♦️علم دینی از ديدگاه سعيد زیباکلام♦️
🔹 علم به مساله فرضيه محدود نبوده بلکه وارد نظريات می شود. ايشان برای تکميل سراغ پوپر رفته و عوامل غير علمی و بيرونی که همان تعلقات و تلقيات عالم است علاوه بر فرضيه ها در نظريه های علمی او نيز تاثير می گذارد.
🔹ایشان می گوید : اگر راه دوم را برگزينيم [يعنی فرضيه ها را نگاه داشته و ناقض های مشاهدتی را مورد بازنگری قرار دهيم] از نظر منطقی نمی تواند اين سيل را متوقف کند و نظريه را تاييد شده قلمداد کند بلکه بايد برای اين هدف تصميم عملی اتخاذ کند يعنی بگويد اجالتا اين نظريه را می پذيرم.
حجت الاسلام ربانی گلپایگانی بخش دوم
▫️حجت الاسلام علی ربانی گلپایگانی (عضو شورای علمی کلام اسلامی) در دروس خارج کلام سال 95 - 94 در سه جلسه به بررسی و تحلیل دیدگاه یکی از موافقان علم دینی دکتر سعید زیباکلام پرداختند.
🔸بحث ايشان تا اينجا نيمه کاره است زيرا علم به مساله فرضيه محدود نبوده بلکه وارد نظريات می شود. نظريه، عبارت از فرضيه ای است که در مرحله آزمايش جواب مثبت داده است. ايشان برای تکميل بحث به سراغ فيلسوف ابطال گرای اتريشی، کارل پوپر می روند و از ديدگاه ايشان استفاده می کند که عوامل غير علمی و بيرونی که همان تعلقات و تلقيات عالم است علاوه بر فرضيه ها در نظريه های علمی او نيز تاثير می گذارد.
🔸پوپر که از فلاسفه شناخته شده علم و قائل به روش ابطال گرايی است معتقد است: فرايند تجربه به اين صورت شکل می گيرد که در اولين گام، عالم يک استنباط منطقی صورت می دهد و آن را به صورت يک قياس استثنايی در می آورد. وی سپس از اين استنباط اين فرضيه را درست می کند که اگر اين حدس درست باشد پس بايد جواب مثبت دهد.
🔸در گام دوم اين استنتاج های خود را مورد آزمايش و بررسی تجربی قرار می دهد البته با اين رويکرد که به دنبال اثبات نمی گردد بلکه در صدد آن است تا آن را ابطال کند. اگر ابطال شد فرضيه کنار می رود اما اگر ابطال نشد مورد پذيرش قرار می گيرد. پوپر و قائلين به اين ديدگاه می گويند ما نمی توانيم به اثبات قضيه ای دست زنيم زيرا بشر تا آخر به اثبات چيزی نمی رسد.
🔸اينان می گويند نظريه های علمی نقش اثباتی ندارند بلکه اگر در آزمايش موفق باشند، به عنوان نظريه هايی تقويت شده شناخته می شوند. علت اين امر نيز همان محدوديت هايی است که استقراء دارد و در کلام کارل ناپ نيز بيان شد. اين محدوديت ها باعث می شود جانب مخالف هيچ گاه به صورت صد درصد از بين نرود. اما چرا دنبال ابطال هستيم زيرا اين شيوه ساده تر از اثبات است. اگر يک مورد نقض پيدا شود ابطال صورت می گيرد اما برای اثبات بايد همه جوانب و احتمالات مورد بررسی قرار گيرد.
🔸اگر در حين آزمايش به موارد نقضی برخورد کرديم چه بايد کنيم؟ در اينجا عالم بر سر يک دو راهی قرار می گيرد، آيا اعلام کند فرضيه موجود که تاکنون مورد استفاده قرار می گرفته باطل است؟ نه چنين کاری مطلوب نيست زيرا فرض اين است که فرضيه موجود در موارد زيادی جواب داده و خيلی از موارد را تبيين کرده است و فرضيه جايگزينی هم نداريم.
🔸همچنان با آن نظريه کار می کنيم و مورد نقض را مورد بازنگری قرار می دهيم. اين بدان خاطر است که اينان معتقدند حتی گزاره های حسی و مشاهدتی نيز گران بار از نظريه ها و فرضيه ها است، يعنی گمان می شود که اينها مشتمل بر نظريه ها هستند اما بر خود اينها نيز نظريه های بار می شود. حال که چنين است ممکن است اين موارد نقضی که پيدا شده خود اشتباه باشند و لذا نبايد زود و ساده از نظريه های قبلی دست برداشت و به سراغ فرضيه ای ديگر رفت.
