در اینکه مجموعه #زندگی_پس_از_زندگی تاثیر مثبتی در زندگی بسیاری از افراد به جا گذاشته و حتی باعث تحول بسیاری از ایشان شده شکی نیست، اما در کنار تأثیرات مثبت این برنامه نباید از بینش خاصی که این برنامه در اذهان مخاطبان پدید میآورد غافل شد. بینش خاصی که میتواند آثار منفی در نوع دینداری مخاطبان پدید آورد.
برای مثال نوع تشویق، بازخواست، پاداش و عذابی که تجربه گران نقل میکنند، پیرامون چند عمل خوب و بد خاص تکرار می شود که اتفاقاً این اعمال، در آموزههای دینی ما نیز مورد توجه واقع شده است. اما در این تجربه ها از تاثیر بسیاری از اعمال کلیدی و تأثیر گذار، در سرنوشت افراد خبری نیست.
هدایتگری، کنش گری سیاسی، امر به معروف و نهی از منکر، تفقه در دین، تبری از دشمنان خدا، غیرتمندی مثبت و بسیاری از حد و مرزهای قطعی دین، یا به هیچ وجه در تجربه، تجربه گران جایی ندارد و یا جایگاهی بسیار کمرنگ دارد. در نتیجه اگر مخاطب نداند این تجربه در چه فضایی رخ داده، چه اعمالی در آن فضا مورد توجه قرار میگیرد و این دریافت ها با چه انحرافاتی میتواند همراه باشد، کل حقیقت را آنچه در این برنامه ارائه می شود می داند و با بینش خاصی نسبت به آنچه پس از مرگ برای او رخ می دهد همراه میشود که میتواند با حقیقت فاصله ها داشته باشد.
البته واضح است که وقتی این برنامه در صدد است تا به صورت مستند، آنچه تجربه گر درک کرده را واقع نمایی کند، مسئولیتی در این باره ندارد که تجربه گران، تاثیر بسیاری از امور مهم و تاثیر گذار را درک نکرده اند! اما سازندگان و منتشر کنندگان این برنامه نسبت به تأثیر این برنامه در نوع زیست مذهبی و دینداری مردم مسئولند و میبایست چارچوب صحیح رخداد این دست تجارب را به طور دقیق روشن نمایند.
چرا که بنا بر آنچه گذشت ، طبق القای صورت گرفته در این برنامه ، جز چند عمل پر تکرار و البته مهم، گویی سایر اعمال و رفتارها ، تأثیری در سرانجام انسان ها ندارند. در نتیجه جامعه مخاطب به طور ناخودآگاه، به نوعی از بی تفاوتی و سبک شماری نسبت به بسیاری از اعمال و حد و مرزها یا به اصطلاح #اباحهگری محدود روی می آورد. اتفاقی که مسلماً مطلوب سازندگان متعهد این برنامه نیست.
اما راه چاره چیست ؟ از طرفی نمیتوان از تاثیرات مثبت و تلنگرهای تاثیرگذار این برنامه چشم پوشی کرد و از طرفی این آثار مخرب -که یکی از آثار آن از باب نمونه ذکر شد- را نیز نمیتوان نادیده گرفت.
به نظر می رسد میتوان با توضیحات و ابهام زدایی های دقیق، از آثار منفی پدید آمده جلوگیری کرد.
کاری که به نظر می رسد با دعوت از متخصصان حوزوی و دانشگاهی مدنظر سازندگان برنامه نیز بوده، اما مشخصاً این متخصصان نقش لازم را در ابهام زدایی ایفا نکرده اند. حداقل کاری که میبایست از طرف متخصصان صورت گیرد، تبیین های دقیق در مورد میزان دسترسی تجربه گران و دامنه تجارب ایشان، تجارب صورت گرفته در دیگر ادیان، اعتبار تجربه ها و در نهایت نسبت میان این تجارب و سایر راه های دستیابی به معارف است.
اما اگر روند کنونی برنامه ادامه یابد و پاسخ لازم به سوالات پدید آمده داده نشود، بعید نیست که در درازمدت آثار منفی ناشی از پخش این برنامه، آثار مثبت آن را تحت الشعاع قرار دهد.
@Noshtar