8.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•🕊🌿•
#استوری
درانتظارآمدنتهستم
اما
بامنبگو
كهآيامننيز
درروزگارآمدنتهستم؟💔'
@Oshagh_shohadam
#شهیدانه
- زنےآمدهبودکہپسرسومشرا،
راهےجبهہکند.
خبرنگارگفت: ناراحتنیستید🤔
زنگفت:خیلے ناراحتم.💔
خبرنگارگفت:شماکہ دوتا از پسر هایتان شهید شدهاند چرا رضایتدادیدسومےهم برود!؟
زن گفت: "ناراحتم چون پسر دیگرےندارم کہ بہ جبهہبفرستم✨"
خبرنگارمنقلبشد...
آن زن،مادر۳شهید خالقےپور و
آن خبرنگار👤...
🌹شهید اهل قلم سیّدآوینے بود.(:
❬اللّٰھمصَلِّعَلۍمُحَمـَّدوآلِمُحَمـَّد!❭
🕊🌷@Oshagh_shohadam🌷🕊
بچهها! سعی کنید
یک دوستِ خوب و همراه پیدا کنید
دوستِ خوب کسیه که نتونی جلوش گناه کنی
پات رو به جایی باز کنه که تا به حال نمیرفتی!
#حاج_حسینیکتا
🕊🌷@Oshagh_shohadam🌷🕊
بسیاردستگیــرفقرابود
و همیشہبہشخصفقیرے
ڪہابتداےڪوچہبود،
ڪمڪمےڪرد✔️،
بہخاطردارمڪہشبےبہبیرونازمنزل
رفت
وبازگشتاوطولـانےشد،
وقتےعلتراپرسیدممتوجـہشدم
پولےبراےڪمڪبہآنفقیــرنداشتہ
وبراےاینڪہشرمندهاونشــود😓،
چندڪوچہرادورزده👣
وازمسیردورترےبہخانہآمدهاست🛣〰️.
#بہروایتهمسرشہیدحمیدسیاهڪالےمرادے♥️
#زندگےبہسبڪشہدا🥀••
◾️@Oshagh_shohadam
حاج آقا پناهیان یه جملهے
قشنگے دارن ڪه میگن:
مانند ڪودڪے ڪه انگشتـــــ پدر را در خیابان
در دستـــــ گرفته، وقتے از خانه بیرون مےآیید سعۍکنید، انگشتـــــ خدا را
در دسٺ بگیرید و این انگشتـــــ را
رها نڪنید♡
#استادپناهیان
به کانال عـشـاق الشـهـدا بپیوندید👇🏻👇🏻
🕊🌷@Oshagh_shohadam🌷🕊
نویسنده:فاطمه رهبر
انتشارات_خط مقدم
رایگان میزارم براتون به شرط دعا شهادت در حق ادمین های کانال و نویسنده محترم
#کتاب_بیست_هفت_روز_یک_لبخند
#شهید_مدافع_حرم_بابک_نوری_هریس
#پارت_شصت
گفت( بابک دیگه ! ما چند روزی ، عسل رو ناراحت و پکر دیدیم جویا که شدیم ، فهمیدیم بابک می خواد بره سوریه . چند روز پیش که اومده بود دنبال خواهرش ، بهش گفتیم از رفتن منصرف بشه ؛ اونجا جنگه ، شوخی که نیست ؛ اما گفت می دونم جنگه ، و این رو هم میدونم که شوخی نیست ، حرم بی بی زینب سلام الله علیها نیاز به پاسداری داره . خلاصه ، یه جواب هایی به ما داد که نه تنها نتونستیم قانعش کنیم ، متوجه شدیم خیلی هم مصممه ، اما شما پدرش هستید ؛ چرا جلوش رو نمی گیرید ؟ ) گفتم ( الان دوره ای نیست که پدر و مادر دستور بدن . بابک هم بچه ای نیست که نیاز به هدایت و راهنمایی داشته باشه . من فقط به عنوان مشاور در کنارشم ، اون هم اگه مشاوره بخواد . به هر حال می دونم که عالمانه و آگاهانه راهش رو انکخاب کرده و منصرف کردن این آدم سخته .) این ها رو گفتم تا به جواب سوال شما برسم . بر می گرده به این که خودم رو تو چه جایگاهی قرار بدم . اگه فقط از جایگاه یه پدر بخوام نظر بدم ، پدری که فقط بچه اش رو می بینه ، براش اهمیتی نداره دور و برش چی می گذره و کشورش در چه حاله ، همسایه ش می خوره ، نمی خوره ... اگه همچین پدری بودم ، شاید نمی ذاشتم بره ؛اما وقتی پدری به جامعه اش ، دینش ، به تحولات کشورش ، به سرنوشت و رفاه کشورش اهمیت می ده . پدری که نظام رو قبول داره ، پدری که ، جوونیش رو برای تثبیت و حفظ این نظام داده ، هستیش رو برای کشورش گذاشته و هنوز هم برای کارآمد شدن این نظام حاضره هر کاری بکنه ، چطور می تونه جلوی پسرش رو بگیره ؟ حالا یه همچین پدری می تونه با رفتن پسرش مخالفت کنه ؟ من حس کرده بودم که بابک هر طور شده ، می ره ؛ می دونستم شهید می شه ؛ می دونستم اگه بره ، بر نمی گرده ؛ می دونستم بگم نرو ، نمی ره . برای همین ، وقت رفتنش بلند نشدم تا باهاش خداحافظی کنم . رو همین نرده نشسته بود . همین موقع ها بود ....
هوا تاریک شده بود . صدای اذان مسجد صادقیه پخش می شود توی خلوتی کوچه ، و از دیوار های خانه خودش را می کشد بالا . نور لامپ ایوان ، روی رنگ طوسی نرده ها می شکند و پخش می شود .
🦋به کانال عشاق الشهدا بپیوندید🦋
🕊@Oshagh_shohadam🕊
26.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری•|•💜
آخر به تماشای نگاه که نشینم؟!
آنگاه که از دور کنی نیم نگاهی💜
#شهیدبابکنوری
@Oshagh_shohadam