🔸در اينجا نمی توان راهی را بر عالمان تحميل کرد بلکه وقتی اين عالمان بر سر اين دو راهی قرار گرفتند ديگر منطقی در اين موارد حاکم نيست و کار به تصميم خود آنها واگذار می شود. همانند دو پزشک که گاه در مورد يک بيمار واحد و آزمايش واحد دو ديدگاه مختلف ارائه می دهند. کسی نمی تواند بگويد شما بايد حتما نظر واحدی را داشته باشيد. اما چرا تصميم های آنها متفاوت است؟ اين به تعلقات و تلقيات آنان باز می گردد .
🔸در اينجا مبانی متافيزيک فرد که دين نيز يکی از آنها است در تصميم های فرد اثر می گذارد . ایشان در اين باره می گويد: « اگر راه دوم را برگزينيم [يعنی فرضيه ها را نگاه داشته و ناقض های مشاهدتی را مورد بازنگری قرار دهيم] از نظر منطقی نمی تواند اين سيل را متوقف کند و نظريه را تاييد شده قلمداد کند بلکه بايد برای اين هدف تصميم عملی اتخاذ کند يعنی بگويد اجالتا اين نظريه را می پذيرم. اين تصميم بر اساس تعلقات و تمنيات وی که آقای پوپر آنها را ملاحظات نفع انگارانه ناميده صورت گرفته است. پس معلوم شد که تصميم گيری نهايی در نظريه ها به عهده عالمان است».
ادامه دارد ...
https://www.eshia.ir/feqh/archive/text/rabani/kalam/94/941216/
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
▫️فایل صوتی نشست تخصصی گروه علمی فلسفه دین مجمع عالی حکمت اسلامی موضوع : « نقد و بررسی نظریه کامپیوتری ذهن از منظر فلسفه اسلامی »
🔹ارائهدهنده : حجتالاسلام سید محمد قاضوی
🔹سهشنبه ۱۹ بهمن ماه ۱۴۰۰
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
♦️تطور روششناسی علوم انسانی در ایران♦️
🔹در روش کمی، پرسشنامه تولید میکردیم، جواب درستی هم نمیگرفتیم. بنابراین کمیگرایی دچار ورشکستگی بود. پارادایم کیفیگرایی را قبول داریم. ولی بحران از همین جا آغاز شد.
🔹دیدگاه خودم بیشتر از همه به روشهای ترکیبی است. معتقدم که روش بایستی دوگانه باشد، ابتدا در روشهای کیفی قرار بگیریم و سپس برای آن دادههای کمی استخراج کنیم.
پروفسور باقر ساروخانی قسمت سوم
▫️پروفسور باقر ساروخانی از نظریه پردازان و اندیشمندان علوم ارتباطات و جامعه شناسی در کشور ماست که کارهای ارزنده و ماندگاری در حوزه نظریههای ارتباطات و روش شناسی از خود به یادگار گذاشته است. آنچه در ادامه میخوانید نظرات ایشان درباره تطور روش شناسی علوم انسانی در کشور است.
▫️نظراتی که به حوزه آسیب-شناسی روش شناسی های کمی و کیفی ورود میکند و در نهایت مسیری روشن پیش پای محققین و پژوهشگران باز میکند. حقیقتاً نظرات منسجم و ساختارمند باقر ساروخانی در حوزه روش شناسی علوم انسانی میتواند پاسخگوی بسیاری از سردرگمیها و ناهنجاریهای امروز نظام دانشگاهی ما باشد. این مصاحبه در اولین شماره نشریه تخصصی مطالعات نوین ارتباطی منتشر شده است.
🔸در روش کمی، پرسشنامه تولید میکردیم، جواب درستی هم نمیگرفتیم. بنابراین کمیگرایی دچار ورشکستگی بود. ولی حالا که در عصر کیفیت آمدهایم، پدیده انسانی را قبول داریم و معتقدیم پدیده انسانی، پدیده دیگری است و پارادایم کیفیگرایی را قبول داریم. ولی بحران از همین جا آغاز شد. اجازه دهید باز هم مثال روشنی برای شما بزنم. حدود پنج شش ماه قبل، خانمی درباره سالمندآزاری کار کرده بود.موضوع، موضوع جالبی است و مشتاق بودم تا نتایج آن را ببینم. موضوع، موضوع خوبی بود: دنیایی داشتیم که سالمند محترم و عزیز بود، مخزن اطلاعات و تجربیات جمع بود و احترام داشت. ولی حالا اوضاع تغییر کرده است، سرعت تغییرات آن قدر زیاد است که سالمندان با دنیای خودشان بیگانه میشوند.
