eitaa logo
رِسانہ‌محـــــــله‌نوٓر
329 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
21 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۰۵🎬: طارق با تحکمی درصدایش گفت:سلما از تو بیش از این توقع داشتم,نه اینکه بگم کار خلاف شرعی کردی,نه نه ابدا...اما بد نبود منم درجریان میذاشتی,بالاخره من برادر بزرگتر توبودم ,حتی به اندازه ی یه مشورت خشک وخالی هم من را قابل نمیدونستی؟؟ ....تو خجالت نمیکشی هنوز ابوعلی وخاله نرسیده,داغ رفتن علی را با معرفی مهمان ویژه ات,تازه کنی؟؟ لااقل میزاشتی خاله اینا برن سر خونه زندگی خودشون ودریک فرصت مناسب ,موضوع را بفهمند...اصلا اصلا فکرشم نمیکردم دختری به فهم وشعور تو ,یک همچی کار احمقانه ای بکند واقعا که .. طارق هی گفت وهی گفت ,اینقدر این عمل من براش سنگین بود که زبان به دهن نمیگرفت ,انگار میخواست که لااقل من را عصبانی کنه ,اما با هر حرفش لبخند من پررنگ تر میشد که طارق بادیدن لبخند من دوباره فریاد زد:اره بخند بخند فکر این رانکن که من مرید علی بودم من علی را جانم بیشتر دوست داشتم تا چندوقت بعداز شنیدن خبرشهادت علی من نه خواب داشتم ونه خوراک ,فکراین را نکن که اون فاطمه بیچاره چه جوری میتونه کسی دیگه را به محض ورود به وطن ,جای داداش جوانمرگش ببینه,فکر اون بچه های بیچاره را نکن که یه مرد دیگه را که معلوم نیست از کجا پیدا شده وقاپ مادرشان را دزدیده,جای بابای فرشته شان ببینند... هر حرکتی میکردم طارق توپش پرتر میشد به ناچار درماشین را که باز کرده بودم بریم داخلش بشینیم محکم به هم زدم وگفتم:صبر کن طاررررق,نریسیده ,نباف داداش,گز نکرده پاره نکن برادرمن,که درهمین حین,صدای گریه وزاری از داخل خونه بلند شد... طارق که از فریاد کشیدن من ومحق دانستن خودم ,کلا متعجب شده بود ,بدون اینکه بقیه ی حرفام را بشنوه به سمت خانه هجوم برد,خودمن هم با نگرانی به طرف در باز خانه دویدم,یعنی چی شده؟هنوز به سر نرسیده چه اتفاق شومی افتاده که صدای گریه ی همه بلند شده؟؟نکنه همه اش به خاطر همون تلفن علی هست والان همه فکر میکنن یه مرد دیگه ,مرد زندگی من هست؟؟ کاش همون داخل ماشین بهشون گفته بودم... دارد.... 🖊به قلم ....ط_حسینی 💦🌧💦🌧💦🌧
🎬: بدوو وارد حیاط خانه شدم پایین چادرم اومد زیر پام وتلوتلو خوران به طارق خوردم که جلو در هال انگار خشکش زده بود... از بالای شانه ی طارق داخل هال رانگاه کردم تا ببینم چی شده؟! وای خدای من ,این اینجا چکار میکرد؟؟مگه قرار نبود... علی مثل نگین انگشتری گرانبها بود که ابوعلی وخاله وفاطمه وحسن وحسین وزهرا وعماد دوره اش بودند...همه اشک میریختند,هیچ کدامشان قدرت تکلم نداشتند حسین وحسن سرشون را گذاشته بودند روی شانه ی علی که الان زانو زده بود ومثل میوه نارسی به درخت چسپیده بودند وخیال کنار کشیدن نداشتند,فاطمه وخاله مدام قربان صدقه علی میرفتند ابوعلی به سجده شکر رفته بود وعماد وزهرا هم با اشکهای بیصدایی که میریختند شاهد زیباترین صحنه ی زندگیشان بودند وطارق از همه مبهوت تر...با انگشتم به شانه های مردانه اش زدم وگفتم:راه را باز نمیکنی داداش؟می خوام میهمان ویژه ام را بهتان معرفی کنم... طارق با شرمندگی برگشت طرفم,من را محکم تواغوش گرفت وروی سرم یه بوسه زد وگفت:ببخش سلما من زود قضاوت کردم,اما خیلی بی معرفتی...چرا توکه میدونستی من وعلی چقد هم را دوست داریم زودتراز اینا بهم نگفتی؟ درحالیکه دستم دور کمر طارق بود وارد هال شدم وگفتم:معرفی میکنم...علی نجفی...میهمان ویژه ی امشب...البته صاحبخونه است هاا چون از گور برخواسته میهمان هست... بااین حرف من همه زدند زیر خنده وجمع شاد ما که برای دیدن امام زمان عج له له میزد,با وجود علی,شادتر ومسرورتر شد... اما نمیدانستم که بازهم ازمایشهای خداست که صبر مرا بیازماید ومرا پاک کند برای,قرب الهی اش... دارد... 🖊به قلم...ط_حسینی 💦🌧💦🌧💦🌧
