eitaa logo
❞̶͟͞انـسـ بــا قلم❝
106 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
402 ویدیو
5 فایل
~●اینجا پرواز در دنیای قصه هاست پرواز بربام ارزوها...●~ یادمیگیریم.. یادمیگیریم تا بدانیم..ومیدانیم تا بفهمیم! 🌱💫 و اینجاییم تا..انس بگیریم،...انس باقلم❥ کانال ما در پیام رسان روبیکا: @Onsbaghalam
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ازساختمان عملیات اومدیم بیرون راننده منتظرما بوداماعباس بهش گفت: «ماپیاده میایم شما بقیه بچه هارو برسون» دنبالش راه افتادم جلوتر که رفتیم صدای جمعیت عزادارشنیده میشدعباس گفت : «بریم طرف دسته عزادار»به خودم اومدم که دیدم عباس کنارم نیست ، پشت سرمن نشسته بودروی زمین داشت پوتین ها وجوراب‌هاش رو درمی‌آورد، بند پوتین هاش روبه هم گره زد و آویزونشون کرد به گردنش. شدحرّامام حسین. رفت وسط جمعیت شروع کرد به نوحه خوندن .جمعیت هم سینه زنان راه افتاد به طرف مسجد پایگاه . تااون روز فرمانده پایگاهی رو اینطور ندیده بودم عزاداری کنه. پای برهنه بین سربازان وپرسنل، بدون اینکه کسی بشناسدش.... شهید عباس بابایی🌿✾ • • • • • ╔════════🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱 @Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸═══════╝
یاد آن دوران بخیر... یاد آن روزگاران به دل... یاد آن شبها که پدر می‌گفت... "شهدا سنگ نشانند که ره گم نکنیم" و... مادر تاکید میکرد: بر حکِ بر دل...!!!🌱✨ ╔═══════🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱@Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸═══════╝
برای خرید عروسی رفتیم بازار، خانواده هر کاری کردند یوسف حلقه برنداشت و گفت: طلا برای مرد حرامه و من نمی‌خواهم از همین حالا زندگی‌ام بر پایه حرام باشه... یوسف هر وقت میوه یا خوراکی واسه منزل می‌خرید، می‌گذاشت توی یک پلاستیک سیاه، می‎گفت ممکن است کسی ببیند و هوس کند، ولی توان خرید نداشته باشد... 📚 راوی: همسر شهید
برای خرید عروسی رفتیم بازار، خانواده هر کاری کردند یوسف حلقه برنداشت و گفت: طلا برای مرد حرامه و من نمی‌خواهم از همین حالا زندگی‌ام بر پایه حرام باشه... یوسف هر وقت میوه یا خوراکی واسه منزل می‌خرید، می‌گذاشت توی یک پلاستیک سیاه، می‎گفت ممکن است کسی ببیند و هوس کند، ولی توان خرید نداشته باشد... 📚 راوی: همسر شهید ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱@Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝
دخترم! 💔 ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱@Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝
همیشہ‌میگفـت↓..! بـٰانو؎دوعـٰالم‌مـزارنداره؛ اگہ‌شھیدشدیم؛بایدخجـٰالت‌بڪشیم مـزارداشتہ‌بـٰاشیم..! شھـیدشدوپیڪرش‌برنگشت...シ!🖐🏻" . ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱@Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝
💞 یک بار کنار سفره غذا با بچه ها نشسته بودیم که سید با خنده گفت: "من از اون آدمایی هستم که هر کی رو بیشتر دوست داشته باشم، میفرستمش جلوی گلوله تا شهید بشه😁 مثلا همین ابوعلی! چون دوستش دارم میفرستمش جلوی گلوله😅 این را که گفت ، یکی از بچه ها گفت: "ابوعلی خواب دیدم با هم از کربلا برگشتیم، توی فرودگاهیم و تو کت و شلوار پوشیدی که بری مشهد... منم برم قم!" سید یه دفعه زد زیر خنده و گفت: "من خواب دیدم دارم با ابوعلی میرم کربلا ، احتمالا من رو توی کربلا جا گذاشته!😆" بچه ها همه گفتند به به و تعبیر به شهادت کردند... 