⬆️ مرقد هابیل در 40 کیلومتری دمشق
☀️تاریخ نور
🖌سیری در زندگی #انبیاء و ائمه علیهم السلام
❇️ خداوند به #آدم وحى فرمود که اختصاصات نبوت را به #هابیل تسلیم نماید و اسم اعظم را به او تعلیم دهد و او را وصى خود قرار دهد؛ اما #قابیل چون از حیث سنی بزرگتر از هابیل بود و خود را شایستهتر از برادرش میدانست...
❇️ حضرت آدم به فرمان خداوند به دو برادر دستور داد که در راه خدا قربانى کنند؛ قربانی هر کدام مورد قبول واقع شد وصى و جانشین پدر گردد؛ اما هابیل که صاحب دام بود یکی از بهترین گوسفندان خود را برای خدا قربانی کرد. در مقابل قابیل که صاحب زراعت بود مقداری از بدترین زراعت خود را فراهم کرد. آن دو بر بالای کوهی رفتند و قربانیها را در آنجا قرار دادند. در این وقت آتشی آمد و قربانی هابیل را سوزاند و محصولی که قابیل فراهم کرده بود، آتش نگرفت. آتشگرفتن قربانی، نشانه پذیرفتن آن نزد خدا بود. از اینرو قربانی هابیل پذیرفته شد؛ اما قربانی قابیل مورد پذیرش قرار نگرفت.
🔥...و شعله حسادت در قلب قابیل شعلهور شد و برادرش هابیل را کشت.
👆این داستان ادامه دارد...
📗منبع: طبقات الکبری، ج۱، ص۱۹
⬆️ مرقد هابیل در سوریه
☀️#تاریخ_نور
🖌سیری در زندگی #انبیاء و ائمه علیهم السلام
❇️هنگامی که #قابیل بخاطر حسادت، بر قتل #هابیل مصمم شد، به برادر گفت: «به خدا سوگند، تو را خواهم کشت.»؛ اما هابیل، زبان به نصیحت برادر گشوده، عواقب ننگین قتل را به وی گوشزد نمود و خود از آن تبرّی جست و گفت: «اگر تو برای کشتن من، دست دراز کنی، من هرگز به قتل تو دست نمیگشایم و مرتکب این گناه نمیشوم؛ چون از پروردگار جهانیان می ترسم و اگر تو مرا ظالمانه بکشی، گناه خودت و گناه من نیز به گردن تو خواهد بود و از ستمگران خواهی بود و پاداش ستمگران، آتش جهنم است.»
🔥نصایح دلسوزانه و تهدید هابیل، بر دل آهنین قابیل اثری نکرد و آتش حسدِ او را فرو ننشاند،سرانجام نفس سرکشِ او کشتن برادر را برایش زینت داده و حیا را از وی برداشت و او را به سوی گناه بزرگ کشاند و موجب شد که اولین جنایت و خونریزی در عالم رقم خورد و قابیل در دنیا و آخرت در زمره زیانکاران قرار گرفت.
✴️«...فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرِینَ» «...و از زیانکاران شد»
👆این داستان ادامه دارد...
📗منبع: تفسیر احسن الحدیث، ج۳، ص۵۶ و امالی المرتضی، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم،ج۲، ص۴۳.
☀️#تاریخ_نور
⬆️ #مسجد جامع قدیم #بصره، یکی از مساجد بزرگ و مهم صدر اسلام در عراق
🖊سیری در زندگی #انبیاء و ائمه علیهم السلام
🍃 #قابیل پس از دفن جسد برادرش نزد پدرش #آدم علیهالسلام آمد. حضرت آدم از قابیل پرسید: هابیل کجاست؟
قابیل در جواب پدر گفت: من چه میدانم مگر مرا نگهبان او نمودی که سراغ او را از من میگیری؟
❇️ آدم علیهالسلام که از فراق #هابیل سر به بیابانها نهاد تا او را پیدا کند، همچنان سرگردان میگشت؛ اما چیزی نیافت تا اینکه دریافت او به دست قابیل کشته شده است. سپس با ناراحتی گفت: لعنت بر آن زمینی که خون هابیل را پذیرفت.
☘️ این زمین در ناحیه جنوب مسجد جامع بصره قرار گرفته است.
از آن پس آدم از فراق پسرش هابیل، شب و روز گریه میکرد و آه و نالهاش بلند بود و این حالت تا ۴٠ شبانه روز ادامه یافت تا اینکه شکایتش را به درگاه خدا برد. و از او خواست که یاریش کند و با الطاف مخصوص خویش، او را از اندوه جانکاه نجات دهد.
✴️ خداوند مهربان به آدم وحی کرد و به او بشارت داد که: «آرام باش، به جای هابیل، پسری را به تو عطا کنم که جانشین او گردد.
👆این داستان ادامه دارد...
📗 تفسیر نورالثقلین، ج۱، ص۶۱۰