#داستانک
🔰شکار
روزی هارون الرّشید و جمعی از درباریان به شکار رفته بودند.بهلول نیز با آنها بود.
آهویی در شکارگاه ظاهر شد.خلیفه،تیری به سوی آهو افکند ولی تیرش به خطا رفت و آهو گریخت.بهلول گفت:احسنت!!
خلیفه برآشفت و فریاد زد:مرا مسخره میکنی؟؟
بهلول گفت:احسنت من برای آهو بود نه برای خلیفه!
iD ➠@Dastanhaykotah
#داستانک
🔰عظیمت داروغه
روزی داروغه بهلول را گفت:تاچند روز دیگر مرا به شهری دیگر می فرستند .اینک از همه خداحافظی میکنم.
بهلول گفت:این مصیبتی عظیم است!داروغه پرسید:برای شما؟؟
گفت:نه برای آن شهر دیگر!!
iD ➠@Dastanhaykotah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕌خاطراتی شیرین از مرحوم حجتالاسلام والمسلمین کافی ره راجع به «پیادهروی اربعین»
#اربعین
#حجةالاسلام_کافی
#پیاده_روی
iD ➠ @Dastanhaykotah
#داستانک
🔰 حضرت شعیب میگفت :
گناه نکنید که خدا بر شما بلا نازل میکند..
یکی آمد و گفت من خیلی هم گناه
کردم ولی خدا اصلا بلایی بر من نازل نکرده!
خداوند به حضرت
شعیب وحی میکند که به او
بگو اتفاقا تو سر تا پا در زنجیر هستی..
آن فرد از حضرت
شعیب درخواست نشانه میکند.
خداوند میگوید به او بگو
که عباداتش را فقط به عنوان تکلیف
انجام میدهد و هیچ لذتی از آنها نمیبرد..
امام صادق علیه السلام فرمودند:
خداوند كمترين كاري كه درباره
گناهکار انجـام مـیدهد اين است كـه
او را از لـذّت مـناجـات محـروم ميسـازد.
#داستانک
🔰معرفت نور (قرآن و آرامش)
ارنست رُنان، دانشمند بزرگ فرانسوی می گوید: در کتاب خانه شخصی خود هزاران جلد کتاب سیاسی - اجتماعی و غیر آن دارم که آنها را بیش از یک بار نخوانده ام، ولی یک جلد کتاب است که همیشه مونس من است و هر گاه احساس خستگی روحی می کنم و می خواهم درهایی از معارف و کمال بر روی من باز شود، آن را مطالعه می کنم و هیچ گاه از زیاد خواندن آن خسته نمی شوم؛ این کتاب، «قرآن»، کتاب آسمانی مسلمانان است.
iD ➠@Dastanhaykotah
#داستانک
🔰راهنمای ملا
روزی شخصی تفنگچه ای پیدا كرد و آنرا نزد ملا برد و از او پرسید: ملا جان بگو این چی است؟ ملا نگاهی به تفنگچه انداخت و گفت: آن چپق (چلم) فرنگی است.
مردی كه تفنگچه را پیدا كرده بود خوشحال شد و آنرا به دهان خود گذارده و خواست بكشد. اما ناگهان گلوله ای رها شد و مرد بیچاره نقش زمین شد. ملا نگاهی به جسد بی جان او انداخت و گفت: عجب تمباكوی خوبی داخل این چپق بود، تا یك پك كشید نشه شد و روی زمین افتاد.
iD ➠@Dastanhaykotah
#داستانک
🔰دوست و دشمن
انوشیروان نویسنده ای به نام جمیل داشت که باهوش ولی نابینا بود.
هنگامی که امام علی (علیه السلام) وارد نهروان شد ، از جمیل پرسید ای جمیل، سزاوار است انسان چگونه باشد؟
جمیل گفت باید دوستش کم و دشمنش زیاد باشد، چون وقتی دشمن زیاد شد انسان مواظب رفتار و گفتارش است که مبادا به لغزش افتاده و دشمن سوء استفاده کند و در نتیجه از لغزش ها در امان خواهد ماند.
امیر مؤمنان گفتار او را تصدیق کرد.
iD ➠@Dastanhaykotah
#داستانک
🔰دوست_خلیفه
یکی از خاصان خلیفه از مسیری رد می شد.بهلول بی هوا تنه ای به او زد.آن فرد برآشفت و گفت:می دانی من کی هستم؟
بهلول گفت:بله خوب میدانم.چون قبلا هم تو را دیده ام!
پرسید:درکجا؟
بهلول گفت:در دارالمجانین
آن شخص فریاد زد که:دیوانه!من در بارگاه خلیفه هستم و از خاصان درگاه اویم.
