🔰🍂 تا میانه ی قرن هفدهم،سیاحان و مسافران اروپایی، که به ایران می آمدند، بیش تر ماجراجویانی چون برادران #شرلی و #دولاواله،جمع کنندگان اطلاعات برای تاجران انگلیسی و آلمانی، چون توماس هربرت و اولئاریوس و مردم شناسانی چون #شاردن و #تاورنیه بوده اند، اما از میانه ی قرن هجدهم، تا اوایل قرن بیستم، به مدت یک و نیم قرن، سیاحان اروپایی، به طور عمده، به جست و جو گران آثار باستانی و بازخوانان و کپی برداران خطوط کهن، نقوش و کتیبه های فارس و خوزستان و شوش و همدان بدل شدند و غالبا، بدون اتلاف وقت، مستقیما و چنان که آدرس از پیش تعیین شده ای را تعقیب کنند، به سراغ مآموریت های خود رفته اند.
🌲 پیش از این دوران، سیاحان اروپایی، با تأنی و در مسیری سرگردان از ایران عبور می کردند و درباره ی آثار باستانی، نگاره و سنگ نبشته های تخت جمشید و اطراف آن، تأمل و حساسیتی از خود نشان نمی دادند.
مورخ هنگامی که سیاحان آن دوران را، متوجه مسایل دیگری از ایران، جز آثار باستانی نمی بیند و حاصل کارشان را آماده سازی لوازم برای بازنویسی تاریخ نانوشته ی ایران باستان تشخیص می دهد و متوجه می شود که حضور پیاپی آن ها صورتی از تقسیم کار در زمینه ای واحد را داشته است، باز هم به این نتیجه ی مشخص و مستقیم می رسد، که این سیاحان جدید، فرستادگان مرکزی واحدند که مشغول سندسازی و سندتراشی برای ترسیم صورتی معین از تاریخ ایران باستان بوده اند.
***