🔷🔸🌴🌹💎🙏💎🌹🌴🔸💎
با نگاهت آسمان را هم پریشان میکنی
ابرهای خسته را درگیر باران میکنی
طفلکی ها بیخودی درگیر دارو بوده اند
زخم ها را با نگاه و دیده درمان میکنی
با گرانی ها اگر چه میشود درگیر شد
با قدم هایت چه اقلامی که ارزان میکنی
کوچه ها دلگیر و بن بست و سراسر پوچ شد
تا بیایی کوچه را همچون خیابان میکنی
صحبتی از مسلم و کافر نباشد پیش تو
خوب میدانم که کافر را مسلمان میکنی
مشکلات شهر ما هر روز بیش از پیش شد
با خدایت عهد داری مشکل، آسان میکنی
تکسوارِ جمعه ها و جاده های سرنوشت
کاش میدیدم که ظالم را پشیمان میکنی
#حسین_مروج
🔷🔸🌴🌹💎🙏💎🌹🌴🔸🔷
تا زمانی که به دل ذره ی ایمانی هست
وقتِ طوفانِ بلا آنکه نمی دانی هست
چند روز دگر از ماه خداوند باقیست
دو سه روزِ دگر این سفره مهمانی هست
در شب قدر اگر اهلِ عبادت نشدیم
با گلایه بنویسیم، پشیمانی هست
نعمتی داد به ما، نانِ خدا را خوردیم
لااقل شکر کنیم تا که نمکدانی هست
ما گنه کار و خداوند، سراسر بخشش
دستِ آلوده ما، ایندفعه دامانی هست
یوسفی یا که زلیخا نکند فرق، بدان
تهِ چاهی نَبُوَد، گوشه زندانی هست
کاش در آخرِ این ماه همه توبه کنیم
شکِر ایزد که هنوزم نمِ بارانی هست
#حسین_مروج
🌴💎🌹💎🌴
تا زمانی که به دل ذره ی ایمانی هست
وقتِ طوفانِ بلا آنکه نمی دانی هست
چند روز دگر از ماه خداوند باقیست
دو سه روزِ دگر این سفره مهمانی هست
در شب قدر اگر اهلِ عبادت نشدیم
با گلایه بنویسیم، پشیمانی هست
نعمتی داد به ما، نانِ خدا را خوردیم
لااقل شکر کنیم تا که نمکدانی هست
ما گنه کار و خداوند، سراسر بخشش
دستِ آلوده ما، ایندفعه دامانی هست
یوسفی یا که زلیخا نکند فرق، بدان
تهِ چاهی نَبُوَد، گوشه زندانی هست
کاش در آخرِ این ماه همه توبه کنیم
شکِر ایزد که هنوزم نمِ بارانی هست
#حسین_مروج
🌴💎🌹💎🌴
ردِ خونی مانده از قاتل که خیلی ماهر است
شاهدی در صحنه ی جرمِ الهی حاضر است
مدعی پیدا شده، مقتول، چشمش باز بود
قتل یک قتلِ جنایی، افسری که ناظر است
یک نخِ مو شد هویدا ، حدس اول موی ریش
مرگِ مشکوکی که باید گفت خیلی نادر است
یک قلم با دفترِ شعری نشسته روی میز
سمت شومینه زغال و رد پایِ عابر است
شاعری که شعرِ خود را سر بریده نیمه شب
جوهرِ خودکار از وصفِ جنایت قاصر است
یک غزل افتاده روی تختِ خالی در اتاق
افسر پرونده می گوید که قاتل شاعر است
#حسین_مروج
🌴💎🌹💎🌴
تا زمانی که به دل ذره ی ایمانی هست
وقتِ طوفانِ بلا آنکه نمی دانی هست
چند روز دگر از ماه خداوند باقیست
دو سه روزِ دگر این سفره مهمانی هست
در شب قدر اگر اهلِ عبادت نشدیم
با گلایه بنویسیم، پشیمانی هست
نعمتی داد به ما، نانِ خدا را خوردیم
لااقل شکر کنیم تا که نمکدانی هست
ما گنه کار و خداوند، سراسر بخشش
دستِ آلوده ما، ایندفعه دامانی هست
یوسفی یا که زلیخا نکند فرق، بدان
تهِ چاهی نَبُوَد، گوشه زندانی هست
کاش در آخرِ این ماه همه توبه کنیم
شکِر ایزد که هنوزم نمِ بارانی هست
#حسین_مروج
🌴💎🌹💎🌴