🕊♥️🕊
كـاش بیـن مـن و او ، فـاصلـه اجـبـار نبود
یـا اگـر بـود دگـر ، ایـن هـمـه بـسـیـار نبود
غـرق در جـاده شـدیـم و نرسیدیـم به هم
مشكل از فاصله نیست ، جاده هموار نبود
قلب من پر شده بود از سبدی شعر و غزل
فـقـط افسـوس مـرا ، فـرصـت اقـرار نبود
جرم او كشتن احساس و غزلهای من است
خـاک روی غـزلـی ریخـت ، كـه بیمـار نبود
اشک مـی ریـزم و هی بغض فرو میبرم از
فـال تلخـی كـه در آن ، میـل به دیدار نبود
خـواستـم در دل آشفـتـه ی مـن خـانـه كند
كـاش بــر روی دلــم ، كــوه ِ غــم آوار نبود
سال ها بـا دل من ، عـشق هوس بازی كرد
عـشق هـم بـا دل مـا ، ثـانـیــه ای یـار نبود
دوستش دارم و عـالـم ، هـمـه جـا باخبرند
حـیـف و صـد حـیـف دگر مهلت انكار نبود
مـاه مـن ! بـاز بـیـا ، چـهــره ی خود را بنما
وعـده ی مـا بـه خدا ، ایـن هـمـه آزار نبود
#ماه_من
#دل_تنگ