🌹
#ملاصدرا، همچون فلاسفه پیش از خود، #وهم را به صورت مشترک لفظی میان چند معنا به کار می برد؛
وی گاه #وهم را در مقابل عقل که مطیع ملک است، به عنوان قوه ای که مطیع شیطان است به کار می برد، گاه آن را در مقابل عقل به عنوان قوه ای که مدرک جزئیات است، و در درک کلیات دچار خطا می شود یاد می کند.
گاه آن را در مقابل حس و خیال به عنوان مدرک معانی نامحسوس به کار می برد.
و گاه #وهم را به معنای اعتقاد مرجوح در مقابل #ظن به کار می برد.
#ملاصدرا در مقام تعریف #قوه_واهمه نیز به فراخور بحث تعابیر متفاوتی دارد، که اگر چه با هم به ظاهر اختلاف دارند، اما با هم متناقض یا متضاد نیستند، بلکه یک نسبت هم پوشانی بین آنها برقرار است، و مکمل یکدیگرند، به گونه ای که می توان همه آنها را به یک تعریف جامع ارجاع داد.
#صدرالمتألهین گاهی #وهم را به اعتقاد مرجوح - در مقابل ظن - تعریف می کند، و گاه در بیان مراتب تجرید ادراکات حسی می گوید، #وهم قوه ای است که صور را از تشخص تجرید می کند، اما همچنان بین صورت و شیء خارجی اضافه و ارتباطی برقرار است.
از عباراتی که #صدرالمتألهین در بیان مدرکات وهم دارد چنین تعریفی بر می آید: #وهم قوه ای است که معانی جزئی غیر محسوس و اموری که به حس در می آیند، اما حس به آنها پی نمی برد را درک می کند.
البته گاه ملاصدرا وهم را به قوه ای که شانش ادراک غیر مطابق با واقع و ادراک امور بر غیر وجه آنهاست تعریف می کند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
https://eitaa.com/Ostadkhosravi