🔸سالمندان تبدیل به انسانهایی بیگانه با زمان خود شدند و از سوی دیگران طرد شدند. بنابراین آزار سالمندان و تحقیر سالمند برای ما موضوع جالبی بود. مشکل اما اینجاست: به خانم گفتیم که شما در این تحقیق چه فرضیههایی داشتید؟ گفت که فرضیه ندارم، فرضیه متعلق به روشهای کمی است و کار من کیفی است. گفتیم که تحقیق شما در کجا انجام شده است؟ گفت تهران. گفتیم که چطور به مردم تهران تعمیم دادید، گفت روشام کیفی بود، حدود چهل نفر را پیدا کردم و با ایشان مصاحبه کردم. گفتیم چطور این تعداد، چهل و یک نفر نشد؟ چطور ادعا میکنید که مردم تهران این گونهاند؟ گفت که برای انتخاب این افراد و مصاحبه شوندگان از قاعده دردسترس بودن استفاده کردیم. گفتیم خوب نظریهای چیزی به دست آوردید؟! گفت یک نظریه به دست آوردیم، نظریه این است که سالمندآزاری وجود دارد!!
🔸خلاصه این که ما دیدیم این خانم که روش کیفی انجام داده است، نه فرضیه و نه چارچوب نظری دارد، نه نمونه گیری درست و نه جامعه آماری را تعریف کرده و نه داده و نظریهای از آن به وجود آمده است!
🔸به نظرم این ورشکستگی است. این داده نمیتواند وارد برنامهریزی اجتماعی شود. نمیتوانیم این دادهها را به سازمان بهزیستی بدهیم و بگوییم سالمندآزاری این است، انواع آن این است و.... در دانش هم چیزی به دست نمیآورد. بنابراین میبینیم متأسفانه دچار بحران شدیم: کمیگرایی را رها کردیم و کیفیگرایی هم به این حالت افتاده است. بنابراین نه در زندگی اجتماعی و نه در دانش این دادهها فایدهای ندارد. حالا باید چه کار کرد؟
▫️این نقد به خود روش شناسی کیفی بر میگردد یا به آموزش دانشگاهی؟
🔸نقد ما متوجه دانشجو نیست، متوجه استاد هم نیست. استاد تصور میکند این کار درست است و از دانشجو هم این را خواسته بود. نقد ما این است که ما از مرحلهای بیرون آمدیم و آن مرحله را به درستی ترک کردیم، ولی هنوز به قاعدهای درست نرسیدیم که پارادایم دقیقی داشته باشد و بتوانیم با آن حرکت کنیم. ما در این دورانِ انتقال یا بحران هستیم. در واقع دچار ناهنجاری و هرج و مرج در انجام کار کیفی هستیم. حالا باید چه کار کرد؟
🔸دیدگاه خودم بیشتر از همه به روشهای ترکیبی است. معتقدم که روش بایستی دوگانه باشد، ابتدا در روشهای کیفی قرار بگیریم و سپس برای آن دادههای کمی استخراج کنیم. مثلاً درباره کار همین خانم؛ ایشان با چهل نفر مصاحبه کرده است و به سلسله مقولاتی رسید. مثلاً فرض کنیم اینکه سالمندآزاریهای تهدیدی، جسمانی، انزجاری و ارسالی به معنای فرستادن به خانه سالمندان، داریم. ولی باید اینها را به دادههای کمی تبدیل میکرد؛ اینکه مثلاً سالمند آزاری انزجاری چقدر رایج است و در کجاهاست؟
ادامه دارد ...
http://farhangemrooz.com/news/63449
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦
@OlomEnsaniEslami
▫️فایلهای صوتی نهم تا دوازدهم درسگفتار « بنیانهای فلسفیِ جامعهشناسی تاریخی» مرحوم دکتر محمدعلی مرادی
🔹جامعهشناسی تاریخی شاخهای از علم جامعهشناسی است که از ترکیب دو رشته تاریخ و جامعهشناسی پدید آمده است. این شاخه از علوم اجتماعی مدتی است در ایران از سوی برخی استادان طرحشده است، اما مثل همه شاخههای علوم بدون توجه به مبانی فلسفی که یک شاخه از علوم در سرزمین ما طرح میشود.
🔹درس گفتار بنیانهای فلسفی جامعهشناسی تاریخی به این مهم پرداخته است که این شاخه از علوم اجتماعی را در زبان فارسی با یک رویکرد فلسفی باور کند و در خلال این درس گفتار نگرشی انتقادی به ادبیات موجود بیفکند.