بهلول گفت:من هم همین را گفتم!!
iD ➠@Dastanhaykotah
◄حضرت یوسف (ع) از غلامی زلیخا تا عزیزی مصر
روایت زیبای دلدادگی زلیخا به حضرت یوسف (ع) که در قرآن به عنوان زیباترین قصه ها از آن یاد شده برای همه آشنا است. پیامبری که با درخواست گناه از جانب زلیخا مواجه شد. اما به خاطر خداوند تسلیم خواسته زلیخا نشد و رفتن به زندان و گذراندن سال های جوانیش در زندان را به آلوده شدن به گناه ترجیح داد و از امتحانی بزرگ سر بلند بیرون آمد؛ امتحانی که پاداش آن رسیدن به عزیزی مصر و عطا شدن علم تعبیر خواب توسط خداوند بود.
🌷چند توصیه آیت الله #بهجت ره🌷
🌿 برای دوری از ریا، لاحول و لاقوه الا بالله زیاد بگویید
🌷 برای درمان عصبانیت،زیاد صلوات بفرستید
برای تمرکز فکر،زیاد لااله الا الله بگویید
🌺 برای رفع اختلاف زوجین،صدقه متعدد به افراد متعدد بدهید
🌷برای دفع شر و بلا بخوانید:اللهم صل علی محمد و آله و امسک عنا السوء
iD ➠ @Dastanhaykotah
#داستانک
🔰 قلب ها را از کینه پاک کنیم
⭕️روزی لقمان به فرزندش گفت :
« از فردا یک کیسه با خودت بیاور و در آن به تعداد آدمهایی که دوست نداری و از آنان بدت میآید پیاز قرار بده »
روز بعد فرزند همین کار را انجام داد و
لقمان گفت :
« هرجا که میروی این کیسه را با خود حمل کن »
فرزنش بعد از چند روز خسته شد و به او شکایت برد که پیازها گندیده و بوی تعفن گرفته است و این بوی تعفن مرا را اذیت میکند.
⭕️لقمان پاسخ داد :
« این شبیه وضعیتی است که تو کینه دیگران را در دل نگه داری . این کینه ، قلب و دلت را فاسد میکند و بیشتر از همه خودت را اذیت خواهد کرد ...
iD ➠ @Dastanhaykotah
#داستانک
🔰کلنگ قاضی
روزی بهلول نزد قاضی بغداد نشته بود که قلم قاضی از دستش به زمین افتاد. بهلول به قاضی گفت: جناب قاضی کلنگت افتاد آنرا از زمین بردار. قاضی بمسخره گفت : واقعاً اینکه میگویند بهلول دیوانه است. صحیح است آخر قلم است نه کلنگ
بهلول جواب داد:مردک تودیوانه هستی که هنوز نمیدانی. با احکامیکه به این قلم مینویسی خانه های مردم خراب می کنی، تو بگو قلم است یا کلنگ؟
iD ➠ @Dastanhaykotah
#داستانک
یکی از خاصان خلیفه از مسیری رد می شد.بهلول بی هوا تنه ای به او زد.آن فرد برآشفت و گفت:می دانی من کی هستم؟
بهلول گفت:بله خوب میدانم.چون قبلا هم تو را دیده ام!
پرسید:درکجا؟
بهلول گفت:در دارالمجانین
آن شخص فریاد زد که:دیوانه!من در بارگاه خلیفه هستم و از خاصان درگاه اویم.
بهلول گفت:من هم همین را گفتم!!
iD ➠ @Dastanhaykotah
#داستانک
یکی از خاصان خلیفه از مسیری رد می شد.بهلول بی هوا تنه ای به او زد.آن فرد برآشفت و گفت:می دانی من کی هستم؟
بهلول گفت:بله خوب میدانم.چون قبلا هم تو را دیده ام!
پرسید:درکجا؟
بهلول گفت:در دارالمجانین
آن شخص فریاد زد که:دیوانه!من در بارگاه خلیفه هستم و از خاصان درگاه اویم.
بهلول گفت:من هم همین را گفتم!!
iD ➠ @Dastanhaykotah
#داستانک
🔰فرار_از_آتش
🔰بیت_المال
در عصر خلافت امام علی علیه السلام که اموال بسیار به عنوان بیت المال به کوفه می آمد
قنبر، غلام حضرت، چند ظرف طلا و نقره از بیت المال را به حضور امام علی علیه السلام آورد و عرض کرد:
«تو آنچه بود، همه را تقسیم کردی و برای خود چیزی نگه نداشتی. من این ظرف ها را برای تو ذخیره کرده ام.»
امام علی (ع) شمشیر خود را کشید و به قنبر فرمود:
«وای بر تو، دوست داری که به خانه ام آتش بیاوری.»
سپس آن ظرف ها را قطعه قطعه کرد و سرپرست های امور شهری را طلبید.
آنها را به آنان داد، تا عادلانه بین مردم تقسیم کنند
iD ➠ @Dastanhaykotah
#داستانک
🔰به ابوسعيد ابوالخير، گفتند :
فلاني قادر است پرواز کند،
گفت: اين که مهم نيست، مگس هم مي پرد.
