📝 #روایت_دیدار | امیدهای پیشرفت
🏷 روایتی از دیدار نخبگان با رهبر انقلاب
🔻صبح علیرغم کمخوابی دیشب بلند میشوم. نماز خوانده – نخوانده میزنم بیرون و میروم آن طرف شهر سر کار. قبلِ «آن جلسه»، باید دو جای دیگر بروم، یکی مدیرکل جایی است که هفت صبح وقت داده و آنیکی جمعی از مدیران حوزه کاری خودم. فکرش را که میکنم کشور افتاده در مدار کار. نتیجه هم خدا کند بدهد این تلاشها. رها کنم ...
🔹به کارهای اول صبحم که میرسم، سوار موتور میشوم و میروم سمت «آن جلسه». کنار گیت ورودی، از نگهبان میپرسم که آیا میتوانم موتور را در پارکینگ بگذارم؟ جواب میدهد که:
- برای دیدار آمدهاید؟
- بله
آفاق۱۸- امام خامنه ای
https://eitaa.com/NorolhodaHazratImamkhamenei
❇️ قرارگاه سایبری آفاق ❇️
🔍 ادامه را بخوانید👇
https://khl.ink/f/51212
💬 #روایت_دیدار | پاسداری از همه ایران؛ از خاک تا ذهن و مغز و رویا
📝 روایتی از دیدار اعضای شورای انقلاب فرهنگی با رهبر انقلاب
🔻 گپی با قاری میزنم. پرسیدم آیاتی که خواهد خواند انتخاب خودش است یا نه. پاسخ مثبت میدهد. بخشهایی از سوره نحل را انتخاب کرده. تفسیر المیزان غرض این سوره را بیان این واقعیت میداند که غلبه دین حق (دین توحیدی اسلام) قطعی است.
🔹 نمیشود و نمیتوانیمها در ذهن مدیران و مسئولان فرهنگی با دِبی بالاتری پمپاژ میشود تا دستگاه محاسباتیشان را تغییر دهد. یک نفر اما اینجا در حسینیه امام خمینی(ره) نگاه دیگری دارد. مدام هم دیگران را تحریص میکند به دیدن چیزی که او هم دارد میبیند.
🔹 بالای صفحه مینویسم باز هم «امید». بسامد تکرارش در چند ماه اخیر در حسینیه امام خمینی(ره) خیلی بالا رفته. فرقی هم ندارد مخاطب سخن مردم عادی باشند از قم و اصفهان یا دانشآموزان یا کارگزاران جمهوری اسلامی.
🔹 وقتی تیغ تجزیهطلبی و کودتا و جنگ و فشار و تحریم -با همه زخمهایی که زده و میزند- نتوانست تو را از پا بیندازد لاجرم ابلیس به ذهن و مغز و امیدت پنجه میاندازد که اینجا اگر تسلیم شدی، حتی قدرت رویاپردازی را هم از دست میدهی.
🔍 ادامه را بخوانید👇
https://khl.ink/f/51489
✨﷽✨
🔔 خدا با ماست
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🌷
آفاق۱۸- امام خامنه ای: نورالهدی
💠https://eitaa.com/NorolhodaHazratImamkhamenei
🆔 @NorolhodaHazratImamkhamenei
╭═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╮
#قرارگاه_سایبری_آفاق
╰═━⊰🍃🌺🍃⊱━═╯
ما را به دوستان خود معرفی کنید.
💬 همه زنان ایران مادر آرتیناند
📝 #روایت_دیدار ۱۰۰ دقیقهای خانواده شهدای شاهچراغ با رهبر انقلاب
🔻 ... "خانمی که لیست خانوادهها را دارد و جلوی اسمها تیک میزند، با لبخند میگوید: «داخل کاغذ و خودکار هست!» و به سمت میز پذیرایی هدایتم میکند که همان دم در ورودی است.
🔹آرتین یکی یکی شیرها را برمیدارد، نگاه میکند و میگذارد سر جایش. به شیر توی دست من هم نگاه میکند و میگوید: «شیرکاکائوهاشو تو خوردی؟» میگویم: «شیرکاکائو نداشت پسرم. خیالت راحت!» خواهر آرتین ماسکی را میزند روی صورت آرتین و بندهایش را جایی لای فر موهایش، به پشت گوشها وصل میکند. آرتین مقاومت میکند. خواهرش میگوید: «باید بزنی مامان جان.» یعنی حتی خواهر آرتین هم مادر آرتین است؟!