🔹ایشان در این درسگفتار از دورۀ روشنگری و سیطرۀ علوم طبیعی بر علوم تاریخی شروع میکند و گریزی به فلسفۀ تاریخ میزند و سپس جامعهشناسی اگوست کنت، مکتب تاریخی آلمان، ماکس وبر، مکتب آنال (مارک بلوخ و برودل)، نوربرت الیاس، و دیدگاههای کاتوزیان، عباس ولی، سیدجواد طباطبایی و پرویز پیران را به بحث میگذارد.
🔹این درسگفتار در ۱۲ جلسه در دیماه ۱۳۹۰ در انجمن جامعهشناسی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزارشده است.
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
▫️فایلهای صوتی درسگفتارهای فلسفه علوم اجتماعی تحت عنوان " نظریات اصحاب علوم اجتماعی در آستانه انقلاب ها "
🔹این درسگفتار در ادامه جلسات " انقلاب و جایگاه آن در تاریخ تحولات جهان " دکتر سید جواد میری ، عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ۶ جلسه در اسکایپ توسط موسسه پل به صورت مجازی برگزار شد.
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
▫️انتشار کتاب « مبانی تحول علوم انسانی با رویکرد قرآنی » نوشتهی دکتر یاسر ملکی
🔹این کتاب در ۲۸۰ صفحه رقعی و با قیمت ۵۴ هزار تومان توسط انتشارات آفتاب توسعه (ناشر اختصاصی مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی) روانهی بازار نشر کشور شد.
🔹این کتاب با هدف برجسته کردن موضع قرآن کریم، در قبال انسان و علم به عنوان دو مبنای اصلی تحول در علوم انسانی تألیف شده است. بیتردید هر نوع تلقی درباره ماهیت علم و ماهیت انسان، تأثیر مستقیمی روی محتوای علوم انسانی گذاشته و مبنا و بنای این علوم را دستخوش تغییر خواهد کرد. آنچه مسلم است قرآن کریم، از زاویه خاصی به شخصیت انسان و ساختمان علم مینگرد و همین مسئله، لزوم بازنگری در علوم انسانی مدرن را بیش از پیش اثبات میکند.
متن کامل خبر :
http://scih.ir/SqBN8
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
♦️علم دینی از ديدگاه سعيد زیباکلام♦️
🔹محور اول اين بحث هم شامل علوم طبيعی و هم علوم انسانی می شود و حاصل آن اين است که هم در مقام فرضيه سازی و هم داوری و توليد نظريه ها می توان گفت که دين و آموزه های دينی در علم تاثير گزار است.
🔹فرضيه ها هيچ معيار و ضابطه و قانونی ندارد و ممکن است در خواب برای فردی رخ دهد همانند آنچه برای کاشف ملکول بنزن رخ داد.
حجت الاسلام ربانی گلپایگانی بخش سوم
▫️حجت الاسلام علی ربانی گلپایگانی ( عضو شورای علمی کلام اسلامی، عضو هیئت علمی مؤسسه امام صادق(ع) ) در دروس خارج کلام خود که در سال ۹۵ - ۹۴ برگزار شده است به بررسی دیدگاههای موافقان و مخالفان علم دینی پرداختند. ایشان در سه جلسه از جلسات خارج علم کلام به بررسی و تحلیل دیدگاه یکی از موافقان علم دینی دکتر سعید زیباکلام پرداختند.
🔸حاصل آنکه دين و عوامل فرهنگی علاوه بر اينکه در فرضيه ها می توانند تاثير بگذارند، به بيانی که گفته شد در نظريات علمی دانشمندان نيز تاثير گذار هستند.
🔸ايشان در سه مرحله بحث خودشان را مطرح کرده اند. محور اول اين بحث هم شامل علوم طبيعی و هم علوم انسانی می شود و حاصل آن اين است که هم در مقام فرضيه سازی و هم داوری و توليد نظريه ها می توان گفت که دين و آموزه های دينی در علم تاثير گزار است. در مرحله فرضيه که از آن به مرحله جنينی ياد می شود، تاثير دين به اين صورت است که فرضيه تحت تاثير تعلقات و تمنيات عالمان پديد می آيند و لذا متاثر از باورها و جهان بينی های آنان قرار دارد. اين باورها و جهان بينی ها نيز وابسته به فضای جامعه ای است که عالم در آن زندگی کرده است.
🔸در مورد نظريه ها و تاثير دين بر آنها نيز گفته شد بنابر نظريه ابطال گرايی اگر در فرايند علمی با موارد نقضی مواجه شديم اينگونه نيست که عالمان بی درنگ دست به ابطال نظريه قبلی خود بزنند بلکه آن احتمال را قابل تاويل و بازنگری می دانند. در اين مرحله تصميم گيری عالم است که نقش آفرين است و داوری های او تابع قوانين منطقی نيست بلکه تابع علايق و سلايق روحی و نفسانی و جهان بينی ها و باورهای اوست. اينجا است که دين می تواند در اين مرحله تاثير گذار باشد.
