eitaa logo
گروه تبلیغی نور الهدایه
54 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
227 ویدیو
35 فایل
‌کانال برای اطلاع رسانی اعضا می باشد
مشاهده در ایتا
دانلود
💥 *فصل دوم:مبانی فکری ورفتاری متحجرین* گفتار چهارم : *عوام زدگی وبی توجهی به تعقل* ✍ حجه الاسلام : *غلامرضا مهدیزاده* 🔻اسلام دینی است که نه تنها با نیروی عقل و قدرت تفکُّر مخالفت و مبارزه نکرده، بلکه تقریباً در تمام جهات از آن کمک و تأیید خواسته و به نحو عجیبی هم برروی آن تکیه کرده است و ارزش واقعی دین مبین اسلام در همین جا مشخّص می شود و جالب آنکه بدانیم در حالی که ادیان دیگر، قوّه عقل انسان را حتّی در جزیی ترین مسایل راکد و منجمد نگهداشته اند، اسلام آنقدر آنرا محترم و آزاد دانسته که حتّی درباره اصول عقیدتی خود ـ که تحصیل آنها برهمگان مفروض است ـ نه تنها تقیلد و تعبّد را نا کافی و مردود دانسته، بلکه خوان تعقُّل و تفکُّر انسان را نیز در ساحت آن گسترده و الزام داشته که هرفردی، مستقل وآزادانه صحّت آنها را کسب نماید. اسلام تنها در عبادات بدنی (چون نماز و روزه) و یا در عبادات مالی (چون خمس و زکات) منحصر نمی شود، بلکه نوع دیگری از عبادت هم در آن وجود دارد که عبارت است از «عبادت ـ فکری» که اگر در مسیر تنبّه و بیداری و آگاهی بخشی به انسان بکار گرفته شود، از سالها عبادت بدنی هم برتر گفته شده است. 🔻صاحب فکران قرآن کریم در جایگاه کتاب آسمانی دین اسلام می فرماید: «فَبَشِّر عِبادِ الّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أحْسَنَهُ أولئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللّهُ وأولئِکَ هُمْ أولُوا الألْبابِ»؛ «بندگانم را بشارت ده، آنانکه چون سخنی بشنوند به نیکوترین وجه عمل کنند، آنان هستند که خداوند به لطف خاصّ خود هدایتشان فرموده و هم آنان به حقیقت خردمندان عالمند». این آیه شریفه دارای چند نکته است: 1ـ خداوند متعال، کلام را با لفظ «عِبادی» آغاز کرده، گویی خواسته است بفرماید که «بنده من چنین است و باید دارای این صفت باشد که. 2ـ آیه شریفه، صریحاً براستقلال قوّه عقل تأکید وآنرا در حکم غربال و وسیله هدایت معرفی می فرماید و آنگاه این «هدایت عقلی» را «هدایت الهی» می داند. 3ـ قرآن کریم درباره انسان و عقل تعبیر و تشبیه ظریف و لطیفی را بکار برده است؛ هرجا ـ و بخصوص در این آیه ـ که می خواهد از حقایق پشت پرده ظواهر سخنی بیاورد، تعبیر «اُولُوا الألباب» را بکار می برد و می فرماید که: «تنها اولوا الالباب، این حقیقت را درمی یابند»، و این از اصطلاحات خاصّ قرآنی است او در هیچ جای دیگر بکار نرفته) و آنهم فقط و فقط درباره «عقل» استعمال شده. راغب اصفهانی» در کتاب «مفردات» می گوید: «اللُّبُّ، الْعَقْلُ الْخَالِصُ مِنَ الشَّوائِبِ»؛ «لُبّ، عقل خالصی را گویند که از شوائب جدا شده باشد. در ابتدا که فکر انسان خام است، نوعی در آمیختگی میان محسوسات و تخیلات و معقولاتش وجود دارد و آنگاه که عقل از مقهوریت وهم و خیال و حسّ بیرون آید، «لُبّ» نامیده می شود، چرا که نسبت «عقل انسان» (که باطنی است) به «قوای ظاهری حسّی»، همانند نسبت «مغز» است به «پوست میوه». مثلاً میوه ای مانند «گردو» در ابتدای شکل گیری، پوسته و هسته اش درهم آمیخته اند، امّا بتدریج که میوه کامل و رسیده می شود، پوسته از مغز جدا می گردد و هرکدام خاصیت جداگانه ای می یابند. گویی قرآن مجید، انسان را به یک میوه تشبیه نموده که عقل او در جایگاه مغز میوه است؛ و اگر انسان در علم و معرفت به تکامل برسد، قوّه عقلانیش از پوسته حسّ و وهم و خیال جدا و مستقل می شود و چنین است که انسانی را «لبیب» گویند؛ یعنی کسی که قوّه عاقله اش استقلال خود را باز یافته است. 🔹فرد عاقل کسی است که با تکیه برنیروی عقلانی خود، قدرت تجزیه و تحلیل دارد. در مقابل عاقل، جاهل است که چنین توانی ندارد. نکته قابل توجه اینکه بسیاری از افراد هستند که عاِلمند و لیکن جاهل! عالِم بدین معنا که علوم بسیاری را فرا گرفته اند، امّا جاهلند از این روی که اهل تجزیه و تحلیل و استنباط نیستند. چنین است که امام کاظم به «هشام بن حکم» می فرمایند: «ای هشام، خداوند تبارک و تعالی، بندگان آگاه و اندیشمند خود را بدین بیان بشارت می دهد که: فبشر عباد الذین یستمعون القول. 💎 *ندای زرند در واتساپ*👇 https://chat.whatsapp.com/HqYBh8L6YU2DO3V3z5wEPU
🚨تصویری ویژه از رهبر انقلاب در حال سلام به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام در مراسم قرائت زیارت اربعین. ۹۹/۷/۱۷
فصل دوم: *مبانی فکری ورفتاری متحجرین* گفتار چهارم : *عوام زدگی وبی توجهی به تعقل* ✍ حجه الاسلام *غلامرضا مهدیزاده* 🔻چند اصل برای تفکُّر وتعقُّل 🔹۱- اقامه دلیل و برهان روشن: پذیرفتن هر ادعایی دینی ، منوط است به اقامه براهین و دلایل روشن، چرا که برهان و دلیل، پایه های استواری هرمدّعایی هستند:« أدْعُ إلی سَبِیلِ ربِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالّتِی هِی أحْسَنُ . جناب بو علی (علیه الرحمه) در «اشارات» می گوید: «مَنْ تَعَوَّدَ أنْ یصَدِّقَ بِغَیرِ دَلِیلٍ فَقَدِ انْخَلَعَ مِنْ کِسَوَةِ الإنْسانِیة»؛ «کسی که هرحرفی ر بدون برهان و دلیل بپذیرد، از لباس آدمی بیرون رفته است». و متقابلاً می توان گفت که هرکسی هم که هرحرفی را بدون دلیل انکار نماید، او هم آدم نیست! آنگاه جناب بوعلی ادامه می دهد: «کُلُّ ما قَرَعَ سَمْعَکَ مِنَ الْعَجَائِبِ فَذَرْهُ فِی بُقْعَةِ الإمْکانِ مَا لَمْ یذُرْکَ عَنْهُ قَائِمُ البُرْهانِ»؛ «اگر کلام عجیبی شنیدی، مادامیکه دلیلی برامکان یا عدم امکانش نداری، نه آنرا ردّ کن و نه قبول، تا وقتی که دلیل و برهانی بدست آوری، در خود قرآن کریم نیز از ابزار استدلال و برهان استفاده شده و برای معتبر شناختن استدلال و تعقُّل، چه دلیلی از این بالاتر که خود قرآن مجید، در بسیاری از مسایل به استدلال عقلی واقامه برهان عقلانی روی آورده است. مثلاً در آیه «قُلْ لَوْ کانَ فِیهما آلِهَة إلاّ اللّه لَفَسَدَتا»، یک قیاس استدلالی و برهان عقلی بکار رفته است. 