🎬: جمع خانواده مان جمع بود ,بچه ها از خوشحالی درپوست خود نمیگنجیدند,طارق وعماد وعلی رفتند بیرون تا داخل شهر گشتی بزنند وحسن وحسین هم سراز پانشناخته به دنبالشان روان شدند,قرار نبود به کوفه بروند اما با شور وشوقی که حسن وحسین برای دیدار امام داشتند,گمان میکنم ,کارهای علی را که درنجف میبایست انجام دهند,نیمه کاره رها کنند وسراز کوفه در اورند... من وفاطمه وزهرا هم دراشپزخانه مشغول تدارک شام هستیم,طبق گفته ی علی که البته اختصاصی وپنهانی به من گفت ودیگران متوجه نشدند,امام ,صبح فردا عازم بیت المقدس است,گویا لشکر شعیب بن صالح ,موفق به شکست واز بین بردن سفیانی شده اما یهودیان ومسیحیان صهیون ساکن بیت المقدس ,مثل همیشه خود را محق وقوم برگزیده میدانند وباهم متحد شدند وتمام یهودیان ومسیحیان دنیا را البته انانی که هنوز به حضرت ایمان نیاوردند را به کمک طلبیدند تا با حضرت مقابله نمایند.باید این را هم بگم که خیلی از کشورهای بزرگ دنیا که مذهب رسمی کشورشان مسیحیت و..بوده,ندای حق طلبی درونشان بیدارشده وتغییر دین ومذهب داده اند وگوش به فرمان حضرت هستند. دنیای اسلام خود باید یکدست شود ,خیلی از علمای کشورهای اسلامی که تا پیش از ظهور مولا ,داد غیبت امام رامیزدند وگریه بر نبودن حضرت سرمیدادند ,مثل اینکه احکام مطرح شده از سوی امام بر مذاقشان خوش نیامده که علم طغیان برافراشته اند. وبه قول علی,اسیاب به نوبت,اول بیت المقدس فتح شود,بعد امام خود بهتر میداند بااین افراد چه کند.. اما من دل در دلم نیست از خبری که علی قبل از رفتن به من داد.... دارد... 💦🌧💦🌧💦🌧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨پروردگارا در اين شب‌های معنوی ماه رمضان به ما توفیق ده تا از کسانی باشیم که در این ماه بهشون یه نگاه ویژه‌ای داری کمکم کن تا بتونم اونی باشم که تو میخوای برای همه دنیا دعا کنید مثل پروردگار که مهربانی‌اش بر همه سایه افکنده است ای دوست مرا دعا کن شاید نزدیکتر از من به خدا ایستاده‌ای شبتـ🌙ـون بخیر در پناه خدا🌟 https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃 🌸 الهـی بـه امیـد تــو 🌸 《اَلْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعالَمین》 که دوباره چشم به جهان گشودم تا با نعمت‌های بیشمار الهی آغاز کنم تولدی دوباره را همراه با بندگی خدا و خدمت به بندگان خدا 《اَللّٰهُمَّ اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعین》 https://eitaa.com/Noorkariz
سلام امام زمانم✋🌸 سلام طلوع روشن جهان، مهدےجان بی‌روے ماهتان، زندگی به بازیچه‌اے کودکانه می‌ماند، تکرارے و ملال انگیز ... ایمان به طلوع روشن شماست که امیدمان می‌دهد، جانمان می‌بخشد و پویایمان می‌کند .‌.. 🌷أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌷 https://eitaa.com/Noorkariz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 تا حالا فکر کردین که چرا  دور حوض ها اغلب شمعدونی میزارن ☘ شمعدونی نماد زندگی و سازگاریه. گیاه قشنگی که سختی، سرما و آفتاب سوزان رو تاب میاره، با همه‌شون می‌جنگه و ته همه این سختی‌ها باز هم گل می‌ده و نشون می‌ده اونی که می‌مونه زندگیه و سیاهی هرچقدر هم زورش زیاد باشه نمی‌تونه حریفش بشه. 🌸 مثل شمعدونی باشیم ‌‌‌‌‌‌ https://eitaa.com/Noorkariz
enc_16797879357849943116634.mp3
5.07M
در این روزهای پایانی رمضان الکریم ، یک نماهنگ عالی و ماندگار از حاج محمود کریمی. به امید بخشش ، خدایا ببخش😔
🍏 سعی کنیم هرهفته ماست موسیر بخوریم بدن را ضد عفونی میکند و باعفونت مبارزه میکند و بدن را پاکسازی میکند سطح قند خون در بیماران دیابتی را کاهش میدهد از پوکی استخوان جلوگیری میکند فشار خون را کاهش میدهد سردرد میگرنی را کاهش میدهد شفاف کننده پوست است درمان سرماخوردگی https://eitaa.com/Noorkariz
همیشه روزهای آخر ماه رمضان بدجور دلم می‌گیرد بیتاب می‌شوم احساس می‌کنم بهترین فرصت نزدیک شدن به خدا را از دست داده‌ام حس می‌کنم که قدرش را ندانستم و آن جور که باید هوایش را تنفس نکردم کاش تمام نمی‌شد ماه خوبی که در سحرگاهش آسمان را می‌شد از نزدیک دید و لحظات افطارش صدای لبخند خدا را می‌شد از نزدیک شنید کاش در روزهای آغازش جا می‌ماندیم سفره بخشش و مهربانی خدا حیف است که جمع شود خـ♡ـدایا نمی‌شود این حال و هوای عاشقانه را کمی بیشتر کش بدهی؟! ما هنوز با تو حرف داریم درهای رحمتت را نبند صبر کن خیلی‌ها جا مانده‌اند خیلی‌ها خـ♡ـدایا در این روزهای باقیمانده از ماه مبارک رمضان عطا کن بر ما هر آنچه که در راه بندگی تو نیازمندیم دل‌هایمان را مؤمن دستانمان را شکرگزار و روحمان را بیدار قرار ده باشد که دست پر از میهمانی‌ات بازگردیم https://eitaa.com/Noorkariz