_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
چشمی ندیده در زمین در هر زمان مانندشان
خورشید و مه تبریک گو بر وصلت و پیوندشان
شادی زهرا و علی پیداست از لبخندشان
لبخندشان دارد نشان از خاطر خرسندشان
📌سال روز پیوند مظهر احسان و کرم با دردانه زیور عالم، یاس آل محمد(ص) مبارک باد.
#پیوند_آسمانی
#عشق_الهی
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@BasiranhazratMasoumeh
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
💠❣چگونگی خواستگاری حضرت علی علیه السلام
🔹ضحاک بن مزاحم نقل می کند،از حضرت علی بن ابیطالب(ع)شنیدم که در مورد مراسم خواستگاری از حضرت زهرا(س) می فرمود: موقعی که من نزد پیامبر خدا(ص) رفتم و آن بزرگوار مرا دید خندید و فرمود: یا اباالحسن! آیا برای حاجتی که داری نزد من آمدی؟ من قرابت و سبقت در اسلام و یاری کردن خود را از آن حضرت و جهادهایی که در راه خدا کرده بودم، برای آن حضرت شرح دادم.
🔹 پیغمبر اکرم(ص) فرمود: یا علی راست می گویی، مقام تو بالاتر از این است که تذکّر دادی، گفتم: یا رسول الله فاطمه ی زهراء را برایم تزویج نما. فرمود: یا علی! قبل از تو چند نفر از مردان، این تقاضا را داشتند، ولی هر گاه من به فاطمه می گفتم اظهار بی میلی می کرد، شما چند لحظه ای صبر کن تا من نزد او بروم و برگردم.پیامبرخدا،نزد فاطمه(س)رفت.
🔹فاطمه(س) از جا برخاست و رداى پدر را گرفت و كفش هایش را درآورد و آبْ دست برایش آورد و دست و پاى او را شُست و سپس نشست . پس پیامبر خدا به او فرمود: «اى فاطمه!» . پاسخ داد: بلى ، چه مى خواهى ، اى پیامبر خدا؟ فرمود : «على بن ابى طالب ، كسى است كه خویشاوندى و فضیلت و اسلامش را مى شناسى و من از خدا خواسته ام كه تو را به ازدواج بهترینِ آفریدگانش و محبوب ترینِ آنان در نزدش درآورد و على از تو خواستگارى كرده است.
🔹 چه نظرى دارى؟ فاطمه(س) ساكت ماند و صورتش را برنگردانْد و پیامبر خدا ، كراهتى در چهره اش ندید . پس برخاست ، در حالى كه مى گفت: «اللّه اكبر! سكوت او [نشانه]رضایت اوست». پس جبرئیل نزدش آمد و گفت: اى محمّد! او را به ازدواج على بن ابى طالب درآور كه خداوند ، این دو را براى هم پسندیده است.
🔹حضرت علی بن ابیطالب (ع) روایت می کنند: پیامبر اکرم(ص)به من فرمود: یا علی! گروهی از مردان قریش راجع به فاطمه ی زهراء(س) مرا مورد عتاب قرار دادند و گفتند: ما خواستگار فاطمه بودیم و تو نپذیرفتی، اکنون او را به علی بن ابیطالب دادی.من گفتم: به خدا قسم، من فاطمه را از شما رد نکردم و او را تزویج ننمودم، بلکه خدا خواستگاری شما را نپذیرفت و فاطمه را برای علی تزویج کرد؛ زیرا جبرئیل بر من نازل شد و گفت،خدای تعالی می فرماید:اگر من علی را خلق نمی کردم از حضرت آدم به بعد شوهری که شایسته ی فاطمه باشد در روی زمین نبود.
🔹از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است که خطاب به على علیه السلام فرمود: «لولاك یا على لما كان لفاطمه كفو على وجه الارض: یا على اگر تو نبودى، فاطمه را بر روى زمین کفوی نبود».
علامه حسن زاده آملی در شرح این روایت گفته اند: نكاح بر كفائت است- كه باید مرد و زن كفو هم باشند- و مرد غیر معصوم را بر زنى كه صاحب عصمت است راهى نیست.
#پیوند_آسمانی
#عشق_الهی
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@BasiranhazratMasoumeh
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
آسمان می خواند امشب قدسيان دف می زنند
حوريان کل می کشند و خاکيان کف می زنند
شير عاشق کش! کدام آهو دلت را برده است؟
تيغ مرحب جو! کدام ابرو دلت را برده است؟
آسمانی بی کرانی، عاشق دريا شدی
آمدی آيينهی «انسيه الحوراء» شدی
امشب ای زيباترين! ای دلبر کوثر بيا !
