#سیره_شهدا
به مناسبت ایام شهادت شهید...
🌷برای شرکت در مراسم عروسی یکی از آشنایان به تهران دعوت شده بودیم. بعدها صاحب مجلس برای ما تعریف کرد:
« مراسم بزن و بکوب و شادی در حیاط برپا بود. در حال پذیرایی بودم که متوجه شدم دربِ یکی از اتاقهای خانه بسته است. در را که باز کردم، از چیزی که دیدم جا خوردم و انگشت حیرت به دندان گرفتم. مجتبی بالای اتاق نشسته و بچههای کوچک اقوام هم دورش حلقه زده بودند؛ او با زبانی کودکانه به آنها احکام آموزش می داد.»
برش هایی از کتاب *همسفر تا بهشت*
#سردار شهید مجتبی قطبی
#شهدای فارس
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید مجتبی قطبی 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
#سیره_شهدا
💠مختار از طرف جبهه به عنوان تشویقی به حج مشرف شده بود. همه خانواده منتظر بازگشت ایشان بودند. قرار بود زمانی که به شیراز رسید خبر بدهد تا همه اقوام برای استقبال ایشان از داراب به شیراز برویم.
💠آن شب ساعت حدود نه بود که صدایی از داخل حیاط به گوشمان رسید. تا وارد حیاط شدیم، دیدم حاج مختار است که از روی دیوار داخل حیاط پریده است.
داشت در را باز می کرد تا ساک و وسایلش را داخل بیاورد.
با خوشحالی او را در آغوش کشیدیم و گفتیم چرا بی خبر!
با خنده زیبایی گفت: همین جور بهتره، رسیدنم را خبر می دادم همه شما به زحمت می افتادید و من مدیون می شدم.
💠چند روز بعد عازم جبهه شد، دیگر برنگشت تا اینکه جنازه اش آمد.
چه زیبا حاجت روا شده بود.... از زیارت خانه خدا تا زیارت خدایش، چهل روز نشد.😞
#شهیدحاج مختار اشرف
#شهدای فارس
#ایام_شهادت
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید مختار اشرف 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