eitaa logo
گلچین نکته های ناب
1.7هزار دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
18.8هزار ویدیو
85 فایل
خوش آمدید بزرگواران نشر صدقه جاریه🌴💎🌹💎🌴 #آقا_تنهاست کانال شعرمون @Yas8488 خادم @Yasamanha @YaAbootorab8488
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃راز ایمان های محکم به قدری در گیر و دارهای دهشتناک زندگی، ثابت کرده‌ای که هستی و فراموشم نمی‌کنی، هستی و پشتیبانی می‌کنی و هستی و دلگرمی می‌دهی که دیگر هیچ گاه در هیچ تنگنایی نمی‌توانم به خودم حق بدهم که دلم حتی به اندازۀ ذره‌ای بلرزد. این که هنوز هم وقتی دنیا بر من تنگ می‌گیرد، از تنهایی و بی‌کسی هراس دارم، برای ایمانی است که بارها و بارها از تو خواسته‌ام به فریادش برسی. ایمانی که می‌لنگد و می‌لنگاند. ایمانی ضعیف که توان کشیدن بار قدردانی از تو را ندارد. وقتی که دلم می‌لرزد، همزمان پر از شرم می‌شود از تو و نمی‌دانم چگونه تاب بیاورم این همه خجالت کشیدن را. آقا! من هنوز هم می‌ترسم و هنوز هم در میان دسیسه‌های دنیا، احساس می‌کنم تنها هستم. چه کار کنم با این ایمان سر و دست شکسته؟! دستی بکش روی سر ایمانم، حال و روز ایمانم خراب است. شبت بخیر راز ایمان‌های محکم! 🌴💢🌴 🌴🍁🌴 🌴💎🌴
روشنایی های حال عاشقان درگیر چشمان تو بود ناز کردی، رو گرفتی، برق تهران قطع شد... ‌ @Noktehhayehnab گلچین ناب
🌴❄️🌴مایه آسایش زندگی از دست خودم ناراحتم. می‌خواهم خودم را دعوا کنم. باید تنبیه شوم چنان که از خواب و خوراک بیفتم. آخر چرا در مسیر کار کردن برای تو خسته می‌شوم؟ این از ضعف تن است یا روح؟ ایمانم ضعیف است یا وسعم بیش از این نیست؟ هر وقت خسته می‌شوم و دیگر نای کار کردن ندارم، دوست دارم بر سر خودم فریاد بکشم. وقتی می‌خواهم استراحت کنم، جنگی بر پا می‌شود میان تن و روحم. از این جنگ خسته‌ام دیگر. شاید دوای درد من فریاد تو باشد. بر سرم داد بکش، نهیب بزن، بگذار از روزها و شب‌هایم فقط برای کارهای تو استفاده کنم. 🌴❄️🌴چقدر غبطه می‌خورم به کسانی که خستگی را خسته کرده‌اند. کاش روزی برسد که تن و روحم هر دو در صلح کار کردن برای تو به سر کنند. ضعفم را بر من ببخش! شبت بخیر مایۀ آسایش زندگی! 🌴❄️💙❄️🌴
🍃تنها بهانه بودنم دوست دارم در همۀ ‌لحظه‌ها تنها و تنها به تو فکر کنم. بارها و بارها توبه کردم از هر فکری که رنگ و بوی تو را ندارد ولی چه کار کنم، توبه‌ام را شکستم و باز هم به چیزی غیر از تو فکر کردم. دوست دارم در همۀ لحظه‌ها تنها و تنها غصّۀ تو را بخورم شماره‌اش از دستم در رفته نمی‌دانم چند بار از توبۀ غصه‌ای غیر از غصۀ تو برگشته‌ام و باز هم گرفتار غصه‌هایی شدم که رنگ و بوی تو را ندارد. دوست دارم در همۀ لحظه‌ها تنها و تنها از تو بگویم التماس می‌کنم از توبه‌های شکستۀ من خسته نشو. می‌دانم که بارها و بارها از غیر تو حرف زدم دلم کدر شد، روحم تاریک شد و شرمندۀ روی تو شدم. دوست دارم در همۀ لحظه‌ها تنها و تنها منتظر آمدن تو باشم از انتظارهای بیخودی‌ام توبه کردم ولی حالا که نگاه می‌کنم به تلّی از توبه‌های شکسته در پاسخ این سؤال می‌مانم: چرا تو هنوز هم منتظر خوب شد من هستی؟ دوست دارم در همۀ لحظه‌ها تنها و تنها به پاسخ این سؤال فکر کنم: آیا با من دوست می‌شوی؟ به گمانم اگر پاسخ این سؤال وجود مرا تسخیر کند در همۀ لحظه‌ها تنها و تنها به تو فکر می‌کنم تنها و تنها غصّۀ تو را می‌خورم تنها و تنها از تو سخن می‌گویم تنها و تنها منتظر تو می‌مانم شبت بخیر تنها بهانۀ بودنم! 🌴❄️💙❄️🌴
🌙هلال ماه رمضان هلال ماه رمضان رخ نمود بی آن که هلال رخت رخی بنماید. باز هم رمضان دیگری آمد و تو نیامدی من فقط به امشبی نگاه می‌کنم که هلال را دیدم و تو را ندیدم امّا آرزوی این که شاید سحر بیاید و تو هم بیایی را از دلم بیرون نمی‌کنم. نه این که می‌شود بیرون کرد ولی من بنایش را ندارم اصلاً این آرزوها بیرون کردنی نیستند مگر می‌شود بدون این آرزوها زندگی کرد؟ من در این خیال امشب را می‌خوابم که وقتی بیدار شدم وضو بسازم و سر به شانۀ تو دعای سحر بخوانم یا نه، سکوت کنم و سر به شانه‌ات دعای سحر را از زبان تو نوش جان کنم. آقا! دعای سحر را که خواندی خودم سفره پهن می‌کنم برایت ما فردا سحر با هم سحری می‌خوریم. هر چه میل داری برای سحر بگو آماده کنم و بخوابم. نماز صبح اولین روز ماه رمضان را پشت سر تو اقامه خواهم کرد. بعد از نماز هم اوّلین یا علی و یا عظیم را همراه تو زمزمه می‌کنم و به اللهم ادخل علی اهل القبور السرور تو آمین می‌گویم. دعای روز اوّل را که خواندی رحل قرآن برایت می‌آورم و قرآن خودم را در برابرت می‌گذارم. تو که قرآن بخوانی من فقط گوش می‌کنم. گوش که کردم مست می‌شوم این مستی که روزه را باطل نمی‌کند آقا! ‌می‌کند؟ من رفتم با همین آرزو بخوابم و شب را سحر کنم. شبت بخیر تنها آرزوی من! 🌴💎💢💎🌴 @Noktehhayehnab گلچین نکته های ناب
🍃یار از نظر پنهان فراق، دردی که دوست دارم به جانم بیفتد. اگر چه دردش به جانم نیفتاده، امّا فهمیده‌ام بدون درد فراق زندگی، شیرین هم اگر باشد، مثل زهر است. زهر تلخ باشد یا شیرین، فرقی می‌کند؟ فراق، دردی که دوست دارم لحظه‌های زندگی‌ام را در نوردَد. نچشیده‌ام این درد را ولی در نبودنش، زجر کشیدن را خوب فهمیده‌ام. زندگی بدون درد فراق، لحظه لحظه زجر کشیدن است دردکشیدن و زجر کشیدن خیلی با هم فرق می‌کنند. من از زجر کشیدن خسته‌ام، درد را کجا می‌شود پیدا کرد؟ تفاوت این زجر و درد را از وقتی فهمیده‌ام که با دوستی که تو نشانم داده‌ای، هم‌نشین شده‌ام. من درد کشیدن او را می‌بینم و زجر کشیدن خودم را هم احساس می‌کنم. درد کشیدن او عین آرامش است زجر کشیدن من عین بی‌قراری. لحظه‌ای لبخند او در میان دردها از هزار قهقهۀ من شادی‌آفرین‌تر است. دوستم اشک هم که می‌ریزد، آدم را آرام می‌کند. در آهنگ هق هق او درد فراق موج می‌زند امّا با این آهنگ، دردهای دیگر به دست فراموشی سپرده می‌شود. حرف از فراق که می‌زند تا عمق وجود آدم آتش می‌گیرد ولی نمی‌دانم این چه سرّی است که این آتش، دل آدم را خنک می‌کند. چه نسبتی میان این آتش و خنکا وجود دارد، نمی‌دانم. به من درد فراق بده آقا! درد فراق شبت بخیر یار از نظر پنهان! 🌴💎🌹💎🌴
🍃صاحب عزا شنیده‌ام خواسته‌های گدایان را کریمان مصیبت‌زده، راحت‌تر از همیشه اجابت می‌کنند. کریم،‌ همیشه کریم است ولی مصیبت چه رازی دارد که او را کریم‌تر می‌کند؟! شنیده‌ام مصیبت‌زده‌ها مهربان هم اگر نبوده باشند مصیبت دلشان را نرم می‌کند و اگر مهربان بوده باشند با مصیبت، مهربان‌تر از همیشه می‌شوند. شنیده‌ام آنهایی که اهل حساب و کتاب‌اند وقتی در مصیبت عزیزی عزادار می‌شوند حساب و کتاب از کفشان می‌رود دیگر قصّۀ کسانی که اهل حساب و کتاب نبوده‌اند معلوم است. 🌴🏴🌴تو کریمی، همیشه کریم و کریم‌ترین. مهربانی، همیشه مهربان و مهربان‌ترین. حساب و کتاب‌هایت مثل حساب و کتاب‌های اهل دنیا نیست و امشب، شب عاشوراست. مصیبت‌زده‌تر از تو کسی نیست و من هم آن گدای همیشگی که خواسته‌ام معلوم است. 🌴🏴🌴آقا! در میان این مصیبت عظمی می‌شود خواسته‌ام را تکرار کنم و از تو بخواهم که به من بگویی: آیا با من دوست می‌شوی؟! یقین بدان که اگر خبر دوست شدنت را همین امشب به من بدهی جز بر بار شرم من چیزی اضافه نمی‌شود در کنار مصیبت کربلا با مصیبت خجالت هم آب خواهم شد. مرا با این دو مصیبت آب کن و بگو که با من دوست می‌شوی. شبت بخیر صاحب عزا!🌴🏴🌴 #امام_زمانم 🌴🥀💎🥀🌴
🌴💎🌴آقای امید چه خوب است که تو پشت پردۀ غصّه‌هایم را می‌بینی! لازم نیست به تو بگویم اگر بلا بر سرم نازل شده🌴💎🌴 رُخم غمگین؛ ولی دلم شاد است. چه خوب است که تو می‌دانی جمع میان شادی و غم همیشه جمع میان دو متضاد نیست! می‌شود از غمی که خدا داده، شاد بود. آقا! در میان همۀ غم‌هایی که دارم جنس یک غم فرق می‌کند با بقیه. هر کار می‌کنم نمی‌توانم از آن غم شاد باشم. آخرش هم همین غم مرا از پای در می‌آورد.🌴💎🌴 غمِ فاصله‌ای که میان من و توست هیچ گاه با شادی جمع نخواهد شد. این چه فاصله‌ای است که شب‌های زیادی است به تو التماس می‌کنم با من دوست شوی ولی جوابی از سوی تو نمی‌آید؟ برای این فاصله چگونه باید ضجّه زد تا آرام گرفت؟🌴💎🌴 چند بار تو به گفته‌ام و باز هم می‌گویم آخرش مرا غم فاصله‌ها می‌کُشد آقا؟! کاش یکی از این شب‌ها احساس می‌کردم کمی از فاصلۀ میان من و تو کم شده تا اندکی از بار غم فاصله‌ها از روی دلم برداشته می‌شد!🌴💎🌴 باشد، باز هم التماس می‌کنم. از التماس خسته نمی‌شوم همین که اجازه داده‌ای التماس کنم یعنی امیدی هست به دوست شدن تو با من. من دل به همین امید می‌بندم بار غم فاصله‌ها را تاب می‌آورم. شبت بخیر آقای امید!🌴💎🌴 🌴🌴💎🌴🌴 @Noktehhayehnab