شب شبِ عشق است، ای داماد پيغمبر بيا
«ليله القدر» نگاهش یا علی! اجر تو است
او «سلام فيه حتي مطلع الفجر» تو است
از ازل در پرده بود آيينه دارش می شوی
در عبور از کوچه باغ عشق، يارش می شوی
قدّ و بالای علی از چشم زهرا ديدنی است
وای! وقتی می رسد دريا به دريا ديدنی است
ماه در امواج برکه ديدنی تر می شود
قدر زهرا با علی فهميدنی تر می شود
مانده احمد تا کدامين وجه رب را بنگرد
روی حيدر را ببيند يا به زهرا بنگرد
ای بلال امشب اذانی را که می خواهی بگو
«اشهد ان عليا حجت الله»ي بگو
عقد زهرا و علی در آسمانها بسته شد
سرنوشت عشق هم بر زلف آنها بسته شد
گفت احمد: این زره خرج جهاز دختر است
خوب می دانست حيدر بی زره هم حيدر است
تا مدینه روح را با حاجیان پر می دهيم
دل به مهر کوثر و دستان حيدر می دهيم
✍#قاسم_صرافان
#شعر
#پیوند_آسمانی
#ولنتاين_بچه_شيعه_ها
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@BasiranhazratMasoumeh
Hamed Zamani4_5881924528954671623.mp3
زمان:
حجم:
2.97M
🎼 عشق پاک
🎤خواننده و آهنگساز: حامد#زمانی
🖊 شعر: مهدی زنگنه
🎹 تنظیم: امید رهبران
🎧 چه صاف و ساده شروع شد...
🎊#پیوند_آسمانی
🎊#عشق_الهی
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@BasiranhazratMasoumeh
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
آن شب که بین هاله ای از نور بودم
بین پروبال ملک مستور بودم
وقتی مرا بردند از پیش پیمبر
تا خانه مرد دلیر بدر حیدر
گفتم علی جان گرچه ناموس خدایم
اما برای تو کنیزی می نمایم
من آمدم در خانه ات سوسو کنم من
با عشق زیر پات را جارو کنم من
گفتم علی جان کارهای خانه با من
گردیدن دور تو چون پروانه با من
گفتى تو كه باشى دلم گرم است زهرا
با تو تنور خانه ام گرم است زهرا
آوردمت در خانه ام ريحانه باشى
بانوى من خانوم اين كاشانه باشى
گفتى بيا تا جان به پاى تو بريزم
گفتى براى اولين دفعه "عزيزم"
آن شب ميان قلب زهرا خانه كردى
يادم نرفته موى من را شانه كردى
گفتى اگر چه خواجه لولاك هستم
زهراى من بر ساحت تو خاك هستم
از كوثر چشمت عزيزم باده نوشم
زهرا كه دارم پس زره را ميفروشم
گفتى كه ميبالم به پيوند تو زهرا
جان على قربان لبخند تو زهرا
گفتى ترا احمد امانت داده بر من
بيرون نيا از خانه ات حتى اگر من...
با دست بسته رفتم و زانويم افتاد
يا ريسمان كينه بر بازويم افتاد
زهرا نيا بيرون كه اين كابوس سخت است
آرى زمين افتادن ناموس سخت است
از جاى اينكه هر دو دستم را ببندند
ايكاش بين كوچه چشمم را ببندند
بلكه نبينم زير دست و پا ميافتي
در كوچه تا پاميشوى از جا ميافتى
حيدر بميرد خار بر رويت نگيرد
ميخ در خانه به پهلويت نگيرد
حيدر بميرد با مغيره در نيفتى
بر روى خاك كوچه ها با سر نيفتى
حيدر بميرد نشنود نيلى شدى تو
يا در گذر آزرده از سيلى شدى تو
آن شب به او گفتم علی یار تو هستم
هرچه که پیش آید طرفدار تو هستم
گفتم تحمل کردن مسمار با من
افتادن بین درودیوار با من
گفتم که پژمردن میان کوچه با من
حتى زمین خوردن میان کوچه با من
خانه نشینی مدینه با تو باشد
هر شب پرستاری سینه با تو باشد
گفتم علی جان سایه ی بالاسرم باش
کوچه که رفتم خواهشا دوروبرم باش
هر دم کنارم باش بار من نیفتد
در بین کوچه گوشواره من نیفتد ...
✍ #محمدجواد_پرچمی
#شعر
#پیوند_آسمانی
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
@BasiranhazratMasoumeh