نویسنده:فاطمه رهبر
انتشارات_خط مقدم
رایگان میزارم براتون به شرط دعا شهادت در حق ادمین های کانال و نویسنده محترم
#کتاب_بیست_هفت_روز_یک_لبخند
#شهید_مدافع_حرم_بابک_نوری_هریس
#پارت_شصت
گفت( بابک دیگه ! ما چند روزی ، عسل رو ناراحت و پکر دیدیم جویا که شدیم ، فهمیدیم بابک می خواد بره سوریه . چند روز پیش که اومده بود دنبال خواهرش ، بهش گفتیم از رفتن منصرف بشه ؛ اونجا جنگه ، شوخی که نیست ؛ اما گفت می دونم جنگه ، و این رو هم میدونم که شوخی نیست ، حرم بی بی زینب سلام الله علیها نیاز به پاسداری داره . خلاصه ، یه جواب هایی به ما داد که نه تنها نتونستیم قانعش کنیم ، متوجه شدیم خیلی هم مصممه ، اما شما پدرش هستید ؛ چرا جلوش رو نمی گیرید ؟ ) گفتم ( الان دوره ای نیست که پدر و مادر دستور بدن . بابک هم بچه ای نیست که نیاز به هدایت و راهنمایی داشته باشه . من فقط به عنوان مشاور در کنارشم ، اون هم اگه مشاوره بخواد . به هر حال می دونم که عالمانه و آگاهانه راهش رو انکخاب کرده و منصرف کردن این آدم سخته .) این ها رو گفتم تا به جواب سوال شما برسم . بر می گرده به این که خودم رو تو چه جایگاهی قرار بدم . اگه فقط از جایگاه یه پدر بخوام نظر بدم ، پدری که فقط بچه اش رو می بینه ، براش اهمیتی نداره دور و برش چی می گذره و کشورش در چه حاله ، همسایه ش می خوره ، نمی خوره ... اگه همچین پدری بودم ، شاید نمی ذاشتم بره ؛اما وقتی پدری به جامعه اش ، دینش ، به تحولات کشورش ، به سرنوشت و رفاه کشورش اهمیت می ده . پدری که نظام رو قبول داره ، پدری که ، جوونیش رو برای تثبیت و حفظ این نظام داده ، هستیش رو برای کشورش گذاشته و هنوز هم برای کارآمد شدن این نظام حاضره هر کاری بکنه ، چطور می تونه جلوی پسرش رو بگیره ؟ حالا یه همچین پدری می تونه با رفتن پسرش مخالفت کنه ؟ من حس کرده بودم که بابک هر طور شده ، می ره ؛ می دونستم شهید می شه ؛ می دونستم اگه بره ، بر نمی گرده ؛ می دونستم بگم نرو ، نمی ره . برای همین ، وقت رفتنش بلند نشدم تا باهاش خداحافظی کنم . رو همین نرده نشسته بود . همین موقع ها بود ....
هوا تاریک شده بود . صدای اذان مسجد صادقیه پخش می شود توی خلوتی کوچه ، و از دیوار های خانه خودش را می کشد بالا . نور لامپ ایوان ، روی رنگ طوسی نرده ها می شکند و پخش می شود .
🦋به کانال عشاق الشهدا بپیوندید🦋
🕊@Oshagh_shohadam🕊
پارت اول رمان پایان یک عشق💕👇🏼
https://eitaa.com/Oshagh_shohadam/15635
بـراے دسـترسے راحـت تـر بہ کتـاب بیـست و هفـت روز و یـڪ لبـخند 🌱
https://eitaa.com/Oshagh_shohadam/8583
#پارت_اول
https://eitaa.com/Oshagh_shohadam/8826
#پارت_دهم
https://eitaa.com/Oshagh_shohadam/9341
#پارت_بیستم
https://eitaa.com/Oshagh_shohadam/9752
#پارت_سی
https://eitaa.com/Oshagh_shohadam/10414
#پارت_چهل
https://eitaa.com/Oshagh_shohadam/11583
#پارت_پنجاه
https://eitaa.com/Oshagh_shohadam/13129
#پارت_شصت
https://eitaa.com/Oshagh_shohadam/13911
#پارت_هفتاد
https://eitaa.com/Oshagh_shohadam/13995
#پارت_هشتاد
https://eitaa.com/Oshagh_shohadam/14115
#پارت_نود
https://eitaa.com/Oshagh_shohadam/14358
#پارت_صد
eitaa.com/Oshagh_shohadam