°• اُنیبْ •°🇵🇸
_
لحظات آخر..!
امیرالمومنین التماس فاطمه اش میکرد که از کنارشون نره..
ولی وقتی دید خانم ، حضرت زهرا بار سفر بسته؛با ناامیدی گفت..؛
خداکند که بعد تو زهرا جان ، علی زیاد زنده نماند..💔
_اینجا بود که آقا امیرالمومنین و خانم حضرت زهرا باهم یه قرار گراشتن..
_دم غروب..
_سرزمینی به نام کربوبلا..
_گوالی که به خون حسینم مفروش شده..
#اُمْالْحُسِینْ | #فاطمیه
#شبجمعه
#خودنویس