°• اُنیبْ •°🇵🇸
_دلمون هوای سوریه و حرم خانم حضرت زینب داشت .. که خود خانم حال و هوای حرم شون رو بهمون هدیه دادن..❤️
امشب قسمت شد و به لطف اهلبیت رفتیم هیئت مکتب الزهرا...
به دلیل اینکه خوب از کرج راه افتادیم و رفتیم تهران یکم دیر شد ، ولی رسیدیم..
خیال داشتم که جا نیست و اگر هم پیدا بشه به سختی پیدا میشه و واقعیت هم همین طور بود..
ولی خوب وقتی رفتیم جایی که شلوغ بود و به سختی جا پیدا میشد ، خیلی راحت جا باز شد و نشستیم..
گذشت ، تا رسید به خوندن زمینه..
مداح ؛ آقای طاهری شروع کردن از امام حسن خوندن و از سنگ هایی که قراره کاشی و حرم آقا رو تشکیل بده انشاءالله..
همین موقع بود که یه خانم برگشتن و بهم گفتن ، این سنگ قبر اصلی حضرت زینب هست ، به دلم افتاد بدمش به شما ..
حتم دارم اینکه ما تو اون شلوغی جا پیدا کنیم و اونجا بشینیم و این سنگ حرم بی بی ، خانم حضرت زینب نصیب بنده بشه ، اتفاقی نیست و این اون نگاه و عنایت اهلبیت هست الحمدالله..
الحمدلله که با تمام روسیاهی هنوز لطفشون شامل ماهم هست..
_باخودم گفتم ، آخه منه روسیاه ، منه گنه کار و چه به این همه لطف ..
حقه که میگن این خانواده تو هر شرایطی نگاهت میکنن و هوای دلت رو دارن ..❤️🩹
خانم جان ، عمه جان ..
ممنون که هوای بنده رو سیاهت رو داری🤚🏻🫀
#خودنویس
#احوالات
#عمه_سادات
#محرم
#رزق
#آقای_اباعبدالله