گفتند: فلاني را چه ميگويي..؟؟روي آب راه ميرود..!!
گفت: اهميتي ندارد، تکه اي چوب نيز همين کار را مي کند.
گفتند: پس از نظر تو شاهکار چيست..؟؟
گفت: اين که در ميان مردم زندگي کني ولي هيچگاه به کسي زَخم زبان نزني، دروغ نگويي، کلک نزني ٬دلي نشکني٬ از اعتماد کسي سوء استفاده نکني و کسي را از خود ناراحت نکني.
✨اين شاهکار است✨
iD ➠ @Dastanhaykotah
#داستانک
🔰پند قرآنی
نظارت خداوند
(يَا بُنَيَّ إِنَّهَا إِن تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَكُن فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّمَاوَاتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّـهُ إِنَّ اللَّـهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ) لقمان/16
« پسرکم! به راستی اگر (گفتار و کردار خوب و بد تو) به اندازه وزن دانه ای خردل و درون سنگی يا در آسمان ها يا در (ژرفای) زمين باشد الله آن را مى آورد (و به آن آگاه است) به راستی الله ریزبینی باخبر است.»
iD ➠ @Dastanhaykotah
🔰تلنگر
☑️سید عبد الکریم کفاش، هر هفته حداقل یک بار خدمت امام زمان (علیه السلام) می رسید.
♦️خودش می گفت: آقا از من سؤال کردند، سید کریم! اگر هفته ای یک بار ما را نبینی چه خواهی شد؟ عرض کردم: آقا جان می میرم.
🔘فرمود: همین است که ما را می بینی
iD ➠ @Dastanhaykotah
🔰حضرت شیخ جعفر مجتهدی(ره)
خانهای که در آن به نام امام حسین (علیه السلام) مراسم عزاداری اقامه شود، عطر و نور مخصوصی پیدا میکند که مطلوب فرشتگان و اولیای خدا است.
امروز هم سیدالشهدا (ع) در انتظار لبیک من و شما است.
همیشه #به_یاد_او بودن و #راه_مرام_او را دنبال کردن از مصادیق بارز #لبیک گفتن به «هل من ناصر حسینی» است.
iD ➠ @Dastanhaykotah
🔰تلنگریبرایما
🔹خبرنگار وژاپنی پرسید :
شما تا ڪے حاضرید بجنگید؟
شیرودی خندیـد و گفت : « ما برای خاڪ نمےجنگیـم ما براے اسلام مےجنگیم تا هرزمان کہ اسلام درخطر باشد.» این را گفت و بہ راه افتاد و آستین هایش را بالا زد...
چندنفربہ زبان های مختلف ازهم مےپرسیدند: ڪجا ؟ خلبان شیرودی بہ ڪجا مے رود ؟؟؟ هنوز مصاحبه تمـام نشده...
شیرودی خندید و بلند گفت:
نماز! صدای اذان مےآید وقت نمـاز است.
iD ➠ @Dastanhaykotah
🔰تلنگر
خداوند به حضرت شعیب (علیه السلام) وحی کرد که صد هزار نفر از پیروانت را مجازات خواهم کرد.چهل هزار نفر از آنان بدکار و بقیه خوب هستند.
حضرت شعیب (علیه السلام) پرسید خدایا، بدکاران باید کیفر ببینند، اما خوبان چرا؟
خداوند فرمود برای اینکه خوبان با گناهکاران سازش کردند و از خشم و غضب من نسبت به گناهکاران، خشمگین نگشتند.
#امر_به_معروف_نهی_از_منکر
🔰داستان
🔰علامه طباطبایی(ره)
ایشان در مجلس روضه ای که سیدی در محله گذر خان قم تشکیل می داد شرکت می نمود
یک بار قسمتی از منزل آن سید نوسازی شده بود و علامه در همان قسمت نشسته بودند در آن هنگام که می پرسند می پرسند چه مدت است که در اینجا مجلس عزاداری بر پاست گفته بودند که بیش از ۴۰ سال مرحوم علامه از آن قسمت نوسازی شده برخاستند و به قسمت قدیمی خانه رفتند
و فرمودند این آجرهایی که چهل سال شاهد گریه بر امام حسین بودند و داستی دارند که انسان به اینها تبرک می گوید.
اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوستان آموزنده و کاربردی بود، حتما ببینید! زن و مردی سر میز شام بودند که یک تیکه از غذا توو گلوی مرد گیر می کند و در حال خفه شدن و مرگ است و کاری از دست اطرافیانش هم بر نمی آید و همه شاهد خفه شدنش هستند! ولی ببینید چطور مرد دیگری که در رستوران بوده او را از مرگ صد در صدی نجاتش می دهد! در این مواقع مثل کلیپ رفتار کنید تا شخص را از خفگی نجات دهید! به اشتراک بگذارید!
iD ➠ @Dastanhaykotah