🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🍀سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۱۴)🍀
❇️نگاه به #پائینتر_از_خود
وَ اَکثِرْ اَنْ تَنْظُرَ اِلى مَنْ فُضِّلْتَ عَلَیهِ، فَاِنَّ ذلِک مِنْ اَبْوابِ الشُّکرِ.
نامه ۶۹ نهج البلاغه
به افراد پائين تر از خود، زياد بنگر، كه اين نگريستن ها، درهاى شكر گزارى را به روى تو باز مى كند.
انسان بايد، در مورد نعمتهائى كه خداوند به او داده است، شكر گزار باشد، و نشان دهد كه قدر نعمتهاى خدا را می داند، و بخاطر آنها در برابر خداوند شكر گزار است.
شکرگزاری باعث می شود که انسان لياقت و شايستگى رسيدن به نعمتهاى بيشتر را بدست آورد.
اما كسى كه قدر نعمتهائى كه خداوند به او داده است را نمیداند، نعمتهاى خدا را تلف مى كند، و نشان مى دهد لياقت آنها را ندارد. در آن صورت، نه تنها نعمت بيشترى بدست نمى آورد، بلكه آنچه كه دارد را از دست مى دهد.
ما، براى اینکه قدر نعمتهاى خداوند را بدانيم، بايد هميشه به افراد پائينتر از خود نظر داشته باشيم. يعنى كسانى را نگاه كنيم، كه كمتر از ما، از نعمتهاى خداوند برخوردار شده اند. در اين صورت، نه تنها از آنچه داريم ناراضى نخواهیم بود، بلكه احساس رضايت و خوشنودى خواهيم كرد. و از خداوند سپاسگزار خواهيم شد.
هر چه بيشتر به اينگونه افراد نگاه كنيم، درهاى شكر گزارى، بيشترى به روى ما باز خواهند شد، زيرا در اين نگاه كردنها، به نعمتهاى خود بيشتر آگاه خواهيم شد و شكر خداوند را بيشتر بجاى خواهيم آورد.
سعدى، شاعر بزرگ ايرانى مى گويد: در ايام جوانى، روزى كفش نداشتم و از اين رو، از زندگى خود سخت ناراضى بودم و بسيار گله و شكايت ميكردم. اما وقتى بيرون رفتم، مردى را ديدم كه كنار ديوار نشسته است و پا ندارد.
با ديدن او، يكباره به خود آمدم و به درگاه خداوند شكر گزارى كردم كه اگر كفش ندارم، در عوض دو پاى سالم دارم كه بدون كفش هم مى توانم با آنها راه بروم.
البته آنچه كه شرح داده شده دليل اين نيست كه انسان پيوسته زندگى خود را در يك حالت سكون نگهداشته و تلاش و فعالیت خود را کاهش دهد و بعنوان رضايت از تقدير حقوق خود را مطالبه نكند.
در زمان طاغوت از اين نصيحت سعدى براى ساكت نگهداشتن مردم استفاده ميكردند ولى آنچه كه ما امروز ميگوئيم فقط براى این است که نعمت های الهی را بهتر ببینیم و شكر نعمتهاى او را بجا آوریم.
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🍀حکایت پند آموز 🍀
❇️روزگاري كه بستني با شكلات به گراني امروز نبود، پسر ١٠ سالهاي وارد قهوه فروشي هتلي شد و پشت ميزي نشست. خدمتكار براي سفارش گرفتن سراغش رفت.
پسر پرسيد: «بستني با شكلات چند است؟»
خدمتكار گفت: «٥٠ سنت»
پسر كوچك دستش را در جيبش كرد، تمام پول خردهايش را در آورد و شمرد. بعد پرسيد: «بستني خالي چند است؟»
خدمتكار با توجه به اين كه تمام ميزها پر شده بود و عدهاي بيرون قهوه فروشي منتظر خالي شدن ميز ايستاده بودند، با بيحوصلگي گفت: «٣٥ سنت»
پسر دوباره سكههايش را شمرد و گفت: «براي من يك بستني بياوريد.»