✨ ارزيابی ✨
🔸اگر بخواهيم در برابر کسانی که مطلقا نافی علم دينی هستند به عنوان نظريه رقيب قرار بگيريم اين سخنی که بيان شد، آن ديدگاه را خدشه دار می کند اما اين وجه برای کسانی که می خواهند علم دينی را پيگيری کرده و دغدغه های آن را برطرف کنند خيلی کم رمق است. بيان آن چنين است:
۱. در بخش فرضيه ها همان طور که گفته شد اگر بخواهد جهان بينی ها و تعلقات افراد در فرضيه ها اثر بگذارد مساله دو صورت دارد:
1⃣ گاه می خواهيم فرضيه ها را از نصوص و ظواهر دينی بگيريم.
2⃣ گاه خطوراتی است که به ذهن زده می شود.
🔸صورت اول نمی تواند وجهی برای دينی سازی علم باشد زيرا عالمان مسلمان به آنچه در متون دينی آمده اعتقاد و علم دارد و لذا ديگر برای آنها فرضيه مطرح نيست (فرضيه چيزی که است که نمی داند و می خواهد بداند) و اگر می خواهد اين فرضيه ها را به عالمان غير مسلمان بدهد، اين شيوه نمی تواند پاسخ گوی انبوهی از فرضيه ها که در رشته های مختلف علوم مورد نياز است باشد.
🔸صورت دوم نيز که مراد از فرضيه ها خطوراتی است که به ذهن فرد در اثر مواجهه با آموزه های دينی می آيد اما ارتباطی با آنها ندارد : (البته مراد آقای زيبا کلام اين صورت نيست)
۱. اولا هيچ قاعده و ضابطه ای در آن نيست بلکه صرف احتمال است. اين مانند آن است که گفته شود از روی شانس تيری را رها کن يا اصابت می کند و يا نه؛
۲. ثانيا معلوم نيست اين تاثيرگذاری ها چه مقدار به دين ارتباط داشته باشد، زيرا هر انسانی اعم از مسلمان و غير مسلمان، تجربيات عادی و عاقلانه به عنوان يک انسان عاقل دارد، و نمی توان مرز مشخصی در مورد آنها و باورهای دينی مشخص کرد.
۳. ثالثا شواهدی بر خلاف آن هم وجود دارد، يعنی نه تنها هميشه اين فرضيه ها تحت تاثير تعلقات فرهنگی و دينی نبوده بلکه گاه بر خلاف آنهاست مثل فرضيه ای کپرنيک درباره حرکت زمين و خورشيد محوری که با باورهای دينی و فرهنگی عصر خود کاملا مخالف بود و از سوی کليسا تکفير و مورد مؤاخذه قرار گرفتند. و يا فرضيه معروف نيوتن در مورد جاذبه زمين که هيچ ارتباطی با عقايد مسيحی زمان وی نداشته است.
🔸بنابراين فرضيه ها هيچ معيار و ضابطه و قانونی ندارد و ممکن است در خواب برای فردی رخ دهد مثل آنچه برای کاشف ملکول بنزن رخ داد. می گفت من نمی دانستم شکل ملکول چگونه است در خواب ماری را ديدم که دمش را بر دهان گرفته و شکل حلقوی ايجاد شده ، همين مساله به ذهنم انداخت که ممکنه اين ملکول حلقوی باشد. با آزمايش معلوم شد این گونه است.
ادامه دارد ...
https://www.eshia.ir/feqh/archive/text/rabani/kalam/94/941217/
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
▫️فایل صوتی سخنرانی دکتر نعمت الله فاضلی در نشست نقد کتاب « روش تحقیق تطبیقی در علوم انسانی » اثر دکتر عباس معدن دار
💫نقاط قوت کتاب :
🔹کتاب محدود به بحث های تکنیکی نیست؛ بلکه فلسفه و منطق روش شناسی تطبیقی را هم بیان می کند.
🔹متن، روان و خلاصه و فشرده است.
💫 نقدهای وارده بر کتاب :
🔸این کتاب برخلاف عنوانش درباره علوم انسانی و همچنین علوم تربیتی و روان شناسی نیست؛ درباره همه علوم آموزشی است.
🔸مفهوم روش معنای محدود تکنیک و فن را به ذهن می آورد. مفهوم رویکرد تطبیقی بهتر از روش تطبیقی است.
