خبرنامه روستای ازوار📣🌺
آنچه از آن شب در ذهنم مانده این است که از تصور آخرین شب اردوگاه ذوقزده نبودم. نمیدانم چرا قلبم سنگ
نخستین دیدار ما پس از سالها، کجا و چگونه خواهد بود؟ آنها انتظار دارند من چگونه باشم؟ و سؤالات بسیاری از این قبیل.
با دوستانم چگونه برخورد خواهم کرد؟ نمیتوانستم باور کنم که با آن همه سابقه رفاقت و صمیمیت آنها مرا فراموش کرده باشند. با خودم گفتم حتی اگر تمام وقت هم آنها در جبهه و جنگ بودند حداقل این دو سال بعد از پایان جنگ چرا برایم نامهای ننوشتند؟!
وداع با اسارتگاه!
آن شب گذشت. صبح فردا با همه روزهای اسارت فرق میکرد. ۱۴ شهریور. با بُغض سنگینی در گلو، درحالیکه اشکِ چشمانم را پنهان میکردم...
سوال عجیب نماینده صلیب سرخ از اسراء
عصر آن روز نام و شماره مرا هم خواندند. جلو رفتم، یک دست لباس و کفش دمپایی یک جلد قران مجید را گرفتم، لباسهایم را عوض کرده و رخت نو را پوشیدم. کمی آن طرفتر میزی بود که چند نماینده صلیب سرخ پشت آن نشسته بودند. اسیران قبل از خروج در مقابل آن میز لحظاتی میایستادند و به سؤالی پاسخ میدادند. نمیدانستم این گفتگوی کوتاه چه هست، تا وقتی نوبتم رسید. سؤال این بود:
«آیا میخواهی به ایران برگردی یا میل داری به عراق و یا هر کشور دیگری پناهنده شوی؟»
#آزادگان #خاطره ۴
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
خبرنامه روستای ازوار📣🌺
نخستین دیدار ما پس از سالها، کجا و چگونه خواهد بود؟ آنها انتظار دارند من چگونه باشم؟ و سؤالات بسیار
سؤال بسیار مسخرهای بود. ولی من که نمیتوانستم همه احساسم را نسبت به این سؤال بیان کنم، لبخندی زدم و جواب منفی دادم و از پای آن میز هم گذشتم...وپس چند ساعت طول مسیر تکریت تا مرز خسروی
عبور از تونل استقبال کنندگان!
دوران اسارت با تمام فراز و نشیبهایش داشت به پایان میرسید...چندساعت بعد خود را در حلقه سربازان و پاسداران ایرانی لب مرز دیدم. آنها با لبخند و شادمانی مرا در آغوش گرفتند و بوسیدند، اینجا هم باید از تونلی میگذشتیم، تونلی متشکل از صفِ استقبالکنندگان که در دو طرفِ مسیری منتهی به درِ اتوبوسی ایستاده بودند. اعتراف میکنم که هیچ اثری از شادمانی در چهره و رفتارم مشاهده نمیشد. بلکه با دیدن مرز و پرچم جمهوری اسلامی ایران و سنگرهای بهجامانده از زمان جنگ، که در خاک دو طرف دیده بودم، حال و هوایم به کلی منقلب شده و بهشدت ابری بود.
استقبال مردمی
اتوبوسها به راه افتادند. از کنار روستاهایی که در اثر جنگ به مخروبههایی تبدیل شده بودند، از کنار سنگرهای خالی و میادین مین، تانکها و نفربرهای سوخته، از کنار خاطرات جنگ، از کنار همه اینها گذشتیم. آن قدر در افکار خودم فرو رفته بودم که اصلاً به یاد نمیآورم دیگران در اتوبوس در چه حالی بودند. انگار خودم تنها در آن اتوبوس سوار بودهام. از کنار هر روستایی که میگذشتیم اهالی آنجا با چه شور و اشتیاقی برایمان دست تکان میدادند و شادی میکردند.
#آزادگان #خاطره ۵
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
7.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در این سفر کوتاه مهربان باشیم...