🔹۲- پشتوانه علمی: مایه تفکُّر، علم است و امر به هرچیزی، امر به مقدمه آن است و چون تفکُّر بدون علم میسّر نیست، لذا امر به تفکّر، خود امر به سرمایه آن (کسب علم) نیز هست. امام کاظم در ادامه آن حدیث موصوف (که خطاب به «هشام بن حکم» ایراد فرموده اند) می فرمایند: «یا هشام أنّ العَقلَ مع العِلْمَ، فَقَالَ: وَتِلْکَ الأمْثال نَضْرِبُها للنّاسِ وَمَا یعْقِلُها إلاّ العالِمَونَ». پس انسان برای تفکُّر، ابتدا باید علوم مورد نیاز را کسب نماید و آنگاه با تکیه برآن به تجزیه و تحلیل و تعقُّل روی آورد که تفکُّر بدون پشتوانه علمی، در مَثَل چون کارخانه ای است که مواد خام اولیه کم دارد و قهراً محصولش نیز کم خواهد بود . چنین است که قرآن کریم می فرماید: «وَلا تَقْفُ مَا لَیسَ لَکَ بِهِ عِلْم» ژرف نگری: تفکُّر اگر سطحی و پراکنده باشد، فایده و اثری برآن مترتّب نیست، ولی اگر مبتنی برمطالعات و آزمایشها و حسابگریهای دقیق باشد، بسیار مفید و سرمایه بزرگی برای پیشرفت جامعه بشری واقع خواهد شد. 🔹۳- دوری از تعصب: حقیقت جویی،منزّه از جزم اندیشی و تعصّب کور و جاهلانه است. آنکه در پی یافتن حقیقت است، لا جرم باید با دیدی واقع بینانه به ابزار و افکار خود بنگرد و در این راه برفکر و رأی اشتباه خویش پافشاری ننماید. این اصل از فحوای آیه شریفه ۱۹ از سوره مبارکه «زُمر» براحتی قابل ادراک است. 🔻تفکّر و تعقّل دینی نیز مانند سایر تفکّرات، منبع و مأخذی می خواهد تا مواد فکری از آن سرچشمه بگیرد؛ چنانکه مثلاً در تفکّر ریاضی، یک رشته معلومات و بدیهیات ریاضی،مبنای کار واقع می شود. یگانه منبع و مأخذی که دین آسمانی اسلام بدان اتکاء دارد، همانا قرآن کریم (مدرک قطعی و همیشگی نبوّت پیامبر اسلام) ـ قرآن کریم، تفکُّر عقلانی را تصدیق نموده و آن را جُزء تفکّر مذهبی قرار داده است و البته می توان گفت که تفکّر عقلانی هم پس از آنکه حقّانی و نبوّت پیامبر را پذیرفت، ظواهر قرآن و بیانات پیامبر و اهل بیت را در صف حُجّتهای عقلی قرار می دهد. عقل یکی از مواهب الهی و استعداد مخصوصی است که خداوند متعال به انسان عنایت فرموده تا با بکارگیری آن بتواند در سیر زندگانی خود، راه سعادت درستگاری را بپیماید، رسول خدا فرموده اند: خداوند متعال به بندگانش چیزی بهتر از عقل نبخشیده است. 📣 در تلگرام 👇 📡https://t.me/joinchat/AAAAAE55kWhYjZ3D6Ge-iQ 💎 *ندای زرند در واتساپ*👇 https://chat.whatsapp.com/HqYBh8L6YU2DO3V3z5wEPU
انواع نگاهها👀👁 1⃣ نگاه 📖 أَ فَلاٰ یَنْظُرُونَ إِلَى اَلْإِبِلِ كَیْفَ خُلِقَتْ آیا به شتر نمی نگرند که چگونه آفریده شده؟ (غاشیه 17) 📖 فَلْیَنْظُرِ اَلْإِنْسٰانُ مِمَّ خُلِقَ پس انسان باید بنگرد که از چه آفریده شده است؟ (طارق5) 📖 یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا اِتَّقُوا اَللّٰهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ مٰا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اِتَّقُوا اَللّٰهَ إِنَّ اَللّٰهَ خَبِیرٌ بِمٰا تَعْمَلُونَ. ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا پروا دارید؛ و هر کسی باید بنگرد که برای فردا[ی خود] از پیش چه فرستاده است؛ و[باز] از خدا بترسید. در حقیقت، خدا به آنچه می کنید آگاه است. (حشر18) 📖 وَ كَذٰلِكَ بَعَثْنٰاهُمْ لِیَتَسٰاءَلُوا بَیْنَهُمْ قٰالَ قٰائِلٌ مِنْهُمْ كَمْ لَبِثْتُمْ قٰالُوا لَبِثْنٰا یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ قٰالُوا رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمٰا لَبِثْتُمْ فَابْعَثُوا أَحَدَكُمْ بِوَرِقِكُمْ هٰذِهِ إِلَى اَلْمَدِینَةِ فَلْیَنْظُرْ أَیُّهٰا أَزْكىٰ طَعٰاماً فَلْیَأْتِكُمْ بِرِزْقٍ مِنْهُ وَ لْیَتَلَطَّفْ وَ لاٰ یُشْعِرَنَّ بِكُمْ أَحَداً و این چنین بیدارشان کردیم، تا میان خود از یکدیگر پرسش کنند. گوینده ای از آنان گفت: «چقدر مانده اید؟» گفتند: «روزی یا پاره ای از روز را مانده ایم.» [سرانجام ] گفتند: «پروردگارتان به آنچه مانده اید داناتر است، اینک یکی از خودتان را با این پول خود به شهر بفرستید، تا ببیند کدام یک از غذاهای آن پاکیزه تر است و از آن، غذایی برایتان بیاورد، و باید زیرکی به خرج دهد و هیچ کس را از[حال ] شما آگاه نگرداند. (کهف19) 📖 فَلْیَنْظُرِ اَلْإِنْسٰانُ إِلىٰ طَعٰامِهِ. پس انسان باید به خوراک خود بنگرد، (عبس24) ✍ ادامه دارد......ان شاءالله
💠 «اى کمیل! علم از مال بهتر است (چرا که) علم، تو را پاسدارى مى کند ولى تو باید مال را پاسدارى کنی 📚 ۱۴۷
فصل دوم: *مبانی فکری ورفتاری متحجرین* گفتار پنجم : *روحیه قانون گریزی وتک محوری* ✍️حجه الاسلام *غلامرضا مهدیزاده* 🔻يكي از خصائص فرد متحجر، روحيه تك محوري، و به تبع آن، خودپسندي و استبداد رأي است. دارنده چنين صفتي همواره انتظار دارد كه ديگران سخن او را بپذيرند؛ از اين رو به دليل توقّع پوچ و بي اساس و گاه نرسيدن به اهداف مورد نظر، دست به قانون گريزي نيز ميزند؛ حتي گاهي قانون را به نفع افكار و عقايد خود تفسير كرده و از قانون برداشت استبدادي ميكند. اين خصوصيت متحجرانه را هم در صدر اسلام و در دوره معاصر ميتوان مشاهده كرد؛ از جمله خوارج پس از تحميل آتش بس بر امام عليدر خلال جنگ صفين، ناگاه از نظر خود برگشتند و حكميت را تنها از آنِ خداوند متعال دانستند و آية « إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلّهَ «ارا به عنوان شعار خود سردادند؛ در حالي كه آيه مزبور در صدد بيان لزوم هماهنگي قانون و قانونگذاري با احكام الهي است، نه ممنوعيت قانونگذاري براي بشر. در اين واقعه، خوارج بر قانون حكميتي كه خود پيشنهاد كرده بودند، عمل نكردند. امام خميني(ره) خودبيني و خودخواهي و خودبزرگبيني را سرچشمه اكثر مفاسد دانسته و ميفرمايد: انسان خودبين و خودخواه بر اثر اين خصلت از ديدن عيوب و نقايصانسان خودبين و خودخواه بر اثر اين خصلت از ديدن عيوب و نقايص خود غافل شده و بدي هاى خود را نميبيند؛ حتي ممكن است پيش خود بديهايش خوبى جلوه كند، و