🕊 بعد سید با افسوس گفت: "خیالتون راحت! من اونقدر آنتی شهادت زدم که حالا حالا ها هستم! :) " بعد با خنده اضافه کرد : "ولی ابوعلی تو حتما پیکرت میره مشهد!" دستی به ریش هاش کشید و گفت: "اصلا نگران مراسما نباش! برای مداحی محمود کریمے رو میاریم ، سخنران آقای پناهیان خوبه؟😂 بنر ها رو هم میدم داداشم محمد حسین بزنه🖐🏻 تو شهید شو ما حسابی برات سنگ تموم میزاریم!😁" من هم با خنده گفتم: "شهادت همه رو دیدم بعدا میرم!😃" غذا که تمام شد با شوخی گفتم : "آقایون اگه سیر نشدید به ما چه غذا همین بود!😅" همه خندیدند و سفره را جمع کردیم ... ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱@Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝
🌸پدر شهید میگفتند:🌸 بابک آدمی بود که همیشه پرسش داشت از اون جوانان بی سوال و [بی توجه به موضوعات] نبود ذهنی بسیار کنجکاو، ذهنی بسیار فعال و انسان بسیار جستجوگری بود . یعنی بابک غیر ممکن بود ، که یه چیزی رو بدون اینکه روش مطالعه کنه بپذیره، آگاهانه یه چیزی رو میپذیرفت. روش تحقیق میکرد ، وقت میگذاشت و بعد میپذیرفت یا درموردش ادعا میکرد. ♥️ ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱@Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝
•﷽• و‌خد‌اعشق‌ر‌‌ابے‌بھانہ‌آفرید ‌‌تابے‌بھانہ‌عاشق‌شوے و‌بنده‌ے‌عاشقت‌گفت‌↯ وقتی‌عقل‌عاشق‌شود عشق‌عاقل‌میشود آنگاه‌ ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱@Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝
🍃چه‌رفتنی‌ست‌که‌پایان‌اوست‌بسم‌الله 🍃چه‌آخری‌ست‌که‌آغازمی‌شودازسر “🕊♥️” 🍃جهان‌به‌واهمه‌افتادازآن‌سلیمانی 🍃که‌مانده‌است‌به‌دستش‌هنوزانگشتر 🌱 اللّھمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🍂 🕊 ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱@Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝
کسانی‌به امام‌زمانشان خواهند رسید که اهل‌ِسرعت‌ باشند؛ و اِلّا تاریخ‌ِ‌کربلا نشان‌ داده ،که قافلهٔ حسین‌ معطل‌ِ کسی نمی‌ماند ..! شهیدآوینی ✍🏻 ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱 @Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝
⊰•💚⛓🕊•⊱ ✨ اندڪی‌چشم‌هایتان رابه‌من‌قرض‌می‌دهید؟ میخواهم‌ببینم‌دنیارا‌چگونه‌دیدید ڪه‌از‌چشمـتان افتاد . . . ((:‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌˼‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱 @Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝
✨ خاطره سپهبد شهید حسین پور جعفری رئیس ستاد و فرمانده گارد ثابت خاطره ای از سردار سلیمانی: حاج قاسم سلیمانی گفت، یک روز بعد از منطقه در سوریه حاجی با دید تیم تماس گرفت، بنابراین مکان خطرناک بود. بلوک را با یک سوراخ بلند کردم تا آن را بالای دیوار قرار دهم تا دوربین را استتار کنم. به محض اینکه آن را گذاشتم، تک تیرانداز به بلوک برخورد کرد که خرد شد و روی سر و صورتمان افتاد. حاجی کمی فاصله گرفت. می خواست دوباره با دوربین ببیند، اما این بار گلوله هایی که کنار گوشش روی دیوار نشسته بود، خلاصه شناسایی به خوبی پیش رفت. بعد از اینکه داخل خانه برای وضو گرفتن شناسایی شدیم، احساس کردم شرایط اصلا مناسب نیست. با اصرار زیاد حاجی را سوار ماشین کردیم و راه افتادیم. فاصله زیادی نداشتیم که همان خانه در محل منفجر شد و حدود هفده نفر شهید شدند. بعد از این ماجرا حاجی به من گفت: حسین امروز نزدیک بود چند بار شهید شویم، اما حیف… ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱 @Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝
✨ +دخترم ۳۰ سال است که نخوابیده ام...💔 :) ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱 @Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝
‹.😍💚.› -شھیدحسین‌محراب‌می‌گفت: اگر‌دختری‌"حجـابش"را‌رعایت‌ڪند، و‌پسری‌"غیـرتش"راحفظ‌ڪند، و‌هر‌جوانی‌که"نما‌ز‌اول‌وقت‌"رادر حدتوان‌شرو‌ع‌کند؛ اگر‌دستم‌برسد‌سفارشش‌رابه‌مولایم امام‌حسین‌خواهم‌ڪردو‌اورا‌دعا‌میکنم! ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱 @Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝
✨ اگہ‌یک‌نفر²هزارتومن بهمون‌قرض‌بده تاآخرعمریادمون‌مےمونہ تاعمرداریمـ‌خودمونو مدیونش‌مےدونیمـ اما‌ . . . شهدا❤️✨ 'جونشون'رو‌‌برامـۅں دادن خیلےازحرفاشون‌رو‌زمین‌مونده🥀 ⇠|♥️|•• ツ ⇠|♥️|•• ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱 @Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤🙂 ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱 @Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🙂🖤 ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱 @Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝
همرزم یوسف می‌گوید هر روز می‌دیدم یوسف گوشه‌ای نشسته و نامه می‌نویسد با خودم می‌گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می‌نویسد؟ آن هم هر روز. یک روز گفتم یوسف نامه‌ات را پست نمی‌کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می‌نویسم کسی را ندارم که !!!! 🌱 ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱 @Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝
شب جمعه است... یاد شهدا روزیتون💔✨
«🌿🖇» ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کسانۍ‌ك‌بـراۍهدایت‌دیگران؛ تلاش‌مۍکنندبہ‌جاۍمردن.. شھید‌مۍشوند!.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌱 ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱 @Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝
هر‌موقع‌به‌بهشت‌زهرا‌میرفت... آبۍ‌‌بر‌میداشت‌‌وقبور‌شهدا‌رومۍ‌شست‌! میگفت‌:با‌شهدا‌قرار‌گذاشتم‌‌که‌من‌‌غبار‌رو از‌روۍِقبر‌هاۍآنها‌بشورم‌وآنهاهم‌غبار‌ِ گناه‌‌رواز‌روۍ‌ِ‌دل‌‌من‌‌بشورند! شهیدرسول‌خلیلی🌱 ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱 @Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝
انقـلاب‌اسـلامی‌رو‌به‌ حسـاب‌ایـن‌آدم‌هایِ‌دزد نزاریداگر‌میخواهید‌ شناسنامه‌انقلاب‌اسلامی رو‌پید‌کنید،برید‌مزار‌شهدا! برید‌پیشِ‌خانواده‌شهـدا... حـاج‌مهـدی‌رسـولی🌱 ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱 @Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝
✨ تسبیحات حضرت‌زھرا(سلام‌الله‌علیها) رو بدون‌ِ تسبیــ📿ــح‌‌ بگید...! با‌ بند‌بندھای‌ِ‌ انگشت‌‌ که‌ بگی‌ روز‌ قیامت‌‌ همینا‌ به‌‌ حرف‌‌ میان‌ شھادت‌ میدن که‌‌ باهاشون‌ ذکر گفتی...! ✨🍃 ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱 @Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝
✨ 🌹‏همسرش میگفت یکبار فاطمه رو گذاشت روی اُپِن آشپزخونه و بهش گفت: بپر بغل بابا و فاطمه پرید! بعد به من نگاه کرد و گفت: ببین فاطمه چطور به من اعتماد داشت. پرید چون میدونست که من میگیرمش؛ اگر ما اینطوری به خدا اعتماد داشتیم همه مشکلاتمون حل بود.... "شهید مصطفی صدر زاده" ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱 @Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