#شرکت_کننده۹۴ #دلنوشته ✅زینب بانوی من سلام 🦋🌷 مگر نه اینکه همراه نام شما واژه مظلومیت تداعی میشود . پس چرا هرچه هست نور است ✨ عشق است ❤️. بانوی من، در جامعه ای زیست میکنم که خلق از حق دوری می‌کنند از درست زیست کردن می‌ترسند ، غلط بسیار و افراد از خلاف جهت دیگران بودن واهمه دارند . گویا افراد شروع نکرده شکست خورده اند. همه شبیه هم شده اند شباهتی بیمارگونه ... بانوی من از شما که میخواهند بگویند بارغم کوچه بیان میشود ... از حسن (ع) میگویند .... در شکسته، یاس کبود گهواره بی محسن (ع) و تنهایی علی اما مگر نه اینکه در جامعه ای که ترس و طمع چشم ها را کور کرده بود جسارت زهرا (س) در برابر جهل ایستاد و دیوار کشید برای امامش ، اقایش ، ولی اش و رهبرش مگر جسارت و ، وقار زهرایی در خطبه فدکیه در ورق های تاریخ گمشده است ؟ مهم است بیان جان دادن در راه امام ... جسارت پذیرفتن مرگ برای امام زمان خود ... مگر کمال قرب و بندگی را در دعاهایتان ندیدند ؟ اری به همین دلیل است در جامعه کنونی هر فرد برای خود حرکت میکند و گویا مسیری معکوس است که پایانی ندارد . شاید علی (ع) بعد از فاطمه (س) تنها شد اما نه فقط برای اینکه همسر و مادر فرزندانشان را از دست داد همراه بندگی اش رفت انسیة حوراء او را گرفتند و او هم صحبت چاه شد. مرگ پلی برای رسیدن به زندگی بهتر است اما این جهان بی فاطمه برای علی چه بود .... اری حیدر در لحظه لحظه جهان بی او بی تاب بود... پاشو اینجوری من و نده عذاب ، کلمینی بری از پیشم میشم خونه خراب❤️ کلمینی بین این همه سلام ، بی جواب کلمینی یه کمی حرف بزن علی نمیره❤️ حرف رفتن نزن علی میمیره رنگ صورتت شده سرخ و کبود از علی دل بریدی اما زود خانومم رفیق نیمه راه شدی قرار این نبود ❤️ ... حیدر در لحظه لحظه جهان بی او ، او را صدا میزد و تمنا سخن گفتن داشت ‌. همه چیز در حکمت الهی بود از زینبی که در کودکی بزرگ جمعی شد تا آماده شود برای صبر در کربلا ... نمی‌دانیم چه بر حسن (ع) در کوچه های بنی هاشم گذشت اما شروعی بود برای شناخت انسان حریص به مقام و ثروت و چیز های تهی... اری فاطمه جان ظالم ها بودند ظلم بود اما مظلوم خیر. تمام جسارت ، ابهت و صلابت بود . اری مگر نه اینکه با یک نفرین شما زمین و زمان آنها از بین می‌رفت اری تماما درس انسان گونه حیات کردن بود. وگرنه اینکه میگویند هزاران ظلم و اتفاق در جهان است اری مهم رساندن هدف خلقت و انسان کامل بودن است اری این گونه است که وقایع عاشورا می شود حماسه حسینی و رسالتش رسیدن به گوش جهانیان است. اری بانوی من بهشت تحت اقدام مادران است اما قیاس مادران ما و شخص شما که مع الفارق است مانند قیاس قطره آب و اقیانوس همان‌قدر شبیه ، همان‌قدر دور ...✨ اری تنها در وصف شما میشود گفت * فاطمه فاطمه است * چه بین الحرمینی شود بین گنبد طلا حسن(ع) و صحن محسنیه به امید ظهور حضرتش اللهم عجل لولیک فرج✨ ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱@Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝

#شرکت_کننده۹۵ #شعر ✅زینب احمدیان شهادت حضرت زهرا(س)🥀🦋 از غم بی مادری می سوخت هر دم فاطمه داشت در دل غصه و اندوه و ماتم فاطمه گشت در سن طفولیت جدا از مادرش مادر بابا شده تنها در عالم فاطمه ازدواجش را بیاد آرید آمد خواستگار اولی و دومی..نه یافت حیدر افتخار کینه زهرا به قلب تیره آنها نشست بهر آزارش نهانی عهد و پیمان ها به بست تا میان کوچه ره را بست بر دخت رسول بعد از آن درپشت در پهلوی زهرا را شکست از علی بگرفت زهرا را وزهرا شد شهید امتی را کردبی مادر از آن یاسی که چید این چنین پر پر شدن نبود سزای فاطمه تسلیت گوئیم بر حیدر عزای فاطمه گشته بی مادر حسین و زینبین و مجتبی نیست بیتابی بسوگ او رضای فاطمه از غم بی مادری خط امامت سوخته آتشی در سینه ما تا ابد افروخته ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱@Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝

#شرکت_کننده۹۶ #نقاشی ✅زینب احمدیان ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱@Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝

