💠 مرحوم آیت الله سید نورالدین جزایری در کتاب "خصائص الزینبیه" آورده است که عالم دانشمند و محدث خبیر شیخ محمد باقر قائنی، صاحب کتاب "کبریت الاحمر" در کتاب کشکول خود به نام سفینة القماش می نویسد:
🔸در عصری که در نجف اشرف به تحصیل علوم حوزوی اشتغال داشتم، در آنجا سیدی زاهد و پرهیز کار بود که سواد نداشت. روزی در حرم حضرت علی علیه السلام به #زیارت مرقد حضرت مشغول بود...
🔹دید یکی از زائران ترک زبان، گوشه ای از حرم نشست و مشغول تلاوت قرآن شد. این سید جلیل احساساتی شد و به خود گفت:
- آیا سزاوار است که ترک و دیلم، قرآن، کتاب جدّت را بخوانند و تو بی سواد باشی و از خواند آیات #قرآن محروم بمانی؟!
🔸او از روی غیرت و همّت، قسمتی از اوقاتش را در سقّایی (آبرسانی) صرف کرد تا مخارج زندگی اش را تأمین کند، و قسمت دیگر را به تحصیل علوم پرداخت و کم کم ترقّی کرد...
📈 تا به حدی که در درس خارج آیت الله العظمی میرزا محمد حسن شیرازی شرکت می کرد و به درجه ای رسید که احتمال می دادند به حد #اجتهاد رسیده است. این سید جلیل و پارسا برای من چنین نقل کرد:
🔹در عالم خواب امام زمان حضرت ولی عصر علیه السلام را دیدم. بسیار غمگین و آشفته حال بود، به محضرش رفتم و سلام کردم. سپس عرض کردم:
- چرا این گونه ناراحت و گریان هستید؟
- فرمود: امروز روز وفات عمه ام حضرت زینب سلام الله علیها است...
🔴 از آن روزی که عمه ام وفات کرده، تاکنون، هر سال در روز وفات او فرشتگان در آسمانها مجلس عزا به پا می کنند. آن چنان می گریند که من باید بروم و آنها را ساکت کنم...
🔸آنها خطبه حضرت زینب سلام الله علیها را که در بازار کوفه خواند، می خوانند و می گریند، من هم اکنون از آن مجلس فرشتگان مراجعت نموده ام.
منبع: خصائص الزینبیه ص ۲۱۱ - ۲۱۲؛ کبریت الأحمر؛ کرامات الزینبیه
موسسه فرهنگی
✳️«نور سراج مهدیه»✳️
16.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍پیامبر اکرم صلّی اللّه عليه و آله فرمودند:
هیچ چیزی برای شیطان سختتر از قرائت #قرآن از روی آن نیست.
(یعنی از حفظ نخواند، بلکه متن را هم ببینید)
📚ثواب الاعمال...
🌺هر روزمان معطر به یک صفحه از کلام الله💐
📖 صفحه ۴۰۰
موسسه فرهنگی
✳️«نور سراج مهدیه»✳️
15.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📖 ترجمه صفحه ۴۰۰
موسسه فرهنگی
✳️«نور سراج مهدیه»✳️
🌹
15.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍پیامبر اکرم صلّی اللّه عليه و آله فرمودند:
هیچ چیزی برای شیطان سختتر از قرائت #قرآن از روی آن نیست.
(یعنی از حفظ نخواند، بلکه متن را هم ببینید)
📚ثواب الاعمال...
🌺هر روزمان معطر به یک صفحه از کلام الله💐
📖 صفحه ۴۰۱
موسسه فرهنگی
✳️«نور سراج مهدیه»✳️
15.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📖 ترجمه صفحه ۴۰۱
موسسه فرهنگی
✳️«نور سراج مهدیه»✳️
🌹
برنامه هاتو به هرکسی نگو...
حضرت امام جواد (علیه السلام) :
اظهارُ الشيء قبل أن یستحکم ، مفسدة له .
آشکار کردن هر چیزی ، پیش از استحکام یافتن سبب خرابی آن خواهد بود .