🔹 با پارتیشن، قسمت کوچکی از جلوی سن حسینیه را جدا کردهاند که بهاندازه جمعیت دیدار صمیمانه امروز باشد. دورتادور، پتوهای سفید انداختهاند و پشت پتوها یک ردیف صندلی گذاشتهاند. یک صندلی شبیه همه صندلیهای دیگر هم هست که در نزدیکترین حالت به جمعیت و رو به آنها گذاشته شده است."...
🔍 متن کامل روایت👇
https://khl.ink/f/51599
@Norolhoda_Info
✍🏻 #روایت_دیدار | آذربایجان اویاخدی، انقلابا دایاخدی
🔍 روایتی از دیدار مردم آذربایجان شرقی با رهبر انقلاب، ۲۶ بهمن ۱۴۰۱
📝 همسر شهید مهدی باکری صندلی کنارم نشسته است. ذوقزده سلام کردم و از این همجواری تا جایی که میتوانستم استفاده کردم.
از آخرینباری که به دیدار آقا رفته بودم ۱۲ سال میگذشت. آنزمان نوجوانی دبیرستانی بودم. بخاری ماشین زورش به هوای یخ جاده بیرون نمیرسید. ساعت ۷ و ۲۰ دقیقه رسیدیم.
در حسینیه بازار شعارهای ترکی حسابی داغ شده بود، هم تُن صدای شعاردهنده و هم معنای آن، سالن را به وجد میآورد.
ریحانه ۹ساله یکی از دخترهایی بود که همراه مادر و پدرش از عجبشیر تبریز آمده بود. دوست داشت شعری را که آماده کرده بود برای آقا بخواند.
صدای تکبیرها بلند شد. سخنان آقا تمام شده بود و لحظات آخر را با قلبمان ثبت میکردیم تا این صحبتها و لحظات از خاطرمان پاک نشود.
@NorolhodaHazratImamkhamenei
📣 اجمالی از یک دیدار مفصل
🖼 #روایت_دیدار کارگزاران حج با رهبر انقلاب
✍ باید مهم باشد قراری که ده دقیقه زودتر در محل قرار حاضر شده باشی! محلی که از آنجا بناست زیباترین لحظه عمرت را شروع کنی در نزدیکی خیابان فلسطین به محض معرفی معرف راهنماییات میکنند برای یک سری آمادگیهای مقدماتی؛ ساختمانی که هنوز پرچمهای عزای صادق آل محمد (صلیاللهعلیهوآله) بر دیوارهای آن است. به آقایی که آنجاست خود را معرفی میکنم که مهمان این دیدار شدهام برای روایتگری.
✍ نوشتن با نگاشتن در قاموس کلماتی که آموختهای دو معنای متفاوت دارند. شاید توی ذهنش بگوید چه فرقی میکند؟ برای تو فرق میکند! نگاشتن جلوهای از نقش کردن کلمات است بر کاغذ به زیبایی؛ و نوشتن فقط آوردن مطلبیست بر کاغذ؛ سرد و بیروح. مرد میرود و تنها میمانی با آیهای از سوره حج که از دیروز مدام در ذهنت میچرخد؛ «وَ أذِّن فیالنّاسِ بِالحَجِّ یَأتوکَ رِجالاً وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یَأتینَ مِن فَجٍّ عَمیقٍ»، «و اعلام کن در میان مردم به ادای حج؛ تا خلق خدا پیاده و سواره بر مرکبهای تیزرو از هر راه دور به سوی تو جمع آیند.»
🔍 ادامه را بخوانید👇
https://khl.ink/f/52886
@NorolhodaHazratImamkhamenei
📣 اجمالی از یک دیدار مفصل
🖼 #روایت_دیدار کارگزاران حج با رهبر انقلاب
✍ باید مهم باشد قراری که ده دقیقه زودتر در محل قرار حاضر شده باشی! محلی که از آنجا بناست زیباترین لحظه عمرت را شروع کنی در نزدیکی خیابان فلسطین به محض معرفی معرف راهنماییات میکنند برای یک سری آمادگیهای مقدماتی؛ ساختمانی که هنوز پرچمهای عزای صادق آل محمد (صلیاللهعلیهوآله) بر دیوارهای آن است. به آقایی که آنجاست خود را معرفی میکنم که مهمان این دیدار شدهام برای روایتگری.
