#دلنوشته_رمضان
🌸 #سحر_نوزدهم
✍ برای رفتن... چقــــدر بی تابی؟
از لحظه ای که سیاهی، یَقِـــه ی آسمان را گرفته است ، چند بار نگاهت را به بالا دوخته ای؟
منتظر کدام اشــــاره ای؟
❄️دل دل میکنـــم، بی خیالِ رفتن شوی...
با رفتن تــو، فقط زینب، نیست؛ که زمین می خورد!
که تمـام فرزندانت، تا قیامت، به خاک می افتند!
❄️نــــرو ...
دردِ نداشتنت ، سلولهای قلب مرا، از هم باز میکند.
وقارِ حیدری ات، حتی اجازه پلک زدن را هم، از من ، ربوده است.
تو می روی....و تمامِ چشم مرا، با خودت میبری!
تو میروی ، تا با یک ضــربــه، رستگار شوی.
اما من با همان یک ضربه، به غربتی هزار ساله، مبتلا می شوم.
❄️تکرار هر رمضان، تکرار از دست دادن قدم های سنگینی است، که راه نَفَس های مرا ، مسدود می کند.
همان قدم هايی که سنگ و کلوخِ خیابان نیز، از رفتنــش، به درد آمده اند.
هنوز هم ، درد امشب زینب، چون آتشفشانی مذاب، در میان قلبمان می جوشد.
من یقین دارم...؛
تا لحظه دیدارت، هیــچ مرهمی، این انفجار مداوم را خاموش نخواهد کرد.
💢تمام رازِ زمیـــن؛ تویی علــی!
و خداوند، لیلةالقدرش را نیز، با تــو هماهنگ کرده است.
و این؛ شرافتیست، که، جان مرا در تحمل این درد، تسکین داده است.
❄️می روی.... چاره ای نیست جان دلم!
اما به جان بی نظیرت قسم؛
من به اعتبار تو ، در زمین راه می روم.
و به اتصالِ تــو ، راه آسمان را ، طی می کنم.
✨دستان خالی مــرا، تا آخر بازار دنیا....رها مکن.
شلوغی اش، مرا نابود خواهد کرد!
💙🌴💎🖤💎🌴💙
هدایت شده از کافه شعر و ادب
سحر نوزدهم خون به دل "زینب" شد 😭
فرق بشکافته را دید و دگر غوغا شد...
#سحر_نوزدهم
#شب_قدر
#ماه_رمضان
🌴🕯🌴
هدایت شده از کافه شعر و ادب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سحر نوزدهم خون به دل "زینب" شد 😭
فرق بشکافته را دید و دگر غوغا شد...
#سحر_نوزدهم
#شب_قدر
#ماه_رمضان
🌴🕯🌴