🔸همه فصل های کتاب حجم یکسانی ندارد .در بعضی فصول هیچ مثالی ارائه نشده است.
🔸کتاب جذابیت چندانی ندارد. بلاغت بیشتر و مثال های متنوع تر می توانست متن را جالب کند.
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
♦️علم دینی از ديدگاه سعيد زیباکلام♦️
🔹ادراکات حسی خالص و بدون واسطه با شرايط کامل ؛ مثل اينکه شيشه عطری کنار بينی فردی قرار داده که شامه ای سالم با فاصله کافی و بدون مانعی . اينجا دیگر خطايی نیست زيرا موانع حسی برداشته و شرايط حسی وجود دارد.
🔹دسته ديگر ادراکات حسی، ادراکات غير مستقيم است که دارای تفسير هستند. در اين گونه ادراکات خطا راه دارد زيرا در اينجا مساله تطبيق راه دارد.
حجت الاسلام ربانی گلپایگانی بخش چهارم
▫️حجت الاسلام علی ربانی گلپایگانی ( عضو شورای علمی کلام اسلامی، عضو هیئت علمی مؤسسه امام صادق(ع) ) در دروس خارج کلام خود که در سال ۹۵ - ۹۴ برگزار شده است به بررسی دیدگاههای موافقان و مخالفان علم دینی پرداختند. ایشان در سه جلسه از جلسات خارج علم کلام به بررسی و تحلیل دیدگاه یکی از موافقان علم دینی دکتر سعید زیباکلام پرداختند.
▫️نکته ای در مورد روايات علوم تجربی
🔸وقتی روايتی را به معصوم نسبت می دهيم بايد سه جهت: اصل صدور، جهت صدور و دلالت آن روشن شود. يکی از مسائل مهم در استفاده از روايات در مسائل تجربی و غير آن همين نکته است. و لذا در مورد احاديثی که در مورد مسائل طبی و پزشکی مطرح شده ابتدا بايد ثابت شود آن حديث از معصوم صادر شده است. يک فقيه اگر بخواهد درباره مستحبات نيز بر اساس حديثی فتوا دهد قواعد رجالی را درباره آن حديث مورد توجه قرار می دهد و لااقل می تواند به صورت ظنی آن را به معصوم اسناد دهد. بدون ضابطه نمی توان از احاديث استفاده کرد و لذا تا وقتی نتوان صحت اسناد حديثی را احراز کرد نبايد آن را به دين نسبت داد. البته به صورت صريح هم نمی توان آن را رد کرد.
🔸يک موقع در حرم امام رضا (ع) فردی مباحثی را راجع به خانواده بيان می کرد و جمعيت کثيری حضور داشتند. وی مسائلی در خصوص مجامعت بيان می کرد و جوانانی بودند که می خنديدند. اين در حالی است که اولا بيان اين مباحث در يک فضای عمومی که زن و مرد و مجرد و متاهل حضور دارد مناسبت نيست؛ ثانيا چه مقدار از اين احاديث مورد بررسی سندی قرار گرفته است؟ گاه فردی قصد خدمت دارد اما به خاطر نبودن همين دقت ها، کار وی نتيجه عکس می دهد.
2⃣ اما در مورد قسمت دوم که مربوط به کشف گزاره های خلاف فرضيه بود بايد دانست که خود پوپر در کتاب «منطق اکتشافات علمی» به اين مطلب تصريح کرده : اگر يک گزاره مشاهدتی خلاف فرضيه و قانونی که پذيرفته ايم يافت شود نمی توانيم آن قانون را صد درصد رد کنيم زيرا احتمال دارد در آن مشاهده خطا کرده باشيم، زيرا مشاهده های ما به صورت خالص نيستند بلکه خودشان بر اساس فرضيه ها و مفاهيم کلی درک می شوند و لذا ممکن است آن مفاهيم دارای خطا باشد و در نتيجه اين مشاهده ما نيز خطا باشد.
🔸او می گوید نهايتا در اين جا ما ملاحظات مصلحت انديشانه می کنيم، به اين معنا که عالم در اين موارد دست به دامن مصلحت هايی زده و آنها را ملاک قبول يا رد فرضيه خود قرار می دهد. اين قبول و رد نيز ديگر تحت قواعد منطقی نيست بلکه علايق و تعلقات و باورهای دينی در آن نقش دارد.
▫️در ارزيابی اين سخن بايد دانست گزاره های مشاهدتی و ادراکات حسی بر دو گونه است:
1⃣ ادراکات حسی خالص و بدون واسطه به همراه فراهم بودن کامل شرايط؛ مانند اينکه شيشه عطری را کنار بينی فردی قرار داده که شامه او سالم است و فاصله نيز به مقدار کافی بين شيشه و بينی وجود دارد و مانعی ديگر وجود ندارد. در اينجا ديگر خطايی در ادراک وجود ندارد زيرا موانع حسی برداشته شده و شرايط حسی وجود دارد.
