#تلنگرانہ
🔹پادشاهے در زمستان بہ نگهبان گفت:
سردت نیست؟ ❄️🌬
🔸نگهبان گفت: عادت دارم...
🔹پادشاه گفت: میگویم برایت لباس گرم بیاورند...🧤🧣و فراموش ڪرد...🌚
🌝 صبح جنازه نگهبان را دیدند ڪہ روے دیوار نوشته بود:
✍ به سرما عادت داشتم اما
وعده لباس گرمت مرا از پاے درآورد ... !
⚡️مواظب وعده هایمان باشیم‼️
#تلنگرانـہ‼️
#امام_زمان
ێہ باࢪ یڪے از رفـ👑ــقا حࢪڣ قشنڳی زد...🚶♀👇🏻
امام زمانـــــه❗️
امام جمــــــعہ نیسٺ...💢
ڪھ فـــــقط جمـــــعہ ها به فڪࢪش بآشـــــے...
♥️{@Oshagalshohda}♥️
🌱°•
[هروقتخواستۍگناهڪنۍ
یڪلحظهوایسا به نفستبگو
اگهیکباردیگهوسوسمکنی
شکایتتروبهامامحُسِینمیکنم]
پ.ن
[حـالااگـرتونسٺۍحُـرمـٺاقا
روبشکنی؛بروگناهڪن]
#تلنگرانه
♥️{@Oshagalshohda}♥️
#تلنگرانه👈متاهلانه👩❤️👨
خیانت که فقط داشتن
رابطه مشروع نمی باشد⁉️
خیانت یعنی اینکه 👇
در شبکه مجازی برای دیگران،همیشه
آنلاین و درد دسترس باشی
اما همسرت که کنارت نشسته
بهت دسترسی نداره❗️😏
🌱
[چرا گاهیاز عبادتلذّتنمیبریم؟
آیتاللهجوادیآملیفرمودند
اگر انسانِمریضشیرین ترین و
خوشمزهترینمیوهرا همبخورد
لذّت نمی برد!
در بُعد معنوی و عبادتهماین
گونه استکسیکه"فیقلوبهممرض"
استیعنیقلبشبیمار است،از نماز
و عبادتلذّتنمیبرد و گاهیهم
#خستهمیشود
بیماریِقلب،همان گناهان است
تا انسان،گناهرا ترکنکند علاوه بر
اینکهاز عبادت،لذّتنمی برد،بلکه..
خستههممیشود!
اللهم الرزقنا توفیق طاعة
بعد المعصیة]
#تلنگرانه🖇
─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
@Oshagalshohda
─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
#تلنگرانه🌱
عکـس پروفایلت چادریه....😕
لابد دوستات رو هم از عواقب بد دوســـ👫ـــتی با نامحرم آگاه می کنی...
تنها آرزویت را هم که میدانم،شهادت...😐
💥از اون ور👇
با یکی شروع کردی به دردودل کردن...
از آرزویت میگی...
تحسینت می کنه...👏
از حجابت میگی...
تحسینت میکنه...👏
از بچه مذهبی بودنت میگی...
تحسینت میکنه...👏
کم کم نوع حرف هاتون فرق میکنه...😒
اول راه خواهرم برادرم بودید و حالا عشقم ونفسم⁉️
طرز فکرتون تغییر می کنه...
اولا که می گفتی ما خواهر برادری چت می کنیم و گناهی نمیکنیم...😌
بعدشم گفتی ما قصدمون جدیه...👰👨
گفتی پسر خوبیه با ایمانه،مذهبی،ریش،یقه آخوندی،تسبیح و...🙂
خواهرم...
پسر خوب با هیچ نامحرمی چت (غیرضروری) نمی کنه...
دخترخوب هم همینطور...
مشکل فقط اینجاست که ما تفسیر خوب بودن را اشتباه متوجه شدیم...
عادت کردیم به حقه بازی و کلاه شرعی سرخودمون گذاشتن...😔
خواهرم-برادرم گلم،بخدا وقتی قبح این گناه برایت شکسته شد مطمئن باش با هرکسی چت می کنی...💬
راستی یه سوال 😐میدونستی توام الآن مثل دوستات دوست پسر/دوست دختر داری😔⁉️
اصلا کجای کار بودی که به اینجا رسیدی؟!
از یه گروه مختلط مذهبی شروع شد،
#تلنگرانه🌱
عکـس پروفایلت چادریه....😕
لابد دوستات رو هم از عواقب بد دوســـ👫ـــتی با نامحرم آگاه می کنی...