🍃رفیق راست و درست زندگی‌ام به دلم افتاده اگر مناجات تو با خدا را بشنوم برای همۀ عمر آرام می‌گیرم. به گمانم یک بار شنیدن، برای یک روزگار آرامش کافی باشد. من تا به امروز طعم مناجات با خدا را نچشیده‌ام. مگر می‌شود نام این نمایش‌ها را مناجات گذاشت؟ مناجات اگر مناجات است، گفتگوی تو با خداست. به دلم افتاده اگر یک بار دست‌های رو به آسمان تو را ببینم دست‌هایم پر می‌شود از الماس‌های آرامش می‌توانم با هر کدام از این الماس‌ها عالمی را با آرامش، ثروتمند کنم. به دلم افتاده اگر یک بار قطره‌های اشک تو را ببینم وقتی که داری به خدا التماس می‌کنی عمر نوح هم اگر داشته باشم می‌توانم در لحظه لحظه‌اش اشک بریزم و آرامش بگیرم. اشک‌های این چنینی، تنها خودم را آرام نمی‌کند با هر قطره از این اشک‌ها می‌شود جماعتی را آرام کرد. به دلم افتاده اگر یک بار «خدایا» گفتنِ تو را بشنوم دلم پر می‌شود از ایمان به خدا توحیدم به قلّه می‌رسد و دیگر می‌توانم با هر «خدایا» گفتنی توحید را در وجود مردم جاری کنم. به دلم افتاده می‌خواهی یک بار هم که شده مرا ببری به بزم مناجات خودت با خدا. حتّی اگر اشتباه به دلم افتاده باشد دوست دارم آن را درست بدانم. بگذار با همین اشتباه، دلم خوش باشد و روزگارم را طی کنم. شبت بخیر رفیق راست و درست زندگی‌ام! (عج) 🌴💎🍁💎🌴 @Noktehhayehnab
🍃بهار زندگانی در کدام فصل سال است که یاد تو را بشود از دل پاک کرد؟ هر کدام از فصل‌ها بهانه‌ای دارند برای یاد کردن از تو. پاییز وقتی که طبیعت بی‌جان می‌شود فراق تو بدجور به چشم می‌آید. چه قدر غربت نبودنت در پاییز عیان است و تنهایی ما در غیاب تو آشکار. زمستان که می‌شود سرمای استخوان‌سوز که می‌آید چه خوب یاد دنیایی می‌افتیم که در فراق تو بهره‌ای از گرما ندارد و در سردی بی تو بودن، لرزه بر دل‌ها انداخته. بهار که می‌آید، طبیعت که جان می‌گیرد آمدنت در مقابل نگاهمان سبز می‌شود. در تابستان می‌فهمیم که آتش عشق تو از آفتاب مرداد ماه هم سوزنده‌تر است. امّا فصل‌ها مرا یاد دوستی تو هم می‌اندازند. در برگ ریزان پاییز دوست دارم با تو روی برگ‌ها راه بروم و از موسیقی برگ‌های زرد لذت ببرم. در زمستان دوست دارم تو راه بروی و من پایم را جای پای تو روی برف‌ها بگذارم طوری که کسی جز جای پای تو رد پای دیگری نبیند. در بهار دوست دارم باران بیاید و من و تو دست در دست هم زیر باران راه برویم. می‌ترسم بمیرم و آرزوی با تو زیر باران راه رفتن را به گور ببرم! در تابستان دوست دارم با هم برویم کنار ساحل. نزدیک دریا بشویم، آن جایی که موج‌ها خودشان را به خاک ساحل می‌رسانند و باز هم به دریا باز می‌گردند. آقا! بگو یک روز با من دوست می‌شوی و همۀ این خیال‌ها محقق می‌شود. شبت بخیر بهار زندگانی! 🌴❄️💙❄️🌴