خدمتكار يك بستني آورد و صورتحساب را نيز روي ميز گذاشت و رفت. پسر بستني را تمام كرد، صورتحساب را برداشت و پولش را به صندوقدار پرداخت كرد و رفت. هنگامي كه خدمتكار براي تميز كردن ميز رفت، گريهاش گرفت. پسر بچه روي ميز در كنار بشقاب خالي، ١٥ سنت براي او انعام گذاشته بود. يعني او با پولهايش ميتوانست بستني با شكلات بخورد امّا چون پولي براي انعام دادن برايش باقي نميماند، اين كار را نكرده بود و بستني خالي خورده بود.
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
💙🌼💙🌼💙🌼💙🌼💙🌼💙🌼💙🌼
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌷🍃🌹
🍀تفسیرنور #آل_عمران آیه ۷۹ 🍀
☘ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُؤْتِیَهُ اللّهُ الْکِتابَ وَ الْحُکْمَ وَ النُّبُوَّهَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنّاسِ کُونُوا عِباداً لِی مِنْ دُونِ اللّهِ وَ لکِنْ کُونُوا رَبّانِیِّینَ بِما کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتابَ وَ بِما کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ☘
🍃هیچ(پیامبر و)بشری که خداوند به او کتاب و حکم و نبوّت داده است،حقّ ندارد به مردم بگوید:به جای خدا،بندگان من باشید.بنابراین(شما دانشمندان اهل کتاب به طریق اولی چنین حقّی ندارید،بلکه باید)به خاطر سابقه ی آموزش کتاب و تدریسی که دارید،ربّانی باشید.🌼🍃
💠نکته ها💠
✨ امتیاز پیامبران بر دیگران آن است که هر قدر بر تعداد یاران و مقدار قدرتشان افزوده شود، مردم را بیشتر به بندگی خدا دعوت می کنند،و هرگز راه توحید را عوض نمی کنند و تأکید و هشدارشان بیشتر می شود.امّا دعوت کننده های سودجو،در ابتدا با قیافه ای مقدّس مآبانه ودلسوزانه کار را شروع می کنند،ولی پس از رسیدن به مسند قدرت،استبداد و خودمحوری را پی ریزی می کنند.🌼
✨در روایات آمده است که به بردگان خود،«عَبدی»نگویید،بلکه«فَتی»بگویید و بردگان نیز به مولای خود «ربّی» نگویند، بلکه «سَیّدی» بگویند.[31]🌼
✨ اگر انبیا نباید پرستش بشوند،حساب دیگران روشن است.اگر مواهب معنوی عامل عبودیّت نشود،حساب زرق و برق مادّی روشن است.🌼
✨ «رَبّانیّین»جمع«رَبّانی»به کسی گفته می شود که پیوند او با خدا محکم باشد و در فکر اصلاح و تربیت دیگران باشد.🌼
✨ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:درباره من دو گروه هلاک شدند:1.پیروان افراطی که مرا از حدّ بشری بالا بردند.2.دشمنان بی انصاف که پیامبری مرا قبول ندارند و من از هر دو گروه بیزارم.حضرت عیسی علیه السلام نیز این هشدار را برای پیروان خود گوشزد کرده بود و نظیر این معنا را در نهج البلاغه از حضرت علی علیه السلام نیز شاهد هستیم.🌼
✨همچنین فرمودند:«لاتَرفعونی فَوق حقّی فاِنّ اللّه تعالی اتّخذَنی عَبداً قبل ان یَتّخذَنی نَبیّاً»مرا از آنچه هستم بالاتر نبرید،همانا خداوند پیش از آنکه مرا پیامبر قرار دهد،بنده آفریده است.سپس این آیه را تلاوت فرمودند.[32]🌼
