eitaa logo
گلچین نکته های ناب
1.7هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
17.2هزار ویدیو
76 فایل
خوش آمدید بزرگواران نشر صدقه جاریه🌴💎🌹💎🌴 #آقا_تنهاست کانال شعرمون @Yas8488 خادم @Yasamanha @YaAbootorab8488
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماه مبارک رمضان بسم الله الرحمن الرحیم 🌴🕯🌴اللهمّ اغسِلْنی فیهِ من الذُّنوبِ وطَهِّرْنی فیهِ من العُیوبِ وامْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَی القُلوبِ یا مُقیلَ عَثَراتِ المُذْنِبین. 🌴🕯🌴خدایا، در این ماه از گناهانم شست وشویم ده و از عیب‌ها پاکم کن و دلم را به پرهیزکاری دل‌ها آزمایش کن، ای نادیده گیرنده لغزش‌های اهل گناه. 🌴🕯💎🕯🌴
هدایت شده از کافه شعر و ادب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درد این است که ما مدعی هجرانیم ؛ دردِ هجران تو چشیدی و نفهمید کسی ...💔 🌴🕯🌴
تعریف انسان هنگامی که با خداست با وقتی که بی خداست، فرق می‌کند. 🌴💎🌴 انسان وقتی با خداست: موجودی است که عالی‌ترین بهره را از عالم وجود می‌برد و به بالاترین قدرت‌ها و لذت‌ها می‌رسد. 🌴🥀🌴و هنگامی که بی خداست، موجودی سرگردان است که به هرچیزی که می‌خواهد، نمی‌رسد و در نهایت کوهی از اندوه و حسرت است. 🌴💎🥀💎🌴
🔥 😐 مَجــــازی،مُجــــــازیم⁉️ خودش‌چادریه‌ها اماتوۍگروه‌مختلط! رفتارش مناسب نیست⚠️ پروفایلـشم‌یه‌عکس‌عاشقانه‌چادری گذاشته!😕 چنان‌توی‌جمـع‌گروه‌های‌مجازی‌گردو خاڪ‌میکنـه‌که‌بیاوببین!😏 کلایادش‌مـیره‌نامحـرم،مجازی‌وغیر مجازۍنـداره😐😞 نازواداوخنده‌و‌استیکر‌و‌چاکریم‌و مخلصیم،هم‌که‌بماند!🤦‍♂🤥 "حجــــاب"، 👈باحیاوعفت‌معنامیـشه. حتی درمحیــط‌مجــازۍ!!💁‍♂ 👊🏻 🌴💎💢💎🌴 🌴💢🌾💢🌴
هدایت شده از انقلاب اسلامی
19.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 📽 نماهنگ سلام بر قدس سلام بر دل پرخون مسجدالأقصی به مسجدی که خداوند گفت «بارَکنا» سلام ما به تو و دست‌های بسته‌شده سلام ما به تو ای حرمتِ شکسته‌شده گروه سرود حسینیۀ هنر سبزوار شاعر بخش فارسی: میلاد عرفان‌پور ــ محمدمهدی سیار شاعر بخش عربی: مرتضی آل کثیر شاعر بخش انگلیسی: احمد شهریار @Enghelabe_Islami
8.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوربین‌مخفی چه‌ حسی داری وقتی بفهمی این گُل از کجا اومده؟ 🌴🕯🥀🕯🌴
1620194037_T4kE7.mp3
1.09M
القدس لنا، الموت لااسرائیل اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🌴🕯🇮🇷🕯🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از کافه شعر و ادب
7.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راضی نشود دشمن خونخوار به این خاک دعوا سر دنیاست نه دعوای فلسطین از عمر سیاهش نفسی بیش نمانده فارغ شود از چنگ ستم نای فلسطین در قدس نه در خاک تلاویو قرار است نابود شود دشمــنِ رسوایِ فلسطین ویرانی این هیمنهء پوچ یهودی تقدیر الهی است نه رویای فلسطین آری شود آزاد به سر پنجهء ایمان از چنگ غم و حادثه، دنیای فلسطین امروز دلش خون و سرش زخم ولی هست فردا گل لبخند به لب های فلسطین 🌴🕯🌴