تنها آرزویت را هم که میدانم،شهادت...😐
💥از اون ور👇
با یکی شروع کردی به دردودل کردن...
از آرزویت میگی...
تحسینت می کنه...👏
از حجابت میگی...
تحسینت میکنه...👏
از بچه مذهبی بودنت میگی...
تحسینت میکنه...👏
کم کم نوع حرف هاتون فرق میکنه...😒
اول راه خواهرم برادرم بودید و حالا عشقم ونفسم⁉️
طرز فکرتون تغییر می کنه...
اولا که می گفتی ما خواهر برادری چت می کنیم و گناهی نمیکنیم...😌
بعدشم گفتی ما قصدمون جدیه...👰👨
گفتی پسر خوبیه با ایمانه،مذهبی،ریش،یقه آخوندی،تسبیح و...🙂
خواهرم...
پسر خوب با هیچ نامحرمی چت (غیرضروری) نمی کنه...
دخترخوب هم همینطور...
مشکل فقط اینجاست که ما تفسیر خوب بودن را اشتباه متوجه شدیم...
عادت کردیم به حقه بازی و کلاه شرعی سرخودمون گذاشتن...😔
خواهرم-برادرم گلم،بخدا وقتی قبح این گناه برایت شکسته شد مطمئن باش با هرکسی چت می کنی...💬
راستی یه سوال 😐میدونستی توام الآن مثل دوستات دوست پسر/دوست دختر داری😔⁉️
اصلا کجای کار بودی که به اینجا رسیدی؟!
از یه گروه مختلط مذهبی شروع شد،
#تلنگرانه✍
حتما بخونید خیلی قشنگه ✨
سلام من جوانی بودم که سالها با رفتارم دل امام زمانم رو به درد آوردم😔و خیری برای خانوادهام نداشتم
همش با رفقای ناباب و اینترنت و ...
شب تا صبح بیدار و صبح تا بعدازظهر خواب
زمانی که فضای مجازی و شبکههای اجتماعی اومد منم از این باتلاق انحراف و بدبختی بینصیب نماندم
و اگر قرار باشد فردای قیامت موبایل بر اعمالم شهادت دهد حتی جهنم راهم نمیدهند😞
تا یه روز تو یکی از گروههای چت یه آقایی پستهای مذهبی میذاشت، مطالبش برام جالب بودند🤗
رفتم توی #پی_وی اون و مثل همیشه فضولیم گل کرد و عکس پروفایلشو بزرگ کردم😐
#عکس_شهیدی دیدم که غرق در خون، بدون دست و پا، با سری خورد شده از ترکش، افتاده بر خاک، کنار او عکس دوبچه بود که حدس زدم باید بچههای او باشند😟
و زیر آن عکس یه جملهای نوشته شده بود:
"میروم تا #حیاوغیرت جوان ما نرود"✋🏼💔
ناخودآگاه اشکم سرازیر شد😭😭دلم شکست باورم نمیشد دارم گریه میکنم اونم من، کسی که غرق در گناه و شهواته، منه بیحیا و بیغیرت، منه چشم چرون هوس باز😔😔
از اون به بعد از اینترنت و بدحجابی و فضای مجازی و گناه و رفقای نابابم #متنفر شدم😠
دلم به هیچ کاری نمیرفت
حتی موبایلم و دست نمیگرفتم🙂
تصمیم گرفتم برای اولین بار برم #مسجد
اولین نماز عمرمو خوندم با اینکه غلط خوندم ولی احساس آرامش معنوی خاصی میکردم، آرامشی که سالها دنبالش بودم ولی هیچ جا نیافتم حتی در شبکههای اجتماعی✋🏼💔
از امام جماعت خواستم کمکم کنه
ایشان هم مثل یه پدر مهربان
همه چیز به من یاد میداد😇
نماز خوندن، قرآن، احکام، زندگی امامان و...
کتاب میخرید و به من هدیه میداد، منو در فعالیتهای بسیج و مراسمات شرکت میداد✌️
توی محله معروف شدم
و احترام ویژهای کسب کردم
توسط یکی از دوستان به حرم حضرت معصومه برای #خادمی معرفی شدم
نزدیکای #اربعین امام حسین، یکی از خادمین که پیر بود به من گفت: دلم میخواد برم کربلا ولی نمیتونم، میشه شما به نیابت از من بری؟
پول و خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم، زبونم قفل شده بود!
