eitaa logo
🥀عُـشـــاق اَلشُھـــــــدا🥀
822 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
45 فایل
﷽ این چه سودائے است با خود ڪرده ام در عاشقے از تو گویم لیک، فڪرم جاے دیگر مانده است ارتباط‌مون @Shohada1380 بگـوشیم @Fatemee_315 آن سوی نداشته هایم تکیه‌گاهی‌دارم‌ازجنس‌خدا....
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ رمــــان "پایان یک عــــشـــــق💕" ‌ ‌ " از زبان هدیه " ‌ مامان: -هدیه آماده شدی؟! -الان لیلا اینا میرسن‌هااااا‌.. _اومدم مامان.. "یه عبای طوسی‌رنگ بلند پوشیدم،با روسری آبی کمرنگ مژه‌هام رو فِر کردم و یه رژ ملیح هم زدم چادرم رو انداختم رو سرم" آیفون زنگ خورد؛ "واااااای خدااااا اومدن" سریع از اتاق اومدم بیرون و رفتم سمت در پذیرایی اول از همه لیلاخانوم‌ وارد شد؛ _سلام خاله خوبی؟! من رو گرفت تو بغلش و گفت: --سلام به رووی ماهت، تو عروسم باشی معلومه که خووبم.. _قربون شما.. بعدش مهدیه؛ _بَه سلام زشتوگ‌خانوم مهدیه: --هنوز عقد نیستین‌هاااا --یه کاری نکن بهم بزنم..!! _برووو بعدش مهدیار؛ "وااااااای خدااااا این از همون اول جذاب بود یا من جذاب می‌بینمش!" "یه پیرهن چهارخونه سفید و سورمه‌ای‌رنگ؛ با شلوار سورمه‌ای و کفش مشکی" _سلام.. مهدیار: --سلام،خوبید؟! _خیلی ممنون،بفرمائید.. اومدن و نشستن رو مبل؛ رفتم و پیش‌دستی‌ها رو گذاشتم جلوشون.. چایی‌ها رو هم ریختم.. ‌ نویسنده: @Oshagh_shohadam