ای مرگ بر این رژیم کودک کش پست خواهند چشید زودتر طعم شکست بنیان رژیم جعلی اسرائیل از خانه عنکبوت هم سست تر است مهدی شریفی 🌴🕯🥀🕯🌴
🌴🖤🌴🖤🌴🖤🌴 ✈️کشیش سوار هواپیما شد. سمینارش تازه به پایان رسیده بود و او می‎رفت تا در سمینار بعدی شرکت کند و دیگران را به سوی خدا بخواند و به رحمت الهی امیدوار سازد..... 🛫هواپیما از زمین برخاست. پاسی گذشت،، همه به گفتگو مشغول بودند. کشیش در افکارش غوطه‌ور که در جلسه‌ی بعدی چه‎ بگوید و چگونه بر مردم تأثیر بگذارد. ناگاه ، چراغ بالای سرش روشن شد : «کمربندها را ببندید❗» اندکی بعد ، صدایی از بلندگو به گوش رسید : « لطفاً همگی در صندلی‌های خود بنشینید .... *طوفان* بزرگی در پیش است.» موجی از نگرانی به دلها راه یافت، امّا همه کوشیدند ظاهر خود را آرام نشان دهند. ♦️کمی گذشت... طوفان شروع شد. صاعقه زد و نعره ی رعد برخاست.... کم کم نگرانی از درون دلها به چهره‌ها راه یافت. بعضی دست به دعا برداشتند. طولی نکشید که هواپیما در طوفانی خروشان بالا و پایین می‌رفت. گویی هم‌اکنون به زمین برخورد می‎کند و از هم متلاشی می‎گردد. . کشیش نیز نگران شد. اضطراب به جانش چنگ انداخت. از آن همه مطالب که برای گفتن به مردم در ذهن اندوخته بود، هیچ باقی نماند❗ سعی کرد اضطراب را از خود دور کند امّا سودی نداشت. 🌴💢🌴 نگاهی به دیگران انداخت. همه آشفته بودند و نگران که آیا از این سفر جان به سلامت به در خواهند برد❗❓ . ناگاه نگاهش به دخترکی خردسال افتاد. آرام و بی‎صدا نشسته بود و کتابش را می‌خواند. آرامشی زیبا چهره‌اش را در خود فرو برده بود. هواپیما زیر ضربات طوفان مبارزه می‎کرد، انگار طوفان مشت‎های خود را به هواپیما می‎کوفت. امّا هیچکدام اینها در دخترک تأثیری نداشت. گویی در گهواره نشسته و آرام تکان می‎خورد و در آن آرامش بی‎مانند به خواندن کتابش ادامه می‎داد. کشیش ابداً نمی‎توانست باور کند. او چگونه می‎توانست چنین ساکن و خاموش بماند و آرامش خویش حفظ کند❓ . 🛬بالاخره هواپیما از چنگ طوفان رها شد و فرود آمد. مسافران شتابان هواپیما را ترک کردند، امّا کشیش می‎خواست راز این آرامش را بداند. همه رفتند. او ماند و دخترک. کشیش به او نزدیک شد و از طوفان سخن گفت و سپس از آرامش او پرسید و سؤال کرد که چرا هیچ هراسی در دلش نبود زمانی که همه آشفته بودند❓ دخترک به سادگی جواب داد: *چون خلبان پدرم بود*. او داشت مرا به خانه می‎برد . اطمینان داشتم که هیچ نخواهد شد و او مرا در میان این طوفان به سلامت به مقصد خواهد رساند.» گویی آب سردی بود بر بدن کشیش ریخته اند. *سخن از اطمینان گفتن و خود به آن ایمان داشتن؛ این است راز آرامش و فراغت از اضطراب*❗ به *خدای* خود ایمان و اعتماد داشته باشید 👉 حتی در سهمگین ترین طوفانها هم *او خلبان ماهری است* خدایا ما را از سایه رحمت و کرمت بی نصیب مگردان🌴💢🌴 دستانتان در دست خداي مهربان. 🌴🌾💎🌾🌴