eitaa logo
🥀عُـشـــاق اَلشُھـــــــدا🥀
880 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
45 فایل
﷽ این چه سودائے است با خود ڪرده ام در عاشقے از تو گویم لیک، فڪرم جاے دیگر مانده است ارتباط‌مون @Shohada1380 بگـوشیم @Fatemee_315 آن سوی نداشته هایم تکیه‌گاهی‌دارم‌ازجنس‌خدا....
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 ♥ -بسم‌الله...🌸 بخونیم‌باهم...🤲🏻 بہ‌نیت‌شہید مدافع‌حرم بابک نورے🌹 الهے‌عَظُمَ‌الْبَلٰٓآوَبَرِحَ‌الخَفٰآء ُوَانْڪَشِفَ‌الْغِطٰٓآءٌ…🍃
نگاهی کوتاه به زندگی شهید 🌹 تاریخ تولد : 1371/07/21 محل تولد : گیلان - رشت تاریخ شهادت : 1396/08/27 محل شهادت : سوریه - بوکمال وضعیت تاهل : مجرد محل مزار شهید : گلزار شهدای رشت 🌱 بسم‌الله الرحمن الرحیم 🌸این‌جانب  بابک نوری هریس   فرزند   محمد 🕊به تو حسادت می‌کنند، تو مکن. تو را تکذیب می‌کنند، آرام باش. تو را می‌ستایند، فریب مخور. تو را نکوهش می‌کنند، شکوه مکن. مردم از تو بد میگویند، اندوهگین مشو. همه مردم تو را نیک می‌خوانند، مسرور مباش…  آنگاه از ما خواهی بود. حدیثی بود که همیشه در قلب من وجود داشت (از امام پنجم) 💎خدایا همیشه خواستم به چیزهایی که از آن‌ها آگاه هستم عمل کنم ولی در این دنیای فانی به‌قدری غرق گناه و آلودگی بودم که نمی‌دانم لیاقت قرب به خداوند را دارم یا نه؟ 🌷خدایا  گناه‌های من را ببخش، اشتباهاتم را در رحمت و مغفرت خودت ببخش و تا وقتی‌که مرا نبخشیدی از این دنیا مبر. تا وقتی‌که راهم راه حق هست مرا بمیران. خدایا کمکم کن تا در راه تو قدم بردارم و در راه تو جان بدهم. 🌼مادرم جانم به قربان پاهایت که به خاطر دویدن برای به کمال رسیدن فرزندانت آسیب‌دیده می‌شود، در نبود من اشک‌هایت را سرازیر مکن. من با خدای خود عهدی بسته‌ام  که تا مرا نیامرزید مرا از این دنیا مبرد. مادرم برای من دعا کن، ولی اشک‌هایت را روان مکن که به خدای من قسم به اشک‌هایت نیستم. 🍂خواهران خوب‌تر از جانم من نمی‌دانم وقتی حسین (ع) در صحرای کربلا بود چه عذابی می‌کشید، ولی میدانم حس او به زینب (س) چه بوده. ❤️عزیزان من  حالا دست‌هایی بلند شده و زینب‌هایی و مانده‌اند و حسینی در میدان نیست. امیدوارم کسانی باشیم که راه او را دهیم و از زینب‌های زمانه و حرم او کنیم. 🌻برادرانم در نبود من مسئولیت شما سنگین‌تر شده، حالا شما ‌ و مرا به دیگران باید بدهید؛ زیرا من خانواده‌ام، اطرافیانم، شهرم، وطنم و… بوده‌ام  و شما خود من هستید در جسمی دیگر. 💫پدرم تو هم روزی در جبهه علیه از زینب‌های مملکت دفاع کردی، شما دعا کن که با دوستان محشور شوم. eitaa.com/Oshagh_shohadam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ّبٌسًمَ رٌبّ اُلّشّهٍدِاٍ وّ اّلَصٌدٍیًقّیْنٌ
حال خوبتو فقط از خدا بخواه خدا زیر قولش نمیزنه رفیق ... @oshagh_shohadam
˹💫 اون‌زمـان‌رزمنده‌ها‌با‌پاےجامانده ودست‌جد‌اشده‌نماز‌میخواندند..! اول‌وقت‌و‌عاشقانہ.." امـاالان...😐 باتَنِ‌سالـم‌نمازهامون‌قضامیشہ..!! اگرهـم‌قضانشہ‌میزاریم‌آخروقت‌باعجلہ!! خدااینارومیبینہ‌ماروهم‌میبینہ.. @oshagh_shohadam
💫 گفت:میری‌جبهه‌مامان‌جون،کی‌میای؟  گفت:ان‌شاءالله‌شب‌عروسی‌دخترخاله میام.گفت:دخترخاله‌ڪه‌۱۶سالشه‌ ڪوتاعروسیش؟! رفت‌جبهه؛دقیقاً۱۱سال‌بعد،شب‌عروسی دخترخالہ،استخوانهای‌مفقودش‌اومد! _حاج‌حسین‌یکتا @oshagh_shohadam