فضايل و خوبيهايى هم كه دارد در نظرش مضاعف گردد. لذا به همين نسبت، از فضايل و خوبى ديگران نيز غافل شده و عيوب و بديهاى آنها در نظرش مضاعف گردد. پس چون كمال خود و نقص ديگران را ديد و خودشيفتگي نيز يارياش كرده، عجب و خودبرتربيني، او را فرا گرفته و خود را بر ديگران ترفيع ميدهد، و حالت سربلندى و بزرگى براى او دست داده و روحيه تك محوري و سركشى بر ديگران، در او ظاهر ميشود اساساً اين نوع خصوصيت در انسان، انتقاد و انتقادپذيري و تضارب آرا را بر نميتابد؛ در حالي كه نقد و انتقاد موجب ارتقاي عقلانيت در جامعه است، چراكه اگر در جامعهاي سياست تا افكار متفاوت و گفتمانهاي گوناگون و آراي مختلف نباشند آن جامعه به سقوط كشيده خواهد شد. «نبايد ماها گمان كنيم كه هر چه مى گوييم و مى كنيم كسى را حق اشكال نيست. اشكال، بلكه تخطئه، يك هديه الهى براى رشد همه انسانهاست. عامل خود خواهي 🔻آنچه از آيات و روايات بدست مي‌آيد اين است كه: عامل اصلي خودخواهي در افراد، ضعف شخصيتي آنها است. امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: «كسي تكبر نمي‌ورزد جز آنكه كمبود شخصيت و ذلّتي در درون خود احساس مي‌كند.» روان‌شناسان نيز اعتقاد دارند كه ريشة اصلي خودخواهي، تكبر و غرور، از نقص و نقصاني است كه در شخص خودخواه، متكبر و مغرور وجود دارد و او ناخودآگاه مي‌كوشد با ابراز غرور، خودخواهي و خودمحوري، آن نقص و كمبود را جبران نمايد . پس عامل اصلي خودخواهي ضعف شخصيتي افراد است. روي اين اصل، افرادي كه از نظر شخصيتي مشكل نداشته باشند هرگز دچار خودخواهي نشده و خود را از ديگران برتر و بالاتر نخواهند ديد. علي ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: «تكبر نمي‌ورزد و خودخواه نمي‌شود مگر شخص فرومايه.» 🔹 را معرفی کنید👇 🆔 @p_Nedayezarand https://chat.whatsapp.com/HqYBh8L6YU2DO3V3z5wEPU
🔴 امام به بى اعتبار بودن مواهب مادى تأکيد مى کند و مى فرمايد: ✨حَالُهَا انْتِقَالٌ، وَ وَطْأَتُهَا زِلْزَالٌ، وَ عِزُّهَا ذُلٌّ، وَ جِدُّهَا هَزْلٌ، وَ عُلْوُهَا سُفْلٌ 💠«حال دنيا دگرگونى (دائمى) است و گامهاى محکمش لرزان، عزّتش ذلّت، برنامه هاى جدى اش شوخى، و بلندى اش عين سقوط است. ✍اما دگرگونى حال دنيا بر کسى پوشيده نيست چه بسا شبانگاه، بر تخت قدرت نشسته و قصد کشور گشايى دارد; ولى سحرگاه نه تن سر و نه سر تاج دارد! با يک گردش چرخ نيلوفرى نيرومندان سقوط مى کنند و ضعيفان به قدرت مى رسند و عزيزان ديروز ذليلان امروز مى گردند. 📚 ۱۹۱
فصل دوم: *مبانی فکری ورفتاری متحجرین* گفتار ششم: *كج انديشي و كج فهمي* ✍ حجه الاسلام *غلامرضا مهدیزاده* 🔻درك غلط از دين و ارزشهاي ديني و انساني، صحيح و مطلق دانستن چنين درك غلطي و انتظار پيروي ديگران از درك نادرست آنان از جمله خصلتهاي متحجران است. اين كج فهمي ممكن است در موضوعات مختلف وجود داشته و تأثيرگذار باشد؛ گاه فلسفه و عرفان را رد نمايند و گاه دخالت در سياست را در شأن علما ندانند. امام خميني(ره) درباره كج