من و کربلا؟ زیارت امام حسین؟💔
اشکم سرازیر شد😭
قبول کردم و باحال عجیبی رفتم🕊
هنوز باورم نشده که اومدم #کربلا🕌💔
پس از برگشت تصمیم گرفتم برم #حوزه_علمیه
که با مخالفتهای فامیل و دوستان مواجه شدم، اما پدرم با اینکه از دین خیلی دور بود و حتی نماز و روزه نمیگرفت قبول کرد✋🏼
حوزه قبول شدم و با کتابهای دینی انس گرفتم👌
در کنار درسم گاهی تبلیغ دین و احکام خدارو میکردم و حتی سراغ دوستان قدیمی ناباب رفتم که خدا روشکر توانستم رفیقام و با خدا آشتی بدم😍✋🏼
یه روز اومدم خونه دیدم پدر و مادرم دارن گریه میکنن😭منم گریهام گرفت، تابحال ندیده بودم بابام گریه کنه!
گفتم بابا چی شده؟
گفت پسرم ازت ممنونم
گفتم برای چی؟
گفت: من و مامانت یه خواب مشترک دیدیم😔
تو رو میدیدیم با مرکبی از نور میبردن بهشت و ما رو میبردن #جهنم و هر چه به تو اصرار میکردن که وارد بهشت بشی قبول نمیکردی و میگفتی اول باید پدر و مادرم برن بهشت بعد من✋🏼
👈یه آقای نورانی✨آمد و بهت گفت: آقا سعید! همین جا بهشون نماز یاد بده بعد با هم برین #بهشت🌸 و تو همونجا داشتی به ما نماز یاد میدادی😔
پسرم تو خیلی تغییر کردی دیگه #سعید_قبل نیستی همه دوستت دارن❤️تو الان آبروی مایی ولی ما برات مایه ننگیم
میشه خواهش کنم هر چی یاد گرفتی
به ما هم یاد بدی
منم نماز و قرآن یادشون دادم و بعد از آن خواب، پدر و مادرم نمازخوان و مقید به دین شدند💔😍
چند ماه بعد با دختری پانزده ساله عقد کردم💍
یه روز توی خونشون #عکس_شهیدی دیدم که خیلی برام #آشنا بود گریهام گرفت😔 نتونستم جلوی خودم رو بگیرم صدای گریههام بلند و بلندتر شد😭😭
👈این همون عکسی بود که تو #پروفایل بود👉
خانمم تعجب کرد و گفت: سعیدجان چیزی شده؟
مگه صاحب این عکس و میشناسی؟😊
و من همه ماجرا رو براش تعریف کردم😔✋🏼
خودش و حتی مادرش هم گریه کردند😭😭😭
مادر خانمم گفت: میدونی این عکس کیه؟
گفتم: نه
گفت: این #پدرمه😊
منم مات و مبهوت، دیوانهوار فقط گریه میکردم
مگه میشه؟😳😭😭
آره شهیدی که منو هدایت کرد، آدمم کرد، آخر #دخترشو به عقد💍من درآورد💔😔
چند ماه بعد با چند تا از دوستانم برای #مدافعان_حرم اسم نوشتیم تابستون که شد و حوزهها تعطیل شدند ما هم رفتیم
خانمم باردار بود و با گریه گفت:
وقتی نه حقوق میدن نه پول میدن نه خدماتی، پس چرا میخوای بری؟
همان جمله شهید یادم اومد و گفتم:
میرم تا #حیاوغیرت جوانان ایران بماند...✌️
#شهید
@Oshagalshohda
🖤🕯عُشاق الشُهَداء🕯🖤
#تلنگرانه⛔️🖐🏻
+سرکلاس استاد از دانشجویان پرسید:🤔
+این روزها شهدای زیادی رو پیدا میکنن و میارن ایران...😐
+به نظرنتون کارخوبیه⁉️🤔
+کیا موافقن؟؟؟ ✅۲نفر
+کیامخالف؟؟؟؟ همه به جز ۲نفر
_دانشجویان مخالف بودن❕❌😡
_بعضی ها میگفتن: کارناپسندیه....نباید بیارن...
_بعضی ها میگفتن: ولمون نمیکنن ...گیر دادن به چهار تا استخوووون... ملت دیوونن❕"😤
_بعضی ها میگفتن: آدم یاد بدبختیاش میفته❕😰
+تا اینکه استاد درس رو شروع کرد ولی خبری از برگه های امتحان جلسه ی قبل نبود...📄
_همه سراغ برگه ها رو می گرفتند.🤔
+ولی استاد جواب نمیداد...😐
_یکی از دانشجویان با عصبانیت گفت:استاد برگه هامون رو چیکار کردی❓
_ شما مسئول برگه های ما بودی!!