هدف‌ظهور‌آقاست..! نیمه‌شعبان‌رسیده..! ختم‌صلوات‌‌‌وزیارت‌عاشورا‌برمیداریم‌ ؛به‌نیت‌ظهور‌:) - رفقا‌هرچقدر‌که‌ارادت‌دارید‌به‌امام‌زمانتون،هرچقدر‌ که‌درتوانتون‌هست،صلوات‌بفرستید‌و‌تعدادشو‌به‌ آیدی‌زیر‌بفرستید ‹ @Fateme_321 › -تعداد‌زیارت‌عاشورایی‌که‌میخونید‌هم‌بفرستید‌ انشاالله‌تاثیر‌گذار‌باشیم💚 میتونید‌بین‌آشنایان‌پخش‌کنید ؛ بـه امـید ظـهور مولامون مهدی فاطمه(عج)♥️ و سربازی ما تو سپاه بقیة الله ان شاءالله
_هࢪ ۅقټ بیڪاࢪ شڊۍ!🙂 یھ ټسبیح بگیࢪ دسټټ ۅ بگۅ "اݪݪهم عجݪ ݪۅݪیڪ الفࢪج"♥️ هم ڊݪِ خۅڊټ آࢪۅم میگیࢪھ هم‌ڊݪِ آقا ڪھ‌یڪۍ ڊاࢪھ بࢪا ظهۅࢪش ڊعا میڪݩھ:) @oshagh_shohadam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما که اینهمه دعایِ فرج می‌خونیم؛ وظیفه‌مونم انجام میدیم... 💥پس چرا اتفاقی که باید، نمیفته؟
‌ رمــــان "پایان یک عــــشـــــق💕" ‌ ‌ مهدیار با تعجب گفت: -واقعا؟! افغان: -بله،ما علی را خیلی دوست داریم -ما حتی حسین و فاطمه را نیز دوست داریم.. مهدیار: -خب پس چرا قبولشون ندارید؟! افغان: -خب از بچگی به ما آموختند که منظور از "ولی" در خطبه‌ی‌قدیرِ پیامبراکرم(ص) "دوست" هست و پیامبر فقط گفتند "علی دوست من است" "راست می‌گفت؛ در عربی "ولی" دو معنی میده یعنی " دوست ، مولا " "سنی‌ها می‌گویند منظور "دوست" بوده ولی شیعه میگه منظور "مولا" بوده" مهدیار: -خب برادر من! امیرالمؤمنین‌امام‌علی(علیه‌السلام) در محضر پیامبراکرم(ص) بزرگ شده و از بچگی با ایشون همراه بوده.. -همه می‌دونستند که پیامبراکرم(ص) و امیرالمومنین‌امام‌علی(علیه‌السلام) دوست هستند.. -حالا پیامبر در اون گرما به کاروان‌هایی که رفته و میگه که برگردند‌ و به آنانی که هنوز نرسیدند هم میگه صبر می‌کنم تا برسید.. -و همه‌ی مردم رو جمع میکنه که فقط بگه "علی دوست من هست؟!" یعنی مردم نمی‌دونستند؟! -قطعا می‌خواسته بگه "مولا" هست، در این حد مهم.. *-* افغان: -من دیگر نمی‌دانم.. چقدر قشنگ مهدیار قانعش کرد که حرفی برای گفتن باقی نمونه.. سفره رو جمع کردم و با مهدیار رفتیم داخل آشپزخونه که یهو مهدیه اومد و گفت: -واقعا براتون متأسفم.. گفتم: _چــــــــرا؟! -چرا به این سُنی‌ها غذا دادید؟! -مگه حضرت‌زهرا(سلام‌الله‌علیها) رو همین سُنی‌ها شهیده نکردن؟! -واقعا متأسفم.. مهدیار: -خواهر قشنگم! بالاتر از کلام خدا حرفی هست؟! مهدیه: -منظور..؟! مهدیار: -پس آیه‌ی اخوت چی میگه؟! - " سوره‌ی حجرات آیه‌ی ۱۰ می‌فرماید‌ " " مؤمنان برادر یکدیگرند" -اونا هم مؤمن هستن، چون قرآن و پیامبر رو قبول دارن.. پس ماها باید به کلام خدا اطاعت کنیم آخه برادریم مهدیه: -اهوم،این هم حرفیه؛ تاحالا از این زاویه بهش نگاه نکرده بودم.. تو افکارات خودش از آشپزخونه رفت بیرون؛ رو به مهدیار گفتم: _وااای مهدیار یعنی پس‌فردا باید بریم مشهد؟! -آره خانمم،ان‌شاءالله -چه زیارتی بشه این دیگه.. _بله دیگه، برو نماز شکر بخون که خدا سعادت داده بهت با من بری زیارت.. خندید و گفت: -سعادت رو که به شما داده.. _خیرشم.. -باشه بابا، حالا خودمونیم‌هاااا سلیقه هم بگی نگی داری -خونمون انگار استخره،همش رنگ آبی و سفید با مشت آروم زدم رو شونش؛ لوتیش رو پر کردم و گفتم: _هــــــــــــــــــــی مشتی! _دست کم گرفتی ما رو؟! اون هم کم نیاورد و لوتیش رو پر کرد و گفت: -چــــــــی؟! -من دست کم گرفتم؟! -نــــــــــه داداچ،خیالت تخت.. دوتایی زدیم زیر خنده؛ مامان لیلا اومد داخل آشپزخونه، خندید و گفت: -می‌بینم خوش می‌گذره مهدیار: -مگه با هدیه میشه بد بگذره؟! لیلا خندید: خب حالا تواَم ‌ نویسنده: eitaa.com/Oshagh_shohadam