✨ رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره ی این آیه فرمودند: هیچ مرد وزن مسلمان، آزاد یا بنده ای نیست مگر آنکه حقّ واجبی از خداوند بر گردن اوست و آن اینکه قرآن را فراگیرد و در قرآن تفکّر کند.[33]🌼
💠پیام ها💠
1-✅استفاده نادرست ازموقعیّت،محبوبیّت ومسئولیّت،ممنوع است. «ما کانَ لِبَشَرٍ»🌼🍃
2-✅کتاب و حکمت و نبوّت،انسان را از بشر بودن خارج نمی کند. «ما کانَ لِبَشَرٍ»🌼🍃
3-✅هدف انبیا،تنها نجات بشر از شرک نیست،بلکه رشد او تا مرحله ی ربّانی شدن است. «کُونُوا رَبّانِیِّینَ»🌼🍃
4-✅راه ربّانی شدن،علمِ دین و درس کتاب است،نه تصوّف و چلّه نشینی[34]🌼🍃
☘«رَبّانِیِّینَ بِما کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ...»☘
5-✅اگر تعلیم و تعلّم و درس،انسان را ربّانی نکند،در واقع آن علم،علم نبوده است. [35]«رَبّانِیِّینَ بِما کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ...»🌼🍃
6-✅علمای ربّانی،مفسّران واقعی قرآن هستند. «کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتابَ وَ بِما کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ»🌼🍃
7-✅تعلیم و تدریس کتب آسمانی،باید همیشگی باشد. «کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ... تَدْرُسُونَ»🌼🍃
8-✅معلّمی،شغل انبیاست. «تُعَلِّمُونَ الْکِتابَ»🌼🍃
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
🍀🌺🌹🍀🌺🌹🍀🌺🌹🍀🌺🌹🍀🌺
☘🌱☘🌱☘🌱☘🌱☘🌱☘🌱☘🌱
🍀حکایت پند آموز 🍀
❇️پدری پسرش را برای تعلیمات مذهبی به صومعهای فرستاد. پس از چند سال که پسر به روستای خود بازگشته بود، روزی پدرش از او پرسید: «پس از این همه تعلیمات مذهبی، آیا میتوانی بگویی چگونه میتوان درک کرد که خدا در همه چیز وجود دارد؟»
پسر شروع کرد به نقل از متون کتاب مقدس، اما پدرش گفت: «اینهایی که میگویی خیلی پیچیده است، راه سادهتری نمیدانی؟»
پسر گفت: «پدر من فرد دانشمندی هستم و برای توضیح هر چیزی باید از آموختههایم استفاده کنم.»
پدر آهی کشید و گفت: «من تو را به صومعه فرستادم و فقط پولم را هدر دادم.»
پدر دست پسر را گرفت و او را به آشپزخانه برد. ظرفی را پر از آب کرد و در آن مقداری نمک ریخت. از پسر پرسید که آیا نمک را در آب می بیند؟ پسر هم گفت که بله، نمکها ته ظرف جمع شده است. سپس پدر قاشقی برداشت و آب را هم زد تا نمکها در آب حل شدند. از پسر پرسید: «نمکها را میبینی؟»
پسر گفت: «نه، دیگر دیده نمیشوند!»
پدر گفت: «کمی از آب بچش.»
پسر گفت: «شور است.»
پدر گفت: «سالها درس خواندی و نمیتوانی خیلی ساده توضیح بدهی خدا در همه چیز وجود دارد. من ظرف آبی برداشتم و اسم خدا را گذاشتم نمک، و به راحتی این را توضیح دادم که خدا چگونه رد همه چیز وجود دارد طوری که یک بیسواد هم بفهمد. پسرم دانشی که تو را از مردم دور میکند کنار بگذار و به دنبال دانشی برو که تو را به مردم نزدیک کند.»