پدر همهی فصلهایش یکی بود❤️🩹
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
Shahram Nazeri - Majnoon dar Del-e Chaah.mp3
24.76M
#شهرام_ناظری
🎶 مجنون در دل چاه
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
⏰اعلام ساعات کار جدید ادارات شهرستان کاشان
📣 به گزارش روابط عمومی و اطلاع رسانی فرمانداری ویژه کاشان: ساعات کار ادارات از روز شنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۳ ساعت ۷:۰۰ الی ۱۴:۳۰ و پنجشنبهها تا ساعت ۱۳:۳۰ بوده و مفاد ماده ۸۷ قانون مدیریت خدمات کشوری در خصوص ساعات کار کارمندان لازم الاجرا است.
🕝ساعات کار بانکها طبق اعلام بانک مرکزی بوده و مراکز بهداشتی و درمانی، بیمارستان ها، اورژانس، آتش نشانی، خدمات امداد جاده ای، مراکز نظامی و انتظامی، بخش های اجرایی و خدماتی شهرداری ها و واحدهای عملیاتی دستگاه های اجرایی طبق مقررات مربوطه خواهد بود.
🔺 هرگونه تغییر در ساعات کار به مناسبت بازگشایی مدارس پس از طی مراحل قانونی، ابلاغ رسمی و اطلاعرسانی خواهد شد.
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روزمان را با قرآن آغاز کنیم/ ترتیل صفحه ۱۸۸ قرآن کریم ( آیات ۷ تا ۱۳ سوره مبارکه توبه)
🍃🌹🍃
🌺 پیامبر (ص) میفرمایند: «مَن کانَ القُرآنُ حَدیثَهُ وَ المَسجِدُ بَیتَهُ، بَنَی اللهُ لَهُ بَیتًا فِی الجَنَّةِ» هرکه قرآن سخنش باشد و مسجد خانهاش، خداوند برای او خانهای در بهشت بنا کند. (امالی صدوق /۴۰۵)
🎙 استاد پرهیزگار
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
💠 #حدیث روز 💠
💎 چکار کنیم نمیریم؟
🔻أمیرالمؤمنین على عليهالسلام:
لَمْ يَمُتْ مَنْ تَرَكَ اَفْعالاً يُقْتَدى بِهِ مِنَ الْخَيْرِ
❇️ كسى كه كارهاى شايستهاى از خود به يادگار گذارد كه ديگران از او پيروى كنند، هرگز نمرده است (بلكه زنده جاويد است).
📚 كنزالفوائد، ج ۱، ص ۳۴۹
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
خبرنامه روستای ازوار📣🌺
سؤال بسیار مسخرهای بود. ولی من که نمیتوانستم همه احساسم را نسبت به این سؤال بیان کنم، لبخندی زدم و
اشک شوق در چشمانشان و لبخند بر لبهایشان بود. دستههای گل بود که به سمت اتوبوس پرتاب میشد. گاهی اتوبوسها در ازدحام مردم از حرکت بازمیماندند، آن وقت بود که مردم از پنجرههای اتوبوس آویزان میشدند، سر و رو و دستانمان را غرق بوسه میکردند. بعضیهایشان با زبان کردی چیزهایی میگفتند و ابراز احساساتی میکردند که من نمیفهمیدم.
تلخترین لحظهی رهایی!
یکی از سختترین صحنهها لحظاتی بود که پدر یا مادری سالخورده عکس جوان یا نوجوانی را جلوی چشمانمان میگرفت و میخواست بداند صاحب آن عکس را میشناسیم یا نه، خبری از او داریم یا نه. وقتی به چهره و چشمان مضطربشان نگاه میکردم با خودم میگفتم ای کاش نبودم تا اینچنین شرمنده این نگاههای معصومانه نباشم...
#آزادگان #خاطره ۶
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
سالروز قیام ۱۷ شهریور گرامی باد.
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
2_177471042262955877.mp3
3.58M
#غلامحسین_بنان
🎶 پیام عاشق
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