eitaa logo
اتاق ِ۴۷۰ .
5.3هزار دنبال‌کننده
273 عکس
20 ویدیو
0 فایل
- هوالمعشوق . شاید که خدا با شعر قلبمان را شکل داد . آن روز می‌آید که بر بال ِاشعار ، لحظه‌ی دیدارمان بر صفحه‌ی تاریخ رقم بخورد . - اینك من می‌نویسم ، تو بخوان . - کپی ؟ فرهنگ حسنۀ فوروارد .
مشاهده در ایتا
دانلود
*
به چه مانند کنم در همه آفاق تو را ، کانچه در وهم من آید تو از آن خوبتری .
اتاق ِ۴۷۰ .
‌ [ یک عاشقانۀ کوتاه ] یه صورت معمولی داشت ، با چشمای معمولی و مهربون ؛ امّا امّا قشنگ می‌خندید . .
[ یک عاشقانۀ کوتاه ] خاطرشو می‌خواستم ، خیلی ! دلم می‌رفت برای همه چیزش ؛ برای دیوونه بازیاش ، برای بی‌حوصلگیاش ، برای خستگیاش ، برای همه‌ی چیزایی که به اون ربط داشت . حتی حرف زدن عادیشم هوش و حواسمو می‌برد ؛ یك جور بامزه‌ای بود . وقتی عجله داشت یه چیزیو تعریف کنه ، وقتی هول هولکی حرف می‌زد و کلماتو پس و پیش می‌گفت و جمله‌هایی می‌ساخت که فقط خودم و خودش سر در می‌آوردیم ازشون ؛ وقتی که با ذوق و شوق اتفاقای روزمره‌ی روزگارشو جوری برام تعریف می‌کرد که حس می‌کردم خودم اونجا بودم ؛ خلاصه که عاشقش بودم ! یه وقتایی که خیلی خسته می‌شد و حالش خوب نبود ، یا وقتایی که از عالم و آدم دلگیر می‌شد ، می‌گفت من دیگه مُرده شدم ! و من می‌مُردم برای همین مُرده شدم گفتناش حتی . خوب یادمه هنوز هر بار از سر دیوونگی ازش می‌پرسیدم اگه یه روز من برم چی ؟ اگه نباشم‌ چی ؟ و اونم چشماش مثلاً از تعجب گرد می‌شد و بی اینکه مکث کنه می‌گفت : مُرده می‌شم خب ! و من اون موقعا باور داشتم که حقیقته ، که بی من نمی‌تونه و منم بی اون نمی‌تونم ! گذشت و یه روز رفت ، برای همیشه . خیالی نیست ! نه من بی اون مُردم ، نه اون بی من زنده نموند . اما این روزا گاهی وقتا که یادش میفتم ، با چشمایی که بی اجازه ابری میشن ، زل میزنم به جای خالیش و میگم : تو بی من خوبی اما من ؛ دارم کم کم مُرده میشم بی تو 💙 .
*
وارد ‌ِمسجد شدی چشمت نمازم را شکست ، قبله را گم کردم و خیرالعمل شد دیدنت .
یک رای دارم افتخارم انتخاب توست ، جز چشم‌های تو مرا حزب و جناحی نیست .
شیخ اگر فتوا علیه‌ات می دهد حق دارد او ، با دو چشمت عالمی را نامسلمان کرده‌ای .
*
کار من عین ثواب است اگر با تسبیح ، بوسه ها را بشمارم سی و سه تا بزنم .
در کلاس عاشقی‌ شاگردِ نوپایت‌ منم ، می‌نویسم‌ با غلط که دوسطت‌ دارم‌ فغط .
*
توبه کردم که دگر شعر نگویم همه عمر ؛ اگر این عشق ِغزل خیز ِتو رخصت بدهد .