#شرکت_کننده۹۷ #دلنوشته ✅فاطمه سادات رضوانی سلام من بر بانوی دو عالم حضرت زهرا (س) مادر تمام سادات مادری که در زندگی خود سختی های بسیاری متحمل شد. مادری که در سن کم پدر و مادر خود را از دست داد. مادر سادات اگر در ۱۸ سالگی شهید شدی شاید خدا میخواست مظلومیت پسرت حسن (ع) که مظلومانه مسموم شد و لبهای عطشان پسرت حسین (ع) در صحرای کربلا و زجرهای زینبت در خرابه های شام را به چشم نبینی. مادر سادات تو را به پدرت محمد( ص) قسم میدهم برای عاقبت بخیری ما دعا کنی و ما را در آخرت شفاعت کنی. السلام علیک یا فاطمه الزهرا( س) ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱@Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝

#شرکت_کننده۹۸ #نقاشی ✅آیلار فرهادی ╔═══════🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱@Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸═══════╝

#شرکت_کننده۹۹ #دلنوشته ✅الناز غیاثی ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱@Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝

#شرکت_کننده۱۰۰ #داستان_کوتاه ✅زهراسادات رضوانی زهرا دختر کوچکی بود که کنار پدر و مادرش زندگی میکرد ، وقتی به سن تکلیف رسید مادرش به او چادری زیبا هدیه کرد . روزی زهرا با پدر و مادرش به حرم امام رضا(ع) مشرف شدند ، او چادرش را پوشیده بود و سوره های کوچکی که حفظ داشت ارام زمزمه میکرد. مادر زهرا گفته بود نامش شبیه بانوی بزرگی هست که حجابش در عین سادگی بسیار زیبا بود ، زهرا در حرم به پدر و مادر و امام رضا(ع) قول داد حضرت زهرا (س) را الگوی خودش قرار دهد و حجابش را تا آخر عمر رعایت کند. ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱@Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝

#شرکت_کننده۱۰۱ #دلنوشته ✅فهیمه عابدینی دلنوشته فاطمی مثل همه نامه‌ها، اول سلام. راستش خیلی جرئت می‌خواهد تو را مادر صدا کنم اما من نه به مقام والای شما در نزد خدا بلکه به مهربانی بی‌حدتان نگاه می‌کنم که همه‌کسی را با همه‌جور فکر و عقیده‌ای می‌پذیرید. اجازه می‌دهید صدایتان کنم مادر؟ مادر جانم، بیشتر از هزار سال است که تو خاک را به مقصد افلاک ترک کرده‌ای اما این فرزندت اکنون نیاز به حضور تو دارد. اکنون که خسته‌تر از هر زمانی مظلوم بودن تو را بعد از وفات پدرت درک می‌کند. اکنون که می‌فهمد چقدر سخت است که حق تو را بخورند و تو نتوانی حتی اعتراض کنی. اعتراض کنی اما جوابش سیلی باشد و آتش زدن خانه‌ات… مادرم به امید آمدن پسرتان مهدی تا قبر مخفی تان را به ما نشان دهد 🌷اللهم عجل لولیک الفرج بحق فاطمه الزهرا🌷 ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱@Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝

#شرکت_کننده۱۰۲ #نقاشی ✅نسرین فرهادی ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱@Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝

#شرکت_کننده۱۰۲ #دلنوشته ✅نفیسه قندی زاده سلام دلنوشته درباره ی حضرت فاطمه زهرا ای فاطمه که مظهر پاکی و محبت هستی , به نام مقدس تو و نام پدر بزرگوارت ,محمد (ص) ,بر من نظری بیفکن تا شاید جانم از نفس حقت ,تازه شود . به من نگاه کن که چه طور در میان شلوغی زندگی , پیچ و تاب می خورم و نمی توانم راه خود را پیدا کنم بانوی من, سرگشته و پریشانم دست یاری من را که به نیاز به سمتت دراز شده , بگیر از گمراهی نجاتم بخش ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱@Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝

#شرکت_کننده۱۰۳ #نقاشی ✅محمدصالح دلاور ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱@Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝

#شرکت_کننده۱۰۴ #داستان_کوتاه ✅سکینه شعبانی سلام داستان کوتاه از یک مادر دلسوز وکودک روزی خیابان قدم میزدم چشمم به مادری افتاد که بچه رادراغوش گرفته وبه سختی راه میرود خسته بود ولم به حالش سوخت وکمکش کردم سالهای سال گذشت بعد از چندین سال همان کودک راکه اکنون بزرگ شده بود دیدم فرهنگ اوبا فرهنگ مادریکی نبو د مادر مذهبی اما دختر بی حجاب سخت برایش متاثر شدم نزدیکش رفتم باروی گشاده سلامش کردم ایام فاطمیه بود او رابه مسجد بردم تعجب کرد گفتم گوش کن اگه حجاب بد بود مراسم بد بود نیا تودوست داری این گوشیت خدشه ایی بهش واردنشه اما چراخودت رادربرابرنامحرم کوچک میکنی امام جمعه از حجاب سخنرانیهای خوبی کرد دیدم از حال کسی که به مسجد بردمش خوشحال شد از مادرش پرسیدم گفت فوت کرده گفتم برو سرقبرش برایش قران بخوان وبهش قول بده راه فاطمه زهرا س راادامه دهی تاروح مادرت شاد شود اخر اومرابوسید بعدها هروقت اورامی دیدم از دیدنش خوشحال میشدم این تاثیری زیادی دراو به وجود اورد او دیگر زینبی وار شده بود ╔═══🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 •●🕊🌱@Ons_ba_jahad 🌱🕊●• 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃═══╝