🌙هلال ماه رمضان هلال ماه رمضان رخ نمود بی آن که هلال رخت رخی بنماید. باز هم رمضان دیگری آمد و تو نیامدی من فقط به امشبی نگاه می‌کنم که هلال را دیدم و تو را ندیدم امّا آرزوی این که شاید سحر بیاید و تو هم بیایی را از دلم بیرون نمی‌کنم. نه این که می‌شود بیرون کرد ولی من بنایش را ندارم اصلاً این آرزوها بیرون کردنی نیستند مگر می‌شود بدون این آرزوها زندگی کرد؟ من در این خیال امشب را می‌خوابم که وقتی بیدار شدم وضو بسازم و سر به شانۀ تو دعای سحر بخوانم یا نه، سکوت کنم و سر به شانه‌ات دعای سحر را از زبان تو نوش جان کنم. آقا! دعای سحر را که خواندی خودم سفره پهن می‌کنم برایت ما فردا سحر با هم سحری می‌خوریم. هر چه میل داری برای سحر بگو آماده کنم و بخوابم. نماز صبح اولین روز ماه رمضان را پشت سر تو اقامه خواهم کرد. بعد از نماز هم اوّلین یا علی و یا عظیم را همراه تو زمزمه می‌کنم و به اللهم ادخل علی اهل القبور السرور تو آمین می‌گویم. دعای روز اوّل را که خواندی رحل قرآن برایت می‌آورم و قرآن خودم را در برابرت می‌گذارم. تو که قرآن بخوانی من فقط گوش می‌کنم. گوش که کردم مست می‌شوم این مستی که روزه را باطل نمی‌کند آقا! ‌می‌کند؟ من رفتم با همین آرزو بخوابم و شب را سحر کنم. شبت بخیر تنها آرزوی من! 🌴💎💢💎🌴 @Noktehhayehnab گلچین نکته های ناب
🍃 گران‌ترین عشق عالم وقتی دوست داریم تو را به دست بیاوریم باید آماده باشیم برای پرداختن قیمت وصال تو. گمان نمی‌کنم خدا از هیچ کسی همۀ قیمت وصال تو را بگیرد. اگر همۀ ما هر چه داریم را کف دست بگذاریم و آن را در ازای وصال یک نفرمان آن هم برای یک لحظه تقدیم کنیم باز هم کم است. خدا اگر قبول کند، با تخفیف قبول کرده. اگر در راه رسیدن به تو سختی‌ها قامتمان را خم می‌کند و طاقتمان را کم می‌کند شاید برای این است که قیمت وصال تو را خیلی کمتر از آنچه هست خیال کرده‌ایم. اشتباه کردیم! ما مرد میدان وصال تو نبودیم امّا نمایش شوق وصال تو را خوب بازی کردیم. آقا! می‌شود بگویی حالا چه کار کنیم؟ ما در نمایش‌ها خوب حس می‌گیریم. حسّ شوق وصال تو را گرفتیم و در دهانمان مزه کرد. حالا مانده‌ایم با شوقی که در دلمان موج می‌زند و با توانی که تاب کشیدن بار سختی‌ها را ندارد. یعنی ما باید قید وصال تو را بزنیم؟ من به نازک‌دلی تو دل بسته‌ام. می‌دانم دلت برایمان می‌سوزد و از خدا برایمان تخفیف بیشتری می‌گیری. به خدا بگو همین را که هستیم قبول کند به وصالت که رسیدیم هر چه بخواهد در خدمتیم! شبت بخیر گران‌ترین عشق عالم! 🌴💎❄️💎🌴