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
☘🌱☘🌱☘🌱☘🌱☘🌱☘🌱☘🌱
3.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برخیز از آسمان گهر می بارد
هر کس گهری زنور بر می دارد
باشوق دعا کنم خدا را شب وروز
تاعشق خانه ها را قدم بگذارد
سلام ، صبحتون بخیر و شادی...
روزتون پر از خیر و برکت.
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
هدایت شده از امید زندگی
با توکل به اسم الله
آغـــازروزی زیبـــا
با صلوات بـــرمحمـد
و آل محمــــد (ص)
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ
آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم
سلام صبح زیباتون بخیر
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
هدایت شده از امید زندگی
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
🌹🌹امام على عليه السلام:
💠 اِستَعمِلِ العَدلَ وَاحذَرِ العَسفَ وَالحَيفَ فَاِنَّ العَسفَ يَعودُ بِالجَلاءِ وَالحَيفَ يَدعوا اِلَى السَّيفِ؛
♦️عدالت را اجرا كن و از زورگويى و ستمگرى بپرهيز زيرا زورگويى مردم را به ترك از وطن وامیدارد و ستم آنان را به قيام مسلّحانه می كشاند.
📚 نهج البلاغه، حكمت 476
🍀🍀🍀
🌹🌹امام على عليه السلام:
💠 اِنَّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ فَرَضَ عَلى اَئِمَّةِ العَدلِ اَن يُقَدِّروا اَنفُسَهُم بِضَعَفَةِ النّاسِ كَيلا يَتَبَيَّغَ بِالفَقيرِ فَقرُهُ؛
♦️خداوند عزوجل بر پيشوايان عادل واجب كرده كه سطح زندگى خود را با مردم ناتوان برابر كنند تا فقير را، فقرش برآشفته نكند.
📚 نهج البلاغه، خطبه 209
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
هدایت شده از امید زندگی
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🍀سبک_زندگی را از #نهج_البلاغه بیاموزیم (۱۴)🍀
❇️نگاه به #پائینتر_از_خود
وَ اَکثِرْ اَنْ تَنْظُرَ اِلى مَنْ فُضِّلْتَ عَلَیهِ، فَاِنَّ ذلِک مِنْ اَبْوابِ الشُّکرِ.
نامه ۶۹ نهج البلاغه
به افراد پائين تر از خود، زياد بنگر، كه اين نگريستن ها، درهاى شكر گزارى را به روى تو باز مى كند.
انسان بايد، در مورد نعمتهائى كه خداوند به او داده است، شكر گزار باشد، و نشان دهد كه قدر نعمتهاى خدا را می داند، و بخاطر آنها در برابر خداوند شكر گزار است.
شکرگزاری باعث می شود که انسان لياقت و شايستگى رسيدن به نعمتهاى بيشتر را بدست آورد.
اما كسى كه قدر نعمتهائى كه خداوند به او داده است را نمیداند، نعمتهاى خدا را تلف مى كند، و نشان مى دهد لياقت آنها را ندارد. در آن صورت، نه تنها نعمت بيشترى بدست نمى آورد، بلكه آنچه كه دارد را از دست مى دهد.
ما، براى اینکه قدر نعمتهاى خداوند را بدانيم، بايد هميشه به افراد پائينتر از خود نظر داشته باشيم. يعنى كسانى را نگاه كنيم، كه كمتر از ما، از نعمتهاى خداوند برخوردار شده اند. در اين صورت، نه تنها از آنچه داريم ناراضى نخواهیم بود، بلكه احساس رضايت و خوشنودى خواهيم كرد. و از خداوند سپاسگزار خواهيم شد.
هر چه بيشتر به اينگونه افراد نگاه كنيم، درهاى شكر گزارى، بيشترى به روى ما باز خواهند شد، زيرا در اين نگاه كردنها، به نعمتهاى خود بيشتر آگاه خواهيم شد و شكر خداوند را بيشتر بجاى خواهيم آورد.