🔸اين دسته از ادراکات شالوده های فکر بشری را تشکيل می دهد. شهيد مطهری درباره تجربه گرايان و عقل گرايان می گويد هر دو، هم درست گفته اند و هم اشتباه؛ اگر مراد تصورات باشد تجربه گرايان درست گفته اند زيرا ما هيچ مفهوم فطری مادرزادی نداريم بلکه ذهن انسان در ابتدا صاف و بی نقش است (وَ اللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً) اما اگر مراد تصديقات باشد حق با عقل گرايان است زيرا وقتی ذهن تصوراتی را پيدا کرد آنها را به هم نسبت داده و احکامی صادر می کند. ذهن اين احکام را از بيرون نگرفته ، مثل اينکه مفهوم شيرينی و ترشی را تصور کرده و در مقام مقايسه می گويد: شيرينی، شيرينی هست و شيرينی ترشی نيست.
2⃣ دسته ديگر ادراکات حسی، ادراکات غير مستقيم است که دارای تفسير هستند. در اين گونه ادراکات خطا راه دارد زيرا در اينجا مساله تطبيق راه دارد.
🔸برخی از ادراکات ما با اينکه شرايط محقق شده و مانعی هم نیست باز خطاست. مثل کسی که وارد کلاس شود و در کنار تخته سياه شی سفيد رنگ استوانه ای ببیند فورا حکم می کند که اين شی گچ است در حالی که شاید تکه ای پلاستيک باشد که به اين شکل در آمده است.
ادامه دارد ...
https://www.eshia.ir/feqh/archive/text/rabani/kalam/94/941217/
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
▫️برگزاری درسگفتار «تاریخ اندیشه فیزیک ؛ گزارشی از تأثیرات وضعیت اجتماعی - فکری بر نظریات فکری»
💫سرفصل ها:
طبیعیات ارسطویی
مکانیک نیوتنی
الکترومغناطیس
ترمودینامیک
🔹این درسگفتار توسط مدرسه آزاد فرهنگستان علوم اسلامی با همکاری کارگروه «فلسفه فیزیک» برگزار می کند.
🔸 مهلت ثبت نام: ۴ تیرماه ۱۴۰۱
🔸آیدی ثبت نام:
@Amozeshfarhangestan
09015353224
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
♦️تطور روششناسی علوم انسانی در ایران♦️
🔹دیدگاه خودم بیشتر از همه به روشهای ترکیبی است. معتقدم که روش بایستی دوگانه باشد، ابتدا در روشهای کیفی قرار بگیریم و سپس برای آن دادههای کمی استخراج کنیم. ولی باید اینها را به دادههای کمی تبدیل میکرد.
🔹یا اینکه اصلاً دو روشی کار کنیم؛ روش کیفی، مقولات را به دست آورد و روش کمی، رواج و شیوع و جغرافیای داده را به دست آورد. در اینجا روزنه رستگاری خواهیم داشت.
پروفسور باقر ساروخانی قسمت چهارم
▫️پروفسور باقر ساروخانی از نظریه پردازان و اندیشمندان علوم ارتباطات و جامعه شناسی در کشور ماست که کارهای ارزنده و ماندگاری در حوزه نظریههای ارتباطات و روش شناسی از خود به یادگار گذاشته است. آنچه در ادامه میخوانید نظرات ایشان درباره تطور روش شناسی علوم انسانی در کشور است.
▫️نظراتی که به حوزه آسیب-شناسی روش شناسی های کمی و کیفی ورود میکند و در نهایت مسیری روشن پیش پای محققین و پژوهشگران باز میکند. حقیقتاً نظرات منسجم و ساختارمند باقر ساروخانی در حوزه روش شناسی علوم انسانی میتواند پاسخگوی بسیاری از سردرگمیها و ناهنجاریهای امروز نظام دانشگاهی ما باشد. این مصاحبه در اولین شماره نشریه تخصصی مطالعات نوین ارتباطی منتشر شده است.
🔸دیدگاه خودم بیشتر از همه به روشهای ترکیبی است. معتقدم که روش بایستی دوگانه باشد، ابتدا در روشهای کیفی قرار بگیریم و سپس برای آن دادههای کمی استخراج کنیم. مثلاً درباره کار همین خانم؛ ایشان با چهل نفر مصاحبه کرده است و به سلسله مقولاتی رسید. مثلاً فرض کنیم اینکه سالمندآزاریهای تهدیدی، جسمانی، انزجاری و ارسالی به معنای فرستادن به خانه سالمندان، داریم.