فهمي در مورد سياست و حكومت مينويسد: وقتى شعار جدايى دين از سياست جا افتاد و فقاهت، در منطق ناآگاهان، غرق شدن در احكام فردى و عبادى شد و قهراً فقيه هم مجاز نبود كه از اين دايره و حصار بيرون رود و در سياست و حكومت دخالت نمايد، حماقت روحانى در معاشرت با مردم فضيلت شد. به زعم بعض افراد، روحانيت زمانى قابل احترام و تكريم بود كه حماقت از سراپاى وجودش ببارد. امام خميني(ره) در تفسير سوره حمد نيز ميفرمايد: ما كه آمديم قم، مرحوم آقا ميرزا على اكبر حكيم از فلاسفه در قم بود؛ وقتى كه حوزه علميه قم تأسيس شد، يكى از مقدسين گفته بود: «ببين اسلام به كجا رسیده است که درخانه آقا میرزا علی اکبر فصلنامه علمي پژوهشي باز شد!» علما مى رفتند آنجا درس مى خواندند و خيلى مرد صالحى بود؛ و بعد از اينكه ايشان فوت شده بود، گوينده شان در منبر گفته بود كه من خودم ديدم قرآن مى خواند! 🔻قشر متحجر با توجه به روحيات و تفكرات متحجرانه همچون سطحينگري و تأكيد بر ظواهر دين، برداشتهاي غلط و مخالف با اصل دين و ارزشهاي ديني ارائه ميكنند. چيزي كه آنان از آيينهاي ديني و مذهبي و ارزشها و احكام عرضه ميكنند، به نوعي متأثر از علايق و سلايق شخصي و ذهني و روحيات دروني و رواني خودشان است تا تعاليم اصيل و كامل الهي. آنان با مطلق انگاشتن برداشتهاي خود گاه چهرهاي خشن و نامناسب از اسلام به مردم ارائه مينمايند كه در تضاد با عقل و فطرت انساني است؛ مثلاً با برداشت غلط از آيات و روايات، شور و نشاط و خنديدن و شادي را در جامعه به خصوص براي جوانان كه از نعمات الهي به حساب ميآيد، منع كرده و ضد ارزش جلوه ميدهند، ولي حزن و اندوه و اشك را ارزش تلقي كرده و ترويج ميكنند؛ در حالي كه تعاليم قرآن و پيامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) غير از اين است. اين نگاه و رويه غلط و ناصواب از معارف ديني در دين گريزي جوانان مؤثر است. امام خميني(ره) كه خود گرفتار افكار متحجرانه زمان خود بود، در اين باره ميفرمايد: كج فهمانیى كه حتى با تشكيل حكومت اسلامى مخالف، و آن را از حكومت طاغوت بدتر مى دانند! كج فكرانى كه فريضه بزرگ حج را محدود به يك ظاهر بى محتوا كرده، و ذكر گرفتاريهاى مسلمانان و كشورهاى اسلامى را برخلاف شرع و تا سرحد كفر مى شمارند. وابستگان به حكومتهاى جابر انحرافى كه فرياد مظلومانى را كه از گوشه و كنار جهان در اين مركزِ فرياد جمع گرديده اند، زندقه و بر خلاف اسلام وانمود مى كنند. بازيگرانى كه براى عقب نگهداشتن مسلمانان و بازكردن راه براى غارتگران و سلطه جويان، اسلام را در كنج مساجد و معابد محصور نموده اند و اهتمام به امر مسلمين را بر خلاف اسلام و وظايف مسلمانان و علماى اسلام معرفى مىكنند... فريضه نماز جمعه را به يك صورت خشك مقصور كرده و تجاوز از اين حد را ضد اسلام مى دانند... بايد گفت اسلام غريب و ناشناخته است. 📣 در تلگرام 👇 📡https://t.me/joinchat/AAAAAE55kWhYjZ3D6Ge-iQ 💎 *ندای زرند در واتساپ*👇 https://chat.whatsapp.com/HqYBh8L6YU2DO3V3z5wEPU