eitaa logo
گلچین نکته های ناب
1.7هزار دنبال‌کننده
12هزار عکس
18.6هزار ویدیو
85 فایل
خوش آمدید بزرگواران نشر صدقه جاریه🌴💎🌹💎🌴 #آقا_تنهاست کانال شعرمون @Yas8488 خادم @Yasamanha @YaAbootorab8488
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گلچین نکته های ناب
بسم رب العشق #قسمت هفتاد و نهم -‌ 😍علمدارعشق😍# همه سریع خودشون به نقطه انفجار رسوندن چیزی که مید
بسم رب العشق هشتاد- 😍علمدارعشق😍# منتظر دستور فرمانده بودیم فرمانده به جمع ما پیوست بسم الله الرحمن الرحیم برادرا خط آتش قبلی خیلی شهید داده و اکثرا گمنام هستن به چهره ها نگاه کنید اگه کسی شناختید اعلام کنید اخوی ها ببینید خانمی که شما مدافع حرمش شدید زینب کبری است تو کربلا شهادت ۱۸عزیزش دیده سر ۷۲ نفر روی نیزه دید اما رسالتش انجام داد ما آمدیم تا حرامی پا به حرام نذاره پس محکم باشید خیلی دقیق به چهره شهدا نگاه میکردیم یهو گفتم یاحسین علی این استاد مرعشی نیست علی: چرا خودشه حاج حسین این شهید استاد ما تو دانشگاه بودن اسم فامیلشون هم علی مرعشی هست حاج حسین : عباس عباس اخوی بیا اینجا این شهید هویتش معلوم شد ما به خط آتش تزریق شدیم اوضاع به نفع ما بود داعش عقب رفت وارد منطقه مسکونی حمص شد - حاجی چیکار کنیم حاج حسین : دست نگه دارید بعداز نیم ساعت سیدهادی و عباس آماده باشید باید برید تو خط دشمن برای شناسایی هادی اومد سمتم :مرتضی جان ما بریم اون سمت صددرصد شهید برمیگردیم این انگشتر بده ب مائده سادات بگو وقتی زینبم بزرگ شود بگه بابا خیلی دوست داشت بهش بگو زینب من حتما چادر مادر سرش کنه + هادی تو سالم برمیگردی ثانیه ها به ما سال میگذشت چندساعت بعد داشتم دیدبانی میدادم حاجی حاجی بچه ها اسیر داعش شدن . فرمانده داعش حاج حسین علمدار ببین چه میکنم با نیروهات میکنم عباس بستن به درخت و نارنجک سراسر بدنش کار گذاشتن و در چشم بهم زدنی عباس شهید شد موهای هادی گرفت رو پلاکش نوشته سید های حاجی ببین این عجم عرب نما چیکارش میکنم سر هادی برید و پرت کرد سمت ما بدن بی جانش گلوله باران کردن بعد دستور حمله شدید به خط آتش ما داد یه گلوله توپ بین منو علی خورد نویسنده بانو.....ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹 🌴💎📚💎📚🌴
گلچین نکته های ناب
بسم رب العشق #قسمت هشتاد- 😍علمدارعشق😍# منتظر دستور فرمانده بودیم فرمانده به جمع ما پیوست بسم ال
بسم رب العشق هشتادو یکم - 😍علمدارعشق😍# راوے نرگس سادات امروز پنجشنبه است ازصبح که ازخواب پاشیدیم هممون یه حالی هستیم خیلی بی تابم دیشب با مائده سادات تماس گرفتم اونمـ گفت ڪہ سیدهادی زنگ زده حلالیت از این حرفا دیگه مطمئن شدم یه خبری هست خدا خودش ختم بخیر کنه دم اذان بود زهرا آجی میای بریم مزارشهدا من خیلی بی تابم زهرا :آره آجی بریم خودمم خیلی دلم شور میزنه رفتم مزارشهدا دعای کمیل بازم آروم نشدیم وارد خونه شدیم باهمون چادرمشکی لب حوض نشستم دستم کردم تو آب چقدر دلم برای سیدهادی و مرتضی تنگ شده 😢😢 در کوچه بازشد آقامجتبی داخل خونه شد، چشماش قرمز بود با صدای آروم ،بغض آلودی گفت سلام زنداداش رفت تو خونه یهو صدای یاحسین مادر بلندشد زهراهم مثل ابربهار گریه میکرد با سرعت وارد اتاق شدم چی شده سر سیدهادی و مرتضی بلای اومده زنداداش آروم باشید یه مجروحیت کوتاهه باید بریم تهران دستم زدم به دیوار گفتم یامادرسادات مامان نرگس دخترم بریم تهران ببینیم چه بلای سرمون اومده نویسنده بانو....ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹 🌴📚💎📚🌴