت_عاشورایی
🌷 رزق مخصوص
🍃 حجت الاسلام #دارستانی
🌴🌴🌴🏴🌴🌴🌴
کودکی با پای برهنه بر روی برفها ایستاده بود و به ویترین فروشگاهی نگاه میکرد.
زنی... درحال عبور او را دید.
او را به داخل فروشگاه برد و برایش لباس و کفش خرید و گفت مواظب خودت باش.
کودک پرسید ببخشید خانم شما خدا هستید؟
زن لبخند زد و پاسخ داد:
نه من فقط از بنده های خدا هستم.
کودک گفت: میدانستم با او نسبتی داری!!!
گوزنی بر لب آب چشمه ای رفت تا آب بنوشد. عکس خود را در آب دید، پاهایش در نظرش باریک و اندکی کوتاه جلوه کرد. غمگین شد. اما شاخ های بلند و قشنگش را که دید شادمان و مغرور شد ...
در همین حین چند شکارچی قصد او کردند. گوزن به سوی مرغزار گریخت و چون چالاک میدوید، صیادان به او نرسیدند اما وقتی به جنگل رسید، شاخ هایش به شاخه درخت گیر کرد و نمیتوانست به تندی بگریزد ...
صیادان که همچنان به دنبالش بودند سر رسیدند و او را گرفتند ... گوزن چون گرفتار شد با خود گفت : دریغ پاهایم که از آنها ناخشنود بودم نجاتم دادند، اما شاخ هایم که به زیبایی آن ها می بالیدم گرفتارم کردند ...!!!
چه بسا گاهی از چیزهایی که از آنها گله مندیم و ناشکر؛ پله ی صعودمان باشد و چیزهایی که در رابطه با آنها مغروریم مایه ی سقوطمان باشد .
الهی
وقت تنگ است.... اگر بی تو بگذرد!
عمر کوتاه است اگر به ذکرت منور نگردد!
مجالی نیست...اگر یادت چون فروغ امید دلگرممان نکند....
راه دور است.... اگر دستگیریمان نکنی!
دل....تاریک است اگر ما را نبخشائی!
بذکرت مدام مشغولمان کن...یارب
به یادت....مشعوف مان بدار...یارب
به حضورت.....معنا یمان ببخش
🍃درمان همه دردها
این بیماری منحوس، با همۀ خشونتی که دارد؛ درسهای زیادی هم داشته برایم. به درسهایش که فکر میکنم، نحوستش یادم میرود. ایراد از من است که این درسها را از تو نگرفتم و حالا این بیماری، شده معلمم.
به هر دری زدهام تا بدانم نشانۀ این بیماری چیست؟ آخر فاصلۀ این بیماری تا مرگ میتواند کمتر از یک قدم باشد.
چیزی شبیه یکی از این نشانهها وقتی در تنم آشکار میشود، ترس همۀ وجودم را میگیرد و میگویم: نکند مبتلا شده باشم! زمین و زمان را به هم میدوزم تا بفهمم که بیمارم یا نه. حتی وقتی میفهمم که مبتلا نیستم برای آرامش دلم هم که شده، درد نبوده را درمان میکنم.
آقا! میشود بگویی بدتر از عاشق نبودن، کدام بیماری است و فاصلۀ کدام درد از مرگ، کمتر از عاشق نبودن است. زجرآورتر از عاشق نبودن، بیماری دیگری هم هست؟ و چرا من از کنار این همه نشانۀ آشکار عاشق نبودن، به راحتی عبور میکنم؟ چرا وقتی خود این نشانهها را میبینم، نه شبیهشان را، ترس همۀ وجودم را نمیگیرد؟ راه درمان این بیماری، چرا سؤال شب و روزم نیست؟ عاشق نبودن یک بیماری خطرناک و دهشتناک است؛ ولی بیاعتنایی به این بیماری، دردی بزرگتر و وحشتناکتر. نگذار با درد عاشق نبودن بمیرم. اگر بخواهی، میتوانی، پس زودتر عاشقم کن.
شبت بخیر درمان همۀ دردها!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🌴🌴🌴🏴🌴🌴🌴