ای در خور اوج!
آواز تو در كوه سحر، و گياهی به نماز
غمها را گُل كرديم، پل زدم از خود تا صخرهٔ دوست
من هستم، و سفالينه تاريكی، و تراويدن راز ازلی
سر بر سنگ، و هوايی كه خنك، و چناری كه به فكر، و روانی كه پر از ريزش دوست
خوابم چه سبك، ابر نيايش چه بلند، و چه زيبا بوته زيست، و چه تنها من!
تنها من، و سرانگشتم در چشمهٔ ياد، و كبوترها لب آب
هم خنده موج، هم تن زنبوری بر سبزه مرگ، و شكوهی در پنجه باد
من از تو پرم، ای روزنهٔ باغ همآهنگی كاج و من و ترس!
هنگام من است، ای در به فراز، ای جاده به نيلوفر خاموشپيام!
#سهراب_سپهری
در نهفتهترين باغها، دستم ميوه چيد
و اينک، شاخه نزديک !
از سر انگشتم پروا مكن
بیتابی انگشتانم شور ربايش نيست
عطش آشنايی است!
درخشش ميوه ! درخشان تر...
وسوسه چيدن در فراموشی دستم پوسيد
دورترين آب
ريزش خود را به راهم فشاند
پنهان ترين سنگ
سايهاش را به پايم ريخت
و من، شاخه نزديک !
از آب گذشتم، از سايه بدر رفتم
رفتم، غرورم را بر ستيغ عقاب- آشيان شكستم
و اينک، در خميدگی فروتنی، به پای تو ماندهام
خم شو، شاخه نزديک!...
#سهراب_سپهری
به کنار تپه شب رسید
با طنین روشن پایش آینه فضا را شکست
دستم درتاریکی اندوهی بالا بردم
و کهکشان تهی تنهایی رانشان دادم
شهاب نگاهش مرده بود
غبار کاروانها را نشان دادم
و تابش بیراههها
و بیکران ریگستان سکوت را
و او پیکرهاش خاموشی بود
لالایی اندوهی بر ما وزید
تراوش سیاه نگاهش با زمزمه سبز علفها آمیخت
و ناگاه از آتش لبهایش جرقه لبخندی پرید
در ته چشمانش تپه شب فرو ریخت
و من
در شکوه تماشا، فراموشی صدا بودم...
#سهراب_سپهری
ما هسته پنهان تماشاییم
ز تجلی ابری کن بفرست
که ببارد بر سر ما
باشد که به شوری بشکافیم
باشد که ببالیم و به خورشید تو پیوندیم!...
#سهراب_سپهری
ریخته سرخ غروب
جا به جا بر سر سنگ
کوه خاموش است
میخروشد رود
مانده در دامن دشت
خرمنی رنگ کبود
سایه آمیخته با سایه
سنگ با سنگ گرفته پیوند
روز فرسوده به ره می گذرد
جلوه گر آمده در چشمانش
نقش اندوه پی یک لبخند
جغد بر کنگرهها میخواند
لاشخورها سنگین
از هوا تک تک آیند فرود
لاشهای مانده به دشت
کنده منقار ز جا چشمانش
زیر پیشانی او
مانده دو گود کبود
تیرگی میآید
دشت می گیرد آرام
قصه رنگی روز
میرود رو به تمام
شاخهها پژمرده است
سنگها افسرده است
رود مینالد
جغد میخواند
غم بیامیخته با رنگ غروب
میترواد ز لبم قصه سرد
دلم افسرده در این تنگ غروب ...
#سهراب_سپهری