تحف العقول ، ص ۷۲۹
موسسه فرهنگی
✳️«نور سراج مهدیه»✳️
شرح کتاب شریف
✅#مرآة_العقول✅
🌀توسط استاد حجةالاسلام والمسلمین #سیدقاسم_علیاحمدی
🗓امروز یکشنبه برقرار است
⏰ساعت 16
🛑 خیابان معلم، کوچه معلم 12
انتهای کوچه سمت چپ، پ 48
موسسه فرهنگی
✳️«نور سراج مهدیه»✳️
شیخ صدوق بسندش از اباصلت نقل کرده است :
روزی مأمون از حضرت امام رضا علیه السلام پرسید : اینکه رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرموده : ای علی «علیه السلام» تو تقسیم کننده بهشت و دوزخی، یعنی چه؟!
این تقسیم چگونه است؟!
من بسیار به این مطلب فکر کردهام.
حضرت امام رضا فرمودند :
آیا پدرت از اجدادش از ابن عباس نقل نکرده که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند : محبت على موجب جنت میشود و دشمنی با او موجب دوزخ؟
گفت : بله.
فرمودند : پس اهل بهشت و دوزخ تقسیم میشوند به محبت و دشمنی با امیرالمؤمنین علیه السلام.
مأمون و حاضران از این جواب متحیر شدند و مأمون گفت : شهادت میدهم که شما وارث علم رسول الله صلی الله علیه و آله هستی.
اباصلت گوید : وقتی از کاخ خارج شدیم به حضرت گفتم : چه پاسخ محکم و زیبایی دادید و مأمون را مجاب کردید.
حضرت فرمودند : آنچه گفتم از طریقی بود که آنان حجیتش را قبول دارند، وگر نه اعتقاد ما اهل بیت علیهم السلام بر این است که روز قیامت امیرالمومنین علیه السلام به آتش خطاب میکنند : فلان شخص را بگیر که ازدشمنان من است ، و فلان شخص را رها کن که از دوستان من است.
📚 عیون أخبار الرضا علیه السلام ، ج ٢ ، ص ٨٨ .
موسسه فرهنگی
✳️«نور سراج مهدیه»✳️
۲۸ ژانویه، ۱۶.۰۳ یکشنبه بهمن.mp3
43.7M
#صوت
✅جلسه یازدهم
🗓 ۸بهمن یکشنبه
شرح کتاب شریف
🌹#مرآة_العقول🌹
🌀استاد حجةالاسلام والمسلمین
حاج سید قاسم علیاحمدی
موسسه فرهنگی
✳️«نور سراج مهدیه»✳️
👇با هم باشیم👇
https://eitaa.com/joinchat/3413639400Cac92a789d9
📆۱۷ رجب سالروز به درک واصل شدن مامون عباسی لعنه الله
💎حسين بن ابراهيم ناتانه- رضى اللَّه عنه- از ابو الصّلت هروى روايت كرد كه مأمون به حضرت رضا عليه السّلام گفت:
من مقام علمى و فضل و بى اعتنائى شما بدنيا و پارسائيت و ترس از خدا و ورع و عبادت ترا شناختم اى فرزند رسول خدا، و ترا بخلافت سزاوارتر از خويش تشخيص دادم.
حضرت فرمود: به بندگى پروردگار خود افتخار مى كنم و به زهد و بى رغبتى به دنيا نجات و خلاص خود را از شرّ دنيا مى طلبم، و با ورع و عدم نزديكى به محرّمات الهى اميدوار رسيدن به سعادت و فائز شدن به بهره هاى خداوندى و درجات قرب به درگاه اويم، و با تواضع و فروتنى در اين دنيا آرزوى مقام بلند را به نزد پروردگار خود- عزّ و جلّ- دارم.
مأمون گفت: من در نظر دارم خود را از خلافت خلع كنم و اين مقام را به تو بسپارم و با تو بيعت كنم.
