آقـاۍ امام حسـین ،
من ایمـان دارم ك دوست داشتـنِ شما، روزی عاقبـت بهخیرم میکـند . .💔
#صلیاللهعلیكیااباعبدالله..🌱
°• اُنیبْ •°🇵🇸
_
میگفت:
بچهها برام دعا ڪنید...
اگه شهید شم،
خیلۍدستم بازتر میشه،
بیشتر میتونم کار فرهنگي ڪنم...
#شهیدمصطفیصدرزاده
°• اُنیبْ •°🇵🇸
_
سیدکمیلباقرزاده:
آخرین بار، دو هفته قبل از شهادتت بود
که به عشق دیدنت خودم را از قم
به فرودگاه امام خمینی رساندم
تا پیشاز پروازت به بیروت
دقایقی در کنارتباشم ؛
پسرم سیدعلی هم به شوق دیدارت
همراه من آمده بود ؛
موقع خداحافظی، سیدعلی با همان لحن کودکانه اش به تو
گفت: عمو، اگه رفتی روضه الشهیدین
برای من هم دعا کن! و تو گفتی: حتماً!
با همان لبخند زیبایت ، حالا که جسم
مطهرت در روضه الشهیدین به آرامش
ابدی رسیده است، مطمئنم که نزد شهدا
و سیدالشهدا ما را یاد میکنی، و برای
پسرکم دعا میکنی..
#شهیدجهادمغنیه
°• اُنیبْ •°🇵🇸
_
نشستم سر قبر آرمان...یه خانمی اومد کنارم نشست شروع کرد صحبت کردن از شهید زبرجدی ...
نمیدونست من خودم تمام دلتنگی هام اینجا برطرف می کنم اجازه دادم ک بگه و منم سراپا گوش شدم...
گفت شهیده فائزه رحیمی ۴۰ روز قبل از شهادتش اومد سر قبر شهید آرمان و انقد گریه می کرد ما نمی تونستیم بلندش کنیم ..
بهش گفتم مشکلی داری؟
گفت تا نگیرم بلند نمیشم
گفتم چی؟
گفت :شهادت...
گفتم جوونی مگه چند سالته
گفت : ۲۰ سالمه و دیرم شده...
و گفت چله زیارت عاشورا شهید صفری برداشتم و اومدم از شهید آرمان هم برات شهادتم بگیرم..
و شد آن چیزی که می خواست و سعادت...
#شهیده_فائزه_رحیمی
#شهید_آرمان_علی_وردی