سعدى، شاعر بزرگ ايرانى مى گويد: در ايام جوانى، روزى كفش نداشتم و از اين رو، از زندگى خود سخت ناراضى بودم و بسيار گله و شكايت ميكردم. اما وقتى بيرون رفتم، مردى را ديدم كه كنار ديوار نشسته است و پا ندارد.
با ديدن او، يكباره به خود آمدم و به درگاه خداوند شكر گزارى كردم كه اگر كفش ندارم، در عوض دو پاى سالم دارم كه بدون كفش هم مى توانم با آنها راه بروم.
البته آنچه كه شرح داده شده دليل اين نيست كه انسان پيوسته زندگى خود را در يك حالت سكون نگهداشته و تلاش و فعالیت خود را کاهش دهد و بعنوان رضايت از تقدير حقوق خود را مطالبه نكند.
در زمان طاغوت از اين نصيحت سعدى براى ساكت نگهداشتن مردم استفاده ميكردند ولى آنچه كه ما امروز ميگوئيم فقط براى این است که نعمت های الهی را بهتر ببینیم و شكر نعمتهاى او را بجا آوریم.
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
هدایت شده از امید زندگی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🍀حکایت پند آموز 🍀
❇️روزگاري كه بستني با شكلات به گراني امروز نبود، پسر ١٠ سالهاي وارد قهوه فروشي هتلي شد و پشت ميزي نشست. خدمتكار براي سفارش گرفتن سراغش رفت.
پسر پرسيد: «بستني با شكلات چند است؟»
خدمتكار گفت: «٥٠ سنت»
پسر كوچك دستش را در جيبش كرد، تمام پول خردهايش را در آورد و شمرد. بعد پرسيد: «بستني خالي چند است؟»
خدمتكار با توجه به اين كه تمام ميزها پر شده بود و عدهاي بيرون قهوه فروشي منتظر خالي شدن ميز ايستاده بودند، با بيحوصلگي گفت: «٣٥ سنت»
پسر دوباره سكههايش را شمرد و گفت: «براي من يك بستني بياوريد.»
خدمتكار يك بستني آورد و صورتحساب را نيز روي ميز گذاشت و رفت. پسر بستني را تمام كرد، صورتحساب را برداشت و پولش را به صندوقدار پرداخت كرد و رفت. هنگامي كه خدمتكار براي تميز كردن ميز رفت، گريهاش گرفت. پسر بچه روي ميز در كنار بشقاب خالي، ١٥ سنت براي او انعام گذاشته بود. يعني او با پولهايش ميتوانست بستني با شكلات بخورد امّا چون پولي براي انعام دادن برايش باقي نميماند، اين كار را نكرده بود و بستني خالي خورده بود.
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
💙🌼💙🌼💙🌼💙🌼💙🌼💙🌼💙🌼
🔹بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ🔹
✨آیه ای از نور✨
🌲إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَٰذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَهَا وَلَهُ كُلُّ شَيْءٍ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ🌲نمل۹۱
🌳(بگو:) من مأمورم پروردگار این شهر (مقدّس مکّه) را عبادت کنم، همان کسی که این شهر را حرمت بخشیده؛ در حالی که همه چیز از آن اوست! و من مأمورم که از مسلمین باشم🌳
🌿پیام ها🌿
1⃣مبلّغ باید صَلابت و قاطعیّت خود را به مردم اِعلام کند و بگوید: شما ایمان بیاورید یا نیاورید، من راه خود را ادامه خواهم داد«أُمِرْتُ وَأُمِرْتُ»
2⃣هیچ کس در هیچ شرایطی از عبادت بی نیاز نیست، حتّی پیامبر«أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ»
3⃣عبادت باید به اَمر الهی باشد، نه ساخته و بافته ی انسان«أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ»
4⃣کسانی حقّ دارند مردم را به عبادت دعوت کنند که خود پیشگام باشند«أُمِرْتُ»
5⃣هم خود را به کمال برسانید و هم به کاملین ملحق شوید«أَعْبُدَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ»
🌼تفسیر نور🌼
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