+استاد روی تخته ی کلاس نوشت: من مسئول برگه های شما هستم...📝
+استاد گفت: من برگه هاتون رو گم کردم و نمیدونم کجا گذاشتم؟⁉️
_همه ی دانشجویان شاکی شدن.
استاد گفت: چرا برگه هاتون رو میخواین⁉️
_گفتند: چون واسشون زحمت کشیدیم😓
_درس خوندیم📚
_هزینه دادیم💵
_زمان صرف کردیم...🕒
+هر چی که دانشجویان میگفتند استاد روی تخته مینوشت...📝
+استاد گفت: برگه های شما رو توی کلاس بغلی گم کردم هرکی میتونه بره پیداشون کنه❓
_یکی از دانشجویان رفت و بعداز چند دقیقه با برگه ها برگشت ...📄
+استاد برگه ها رو گرفت و تیکه تیکه کرد.
_صدای دانشجویان بلند شد.😱
+استاد گفت: الان دیگه برگه هاتون رو نمیخواین! چون تیکه تیکه شدن!😊
_دانشجویان گفتن: استاد برگه ها رو میچسبونیم.
+برگه ها رو به دانشجویان داد و گفت:شما از یک برگه کاغذ نتونستید بگذرید و چقدر تلاش کردید تا پیداشون کردید،پس چطور توقع دارید مادری که بچه اش رو با دستای خودش بزرگ کرد و فرستاد جنگ؛ الان منتظره همین چهارتا استخونش نباشه⁉️
+بچه اش رو میخواد، حتی اگه خاکستر شده باشه.😔
_+چند دقیقه همه جا سکوت حاکم شد!
و همه ازحرفی که زده بودن پشیمون شدن!!😔
تنها کسی که موافق بود ....
فرزند شهیدی بود که سالها منتظر باباش بود💔🥀
─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
@Oshagalshohda
─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
•
خواهرگرامی!
نامحرمغریبهوآشنانداره!!❌
یهوقتباپسرایفامیلبه
بهانههاییمثلاینکه:
مثلداداشمه
ازبچگی باهمبزرگشدیم
صمیمینشی ها!!!
نامحرم نامحرمه!
حواست باشه!!🍀
••¦⇢ #تلنگرانه
هدایت شده از تبادلات گسترده تایم《یکشنبه》
مــاچـراازڪارۅانجــامـاندهایـم
دۅسـتانرفـتندۅمــاوامـاندهایـم
سـالهـابـودیـمدرمیـدانجنـگ
مــاچـرامـاندیـمدرعصرتفنگ؟
بــارفیقـاندݪوعطـروجهـاد
ســادگیهایقشنگوبیعنـاد
شیـرمـردانـیڪهخـونپـرداختند
پهلـوانهـاییڪهانسـانسـاختند
سجــدههـامـانبـوددراحسـاسهـا...
فڪههـا،دهـلـاویـه،میـراثهـا...
https://eitaa.com/joinchat/636420284C2d5babb477
ڪانـالـیازجـنسجهـادونظـام
ڪانـالـیبـراییـارانامـامزمـانونظـامیـان آینـده
ڪانـالـیبـاپسـتهـایمتنـوع:
#پروفایل
#ڪلیپ
#عڪسنوشته
#امام_زمان
#رهبرانه
#شهیدانه
#تلنگرانه
ودیـگرچیـزهـا...
https://eitaa.com/joinchat/636420284C2d5babb477
اهـلجهـادهستـیودرایـنڪانـالنیستـی؟!
مگہمیشہبسیجـیباشـیودرایـنڪانـال نبـاشـی؟!
https://eitaa.com/joinchat/636420284C2d5babb477
سریـععضـوشـوڪهجـامـانـدهنبـاشـی...
هدایت شده از تبادلات گسترده تایم《یکشنبه》
یه کانال آوردم براتون مخصوص دخترای مذهبی😍😊
کانالی که همچی توش داره🤩
#پروفایل
#فانتزی
#رفیقونه
#والپیپر
#استوری
#نقاشی
#خـدا
#مهدوی
#حرم
#کربلا
#شهیدانه
#تلنگرانه
#نظامـی
#انگیزشی
#بـیـو
#دلنوشته
#حدیث
و خیلی چیزهای جذاب دخترونه دیگه
زود بدو عضو شو😉
وگرنه پشیمون میشی😊
اینم لینکش😍😍👇👇👇👇
@dokhtarounehkhas
@dokhtarounehkhas
@dokhtarounehkhas