حضرت در پاسخ او فرمود: اگر اين خلافت از آن تو است پس خدا براى تو قرار داده است، و جائز نيست كه لباس و خلعتى را كه خداوند بقامت تو پوشانيده از تن بيرون كنى، و به غير خود بپوشانى، و به ديگرى واگذار نمائى، و اگر اين مقام از آن تو نيست پس حقّ اينكه چيزى را كه از تو نيست به من واگذارى ندارى.
مأمون گفت: اى فرزند پيغمبر ناچارى از اينكه اين پيشنهاد را بپذيرى و اين فرمان را قبول كنى.
حضرت فرمود: اين امر را از روى ميل و رغبت هيچ گاه نمى پذيرم. و پى در پى مأمون در اين موضوع تا چند روز اصرار مى ورزيد و پافشارى مي نمود تا بالاخره از آن مأيوس گشت، ناچار به حضرت پيشنهاد كرد كه: اكنون كه آن را (خلافت را) نمى پذيرى، و حاضر نمى شوى كه من به عنوان خلافت با تو بيعت كنم پس ناچار وليعهدى مرا بايد قبول كنى [تا خلافت پس از من از آن تو باشد].
حضرت فرمود: به خدا سوگند پدرم- از نياى گرامش از امير مؤمنان عليهم السّلام از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله- براى من حديث كرد كه من در زمان حيات تو مسموما از دنيا ميروم، و مظلوم كشته مى شوم، در حالى كه فرشتگان آسمان و زمين بر من گريه مى كنند، و در سرزمين غربت در كنار هارون الرّشيد مدفون مى گردم.
مأمون بگريست، سپس پرسيد يا ابن رسول اللَّه چه كسى تو را مى كشد؟ و تا من زنده هستم، چه كسى قدرت يا جرأت بدى كردن به تو را خواهد داشت؟!
حضرت فرمود: من اگر بخواهم قاتل خود را معرّفى كنم مى كنم و مى گويم كه چه كسى مرا خواهد كشت.
مأمون گفت: يا ابن رسول اللَّه با اين گفتار مى خواهى خود را آسوده كنى و ولايتعهدى مرا نپذيرى تا مردمان بگويند علىّ بن موسى چقدر زاهد و بى رغبت به رياست دنيا است؟!
حضرت فرمود: بخدا سوگند از روزى كه خداى- عز و جل- مرا آفريده تاكنون دروغ نگفته ام، و دنيا را براى رسيدن به دنيا ترك نگفته ام، و من خوب ميدانم تو چه مي خواهى.
مأمون پرسيد: چه مي خواهم؟
امام گفت: آيا امانم مى دهى اگر راست را بگويم؟
مأمون گفت: تو در امانى.
حضرت فرمود: تو نظرت اين است كه مردم بگويند: علىّ بن موسى به دنيا و رياست بى رغبت نيست، بلكه اين دنيا است كه به او بى رغبت است، مگر نمى بينيد چگونه از روى آز و طمع ولايتعهدى را پذيرفت، باشد كه بخلافت نائل گردد.
مأمون از اين سخن در خشم شده گفت: تو مرتّب با من طورى رفتار مى كنى كه من آن را خوش ندارم، و گويا از قدرت و شوكت من باك ندارى و خود را ايمن مي دانى، بخدا سوگند بايد ولايت عهدى را به اختيار بپذيرى و الّا تو را بدان مجبور مي كنم، پس اگر قبول كردى كه چه بهتر، و اگر مخالفت نمودى گردنت را ميزنم (تو را ميكشم).
حضرت فرمود: خداوند مرا از اينكه خود را به هلاكت اندازم نهى فرموده، اگر امر بدين منوال است هر كار كه به نظرت رسيده انجام ده، و من آن را مى پذيرم به شرط آنكه در عزل و نصب احدى دخالت نكنم، و رسمى را تغيير ندهم و سنّتى را نشكنم و از دورادور مشير و راهنما باشم، پس مأمون با اين شرط از او پذيرفت و او- عليه السّلام- را وليعهد قرار داد و لكن كاملا از آن كراهت داشت.
📖عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج۲، ص۷۹۴
موسسه فرهنگی
✳️«نور سراج مهدیه»✳️