🔸ولی باید اینها را به دادههای کمی تبدیل میکرد؛ اینکه مثلاً سالمند آزاری انزجاری چقدر رایج است و در کجاهاست؟ بنابراین میتوانیم پیمایش کار کنیم و پیمایش را به کیفی تبدیل کنیم. یا اینکه اصلاً دو روشی کار کنیم؛ روش کیفی، مقولات را به دست آورد و روش کمی، رواج و شیوع و جغرافیای داده را به دست آورد. در اینجا روزنه رستگاری خواهیم داشت.
🔸در حوزه روشهای کمی رستگاری خیلی کم بود. مثلاً رئیس سازمان میگوید در حوزه تبلیغات تجاری مشکل داریم و حالا میخواهیم ببینیم تبلیغات تجاری را چطور میتوان انجام داد.
🔸خوب! کار درستی نیست که یک نفر برود و بگوید لاستیک تولید میکنیم، بنویسید که لاستیک من بهترین، بادوامترین، مطمئنترین، در دنیا بینظیرین و… است! این راه درستی برای سازمان نیست. این لاستیک را در شرایط نادرستی تولید میکنند و ما به اشتباه میگوئیم که بهترین و… است. مردم هم میبینند این تبلیغ را رادیو و تلویزیون میگوید، پس حتماً درست است! در این میان هم کسی که لاستیک را درست کرده مقصر است و هم کسی که تبلیغ آن را کرده است! رادیو و تلویزیون باید اطمینان داشته باشد و فرایند اعتبارسنجی داشته باشد.
🔸در اینجا کیفیگرایی میتواند ما را نجات دهد و در زمان کم با هزینه کم نتیجه بدهد. ولی سوال این است که چه نوع روش کیفی میتواند کمک کند؟
🔸اعتقاد من این است که اولین نکته مسئله فرضیه داشتن است. این طوری است که اساتید روش میگویند روش کیفی فرضیه نمیخواهد! اعتقاد من این است که انسان موجود اندیشمندی است و وقتی میگوئید فرضیه نمیخواهد، یعنی فکر را از انسان میگیرید و میگوئید فقط سوال کن! خوب این سوال را هر کسی میتواند بکند. سوال کردن کار دشواری نیست. هر کسی میتواند این سوالات را بپرسد. سوال کردن کار دشواری نیست. مهم، اندیشه کردن است. فرضیه یعنی اندیشه کردن، یعنی پاسخ موقت به سوال دادن.
🔸روشهای کمی ما را از خیلی چیزها محروم میکرد و به ما میگفت همه باید استاندارد بشوید، یعنی پدیده را همه یکسان ببینند. بد نبود، ولی شدنی نبود.
🔸اگر مثلاً بخواهیم درباره پدیده طلاق صحبت کنیم، نمیتوان یکسان نگاه کرد، کسی که تجربه طلاق دارد با کسی که این تجربه را ندارد متفاوت نگاه میکند. دیدگاه کمیگرایی که میخواست ما را شبیه دانش طبیعی کند و میگفت همه باید یک جور واقعیت را ببینید و واقعیت را مثل شیء ببینید، جواب ما را نمیداد و نتیجهای حاصل نمیکرد. خواست خوبی بود، ولی شدنی نبود. این، بنبست کمیگرایی بود. حالا بنبست کیفی گرایی اینجاست که میگوید فکر نکن و با سوال به میدان برو! عملی نیست، نه با طبیعت انسان سازگار است و نه با واقعیت سازگار است.
ادامه دارد ...
http://farhangemrooz.com/news/63449
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
▫️فایل صوتی سخنرانی دکتر هادی موسوی از سلسله جلسات «تقابل علم و فلسفه» با عنوان «تقارن تاریخی ایده رویکرد و پارادایم در چیستی علوم انسانی »(مقایسه دیدگاه شهیدصدر در مفهوم «رویکرد» و دیدگاه توماس کوهن در مفهوم «پارادایم»)
🔹دکتر هادی موسوی استادیار و عضو هئیت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه از پژوهشگران عرصه فلسفه علوم انسانی ، فلسفه علم و روش شناسی علوم انسانی هستند.
🔹در ادامه متن مقاله ای با همین عنوان که در فصلنامه علمی - پژوهشی نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان ( سال دوازدهم/شماره اول / بهار ۱۴۰۱/ص ۴۹-۷۹ ) از ایشان چاپ شده ، خدمت دوستان ارائه میشود.
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami