15.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴⭕️🌴تنها نقطهنگرانی برای ظهور
#علیرضا_پناهیان
🌴💎🌹💎🌴
#پیام_معنوی
#لذت_دنیا
🌴⭕️🌴 دنیا جای خوبی است چون انسان عاشق می شود
و جای بدی است چون جای عشق بازی نیست؛
🌴💢🌴تنها در آخرت است که می توان عشق جاودانه داشت،
🌴💎🌴 دنیا مانند مغازه ای است که انتخاب و خرید میکنی و آخرت خانه ی توست که خریدهایت را برایت می آورند و از آن ها لذت
می بری🙂
🌴⭕️🌴لذت دنیا به مقدار چشیدن در مغازه است.
🌴 علیرضا پناهیان 🌴
🌴💎💢💎🌴
نامه ای به احساسم
دلم کمی گذشته می خواهد!
آن موقع ها، که تجدید آوردن بد نبود و اگر تجدید می شدیم ، باعث سرافکندگی خانواده، نبودیم. یک سوال؟ آن موقع ها نصف کلاس تجدید می شدند و حداقل دو نفر، رفوزه!... ما خنگ بودیم یا بچه های الان باهوشند؟... لابد ما خنگ بودیم دیگر. بچه های الان که چیزی گردن نمی گیرند!
بگذریم.
دلم کمی گذشته می خواهد! از همان گذشته هایی که، تایر می چرخانیدیم و سوار چوب می شدیم.
آن موقع ها که توت خشک و بادام ، از دست مادربزرگها و پدر بزرگها می گرفتیم.
یادش بخیر ! عیدمان فقط نوروز بود و برای همان عید، فقط شیرینی و آجیل می خریدیم... فقط برای همان عید، لباس نو می پوشیدیم و خوشحال بودیم که عیدی هایمان تخم مرغ رنگی است...
یادش بخیر! مادربزرگها و پدربزرگها عصرها توی کوچه با همسایه ها می نشستند؛ آن ها، نان به هم قرض می دادند، اما به معنی واقعی اش.
راستی، یادت هست خانه هایمان سکو داشت تا آدمهای خسته بنشینند؟ همان موقع ها که آب فروشی نبود و اگر در خانه ای را می زدیم آب یخ برایمان می آوردند و گاهی یک تعارفی هم می کردند که داخل خانه برویم؟! اما حالا درها بسته است و به روی غریبه ها باز نمی شود.
دلم کمی گذشته می خواهد!
همان موقع ها که خانواده و فامیل دور هم جمع می شدیم و مهم نبود چه غذایی می خوریم و جمله" بشینید اومدیم خودتون رو ببینیم" واقعیِ واقعی بود.
حالا گذشته ها رفته اند. کلاه نمدی پدربزرگ روی طاقچه مانده و لباسهای دست دوز مادربزرگ لای بقچه.
حالا بچه های مادربزرگ هم پیر شده اند و من بزرگ شده ام.
نگرانیهایم، نیز، بزرگ شده اند که مبادا کسانی یا چیزهایی را از دست بدهم که مرا به گذشته می رسانند!!
چقدر تلخ است! چرخ روزگار، تند تند می چرخد و من نمی دانم آیا چیزی به یادگار خواهم گذاشت که دیگران یادی از گذشته کنند یا نه؟! هر چند نسل بعد از ما، به آینده و فناوری می اندیشد نه گذشته و خاطراتی که بوی نم نشسته بر کاهگل می دهد.
🌴💎🕯💎🌴
💠🔹🔷💠🔷🔹💠
ریشه انسانها ، فهم آنهاست ...
یک سنگ به اندازه ای بالا می رود ،
که نیرویی پشت آن باشد …
با تمام شدنِ نیرو ،
سقوط و افتادن سنگ طبیعی است!
ولی یک گیاه کوچک را نگاه کن که چطور از زیر خاک ها
و سنگ ها سر بیرون می آورد و حتی آسفالت ها و سیمان ها را
می شکند و سربلند می شود …
هر فردی به اندازه این گیاه کوچک ،
ریشه داشته باشد ،
از زیر خاک و سنگ ،
از زیر عادت و غریزه !
و از زیر حرف ها و هوس ها ،
سر بیرون می آورد و افتخار می آفرینید …
ریشه ما ، همان « فهم » ما است ...
🌴🔷🌼🔷🌴
🌴💎🕯💎🌴 فلسفه #حجاب| چادر داریم تا چادر!
_
«لایک! شما یک خانم چادرے جذاب هستید» پسربچهے نوجوان این جمله را زیر عڪس فلان خانم چادرے در فلان شبڪهے اجتماعے نوشته و پاسخ گرفته بود: «ممنونم نظر لطف شماست»
👈 احتمالا آن خانم چادرے فڪر ڪرده براے ترویج فرهنگ حجاب یک گام بزرگ برداشته. اینڪه با حجاب توانسته در معرض نگاه و توجه و تحسین و گاهے اوقات ابراز علاقه قرار بگیرد، گمان ڪرده ڪه ظرفیتهاے ڪشف نشدهے چادر را پس از دهها سال ڪشف ڪرده. گمان ڪرده ڪه با شگردے منحصر به فرد، هم خدا را به دست آورده هم خرما را.
✍️ براے همین است ڪه هر روز مدل جدیدے از ترڪیب چادر و روسرے و آستین و ساعت و آرایش را رو میڪند و خودش را پرچمدار تبلیغ حجاب میداند اما حواسش نیست ڪه اساسا چادر قرار است مقابل این خودنماییها را بگیرد
و جذابیتهاے زنانهاش را بپوشاند.
👈 حواسش نیست ڪه در این ترڪیب ناهمگون، تعارضے ذاتے دارد. مثل آن آقایے ڪه سالها قبل در یڪے از ڪشورهاے خارجے با لباس روحانیت پاپیون زده بود ڪه باید نوآورے ڪنیم و از قضا اسباب خندهے مردم را فراهم ڪرد.
#تقوای_مجازی
🌴💠💎💠🌴