✍ نوشتن با نگاشتن در قاموس کلماتی که آموختهای دو معنای متفاوت دارند. شاید توی ذهنش بگوید چه فرقی میکند؟ برای تو فرق میکند! نگاشتن جلوهای از نقش کردن کلمات است بر کاغذ به زیبایی؛ و نوشتن فقط آوردن مطلبیست بر کاغذ؛ سرد و بیروح. مرد میرود و تنها میمانی با آیهای از سوره حج که از دیروز مدام در ذهنت میچرخد؛ «وَ أذِّن فیالنّاسِ بِالحَجِّ یَأتوکَ رِجالاً وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یَأتینَ مِن فَجٍّ عَمیقٍ»، «و اعلام کن در میان مردم به ادای حج؛ تا خلق خدا پیاده و سواره بر مرکبهای تیزرو از هر راه دور به سوی تو جمع آیند.»
🔍 ادامه را بخوانید👇
https://khl.ink/f/52886
@NorolhodaHazratImamkhamenei
@Norolhoda_Info
📝 #روایت_دیدار | الکترونها هم عاشق میشوند...
👈 روایتی از دیدار دانشمندان، متخصصان، کارشناسان و مسئولان صنعت هستهای کشور با رهبر انقلاب
🔹 دانشجوهای هستهای، حتماً میان درسهایشان، یکی از مباحث جالبی که یاد میگیرند تونلزنی کوانتومی الکترونهاست. به زبان ساده یعنی وقتی الکترونها در برابر یک سد قوی پتانسیل قرار میگیرند، اگر انرژی جنبشی زیادی پیدا کنند، رفتاری شبیه موج از خودشان نشان میدهند و میتوانند از این سد عبور کنند.
🔹 این مبحث چه ربطی به اینجا دارد؟
🔹 چون بعد از سالها با تمام وجود درکش کردهام!
🔹برنامههایی مثل دیدار امروز ویژگیهای خودش را دارد. خیلی از مدعوین، سوای از اشتیاق درونیشان، زیاد اهل بروز علنی هیجان و احساسات نیستند. مثلاً خیلیهایشان، فقط سکوت میکنند.
🔹یا در فرصتی که میان بازدید آقا از نمایشگاه دستاوردهای صنعت هستهای و آمدنشان به حسینیه و شروع سخنرانی پیش آمده، ذهنشان مشغول دغدغههای خاصی است:
🔹 عذاب وجدان کارهام رو دارم...
این را یکی از رفقای قدیمیام با خنده میگوید؛ وقتی با عجله خودم را میرسانم به وسعت آبی حسینیه امام خمینی(ره) و کناری از آنجا میبینمش. یادم میآید زمان دانشجویی هم متعهدانه کار میکرد و حتی از یک ثانیه هم نمیگذشت.
🔍 ادامه را بخوانید
https://khl.ink/f/53118
📣 #روایت_دیدار | دخترکان کاپشن صورتی
👈 روایتی از دیدار مردم قم با رهبر انقلاب
🔹 در صف انتظار برای ورود به حسینیه هستیم که چشمم به چشمانش میافتد؛ دختر کاپشن صورتی. نگاه به صورت مادرش میکنم که ببینم خودش میداند چقدر نمادین توی این مراسم حضور پیدا کرده یا نه؟ ولی دلم نمیآید حرفی از دخترک کرمانی به او بزنم.
🔹 به حسینیه که میرسم اول از همه، چشمم زیلوهای بافت میبد یزد را میگیرد و در دم عاشق میشوم. عاشق لوزیهای آبی زیلو. زیلوها از پس عبور ندادن سرمای زمین برنمیآیند و چه بهتر. اینجا کسی دنبال گرما نیست. هیجان توی دل آدمها گرما شده و خودشان را باد هم میزنند.
🔹 دخترک کاپشن صورتی بعدی که میبینم هشت ماهه است و اسمش مبارکه. لباس صورتی وجه مشترک همهی دختر بچههاست. زنها به مادرش سفارش میکنند نزدیک در ورودی ننشیند که سرما به دخترک نرسد.
🔍 ادامه را بخوانید:
khl.ink/f/54930