eitaa logo
پرسپولیس لاو|PERESLOVE🚩 هواداران پرسپولیس ❤️🚩 داستان هـاے کوتـاه فوتبال برتر
5.1هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
3.9هزار ویدیو
10 فایل
𝖲𝘁ᗩ𝗿𝖳: 1402 .2 .21"🫂❤ ت‍‌و پ‍‌ادش‍‌اه س‍‌رزم‍‌ی‍‌ن ق‍‌ل‍‌ب ک‍‌وچ‍‌ک م‍‌ن‍‌ی؛) 𝖯𝗿Տ𝗉𝗼ᒪ𝘀ᗩ𝗺♥️🧶...! م‍‌ی‍‌ری ب‍‌ر‍و ای‍‌ن‍‌ج‍‌ا ج‍‌ای ه‍‌وادار ف‍‌ی‍‌ک ن‍‌ی‍‌س‍‌ت👋🏻. جهت رزرو تبلیغ 👇 https://eitaa.com/joinchat/179306566C317ae49091 .
مشاهده در ایتا
دانلود
📔 مردی بار گندم خویش به آسیاب برد، آسیابان که بیوەزنی بود گفت: 2 روز دیگر آردها آماده است. مرد با لحنی آمرانه گفت: گندم مرا زودتر آرد کن وگرنه دعا میکنم خرت (که سنگ آسیاب را می‌چرخاند) تبدیل به سنگ شود. زن (آسیابان) در جواب گفت: اگر نفسی به این گیرایی داری، دعا کن گندمت آرد شود، خر را ول کن! 👌ای کاش کسانی که برای همه آرزوی مرگ می‌کنند برای خوشبختی خویش نیز دعائی بکنند..! ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌
😃 شخصی مادر پیرش را در زنبیلی می گذاشت و هرجا می رفت، همراه خودش میبرد. روزی حضرت عیسی علیه السلام او را دید، به وی فرمود: آن زن کیست گفت مادرم است. فرمود: او را شوهر بده. گفت: پیر است و قادر به حرکت نیست. پیرزن دستش را از زنبیل بیرون آورد و بر سر پسرش زد و گفت: آخه نکبت! تو بهتر می فهمی یا پیغمبر خدا؟😂 iD ➠ @Dastanhaykotah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سخنرانی_تصویری ☑️ پله پله تا ملاقات خدا 🔸 اصلا چرا خدا ما رو آفرید؟! 🌐 خدا مارو افرید تا لذت ببریم #لذت_بی_ضرر 🎤 #استاد_پناهیان iD ➠ @Dastanhaykotah
🔰 دعایی با آثار بسیار ... الله مبشرکاشانی: روزی مشکلی برای مرحوم معزّی پیش آمد وخدمت آیت الله کشمیری رسیدیم، پرسید: برای رفع مشکلم چه کنم فرمود: روزی دو مرتبه دعای یستشیر بخوان یکمرتبه بعد از نماز صبح [بین الطلوعین] و یکمرتبه اول شب بعد از نماز[مغرب] و فرمود بمدت ده روز بخوان نتیجه می‌گیری، پس از یک هفته به اتفاق حاج آقای معزّی خدمت آقای کشمیری رسیدیم آقای معزی گفت: الحمدلله هنوز ده روز نشده حاجتم روا شد. مرحوم آیت الله کشمیری فرمود: این دعا آثار و برکات زیادی دارد و ادامه آن علاوه بر تقرب حضرت حق ، برکات دنیوی از جمله برآورده شدن حاجات دارد و مرحوم آیت الله قاضی سفارش بسیار به خواندن آن می‌کرد. iD ➠ @Dastanhaykotah
✅در روايت صحيح بسيار مهمى از رسول خدا (ص) روايت شده كه فرمود : ✍روزى امين وحى براى اداى وحى به نزد من آمد . هنوز آنچه را كه بايد بر من بخواند تمامش را نخوانده بود كه ناگهان آوازى سخت و صدايى هولناك برآمد . وضع فرشته وحى تغيير كرد ، پرسيدم : اين چه آوازى بود ؟ گفت : اى محمد ! خداى تعالى در دوزخ چاهى قرار داده ، سنگ سياهى در آن انداختند ، اكنون پس از سيزده هزار سال آن سنگ به زمين آن چاه رسيد . 💥پرسيدم : آن چاه جايگاه چه كسانى است؟ گفت : از آنِ بى نمازان و شرابخواران !
ابوعبیده گوید: از مدینه تا مکه در یک کجاوه همراه علیه السلام بودم ، حضرت در بین راه پیاده شد و برگشت و فرمود: اباعبیده دستت را بده ، من دستم را دراز کردم حضرت چنان فشرد که فشار دست او را در انگشتانم احساس کردم .  آنگاه فرمود: اى اباعبیده ! هر مسلمانى که برادر مسلمانش را ملاقات کند و با او مصافحه نماید و انگشتان خود را با انگشتان او در هم کند، گناهان آنها مانند برگ درختان در فصل زمستان بریزد.
✍"متنى از جنس طلا" زنده بودن حرکتی است افقی از گهواره تا گور، اما زندگی کردن حرکتی است عمودی از فرش تا عرش زندگی یک تداوم بی نهایت اکنون هاست. ماموریت ما در زندگی "بی مشکل زیستن " نیست" با انگیزه زیستن است" سلطان دلها باش اما دل نشکن. پله بساز اما از کسی بالا نرو. دورت را شلوغ کن اما در شلوغی ها خودت را گم نکن. 👌طلا باش اما خاکی
🔰حضرت امام علی علیه السلام : ‌ در شگفتم از كسى كه در وجود خداوند شك مى‌كند ، در حالى كه آفرینش خداوند را مى‌بيند. در شگفتم از بخيل به سوى فقرى مى شتابد كه از آن مى گريزد ، و سرمايه اى را از دست مى دهد كه براى آن تلاش مى كند. در دنيا چون تهيدستان زندگى مى كند، امّا در آخرت چون سرمايه داران محاكمه مى شود. و در شگفتم از متكبّرى كه ديروز نطفه اى بى ارزش ، و فردا مردارى گنديده خواهد بود. و در شگفتم از آن كس كه آفرينش پديده ها را مى نگرد ، و در وجود خدا ترديد دارد. و در شگفتم از آن كس كه مردگان را مى بيند ، و مرگ را از ياد برده است. و در شگفتم از آن كس كه پيدايش دوباره را انكار مى كند ، در حالى كه پيدايش آغازين را مى نگرد. و در شگفتم از آن كس كه خانه نابود شدنى را آباد مى كند ، امّا جايگاه هميشگى را از ياد برده است . ‌ iD ➠ @Dastanhaykotah
🔰خدا چند گناه را به سختي مي بخشد كه يكي از آنها آبرو بردن است. حدیثی از امام باقر(علیه السلام) است که حضرت می‌فرمایند : کسی که از ریختن آبرو و حیثیت مردم چشم‌پوشی کرده و آبروی آن‌ها را نریزد، خداوند در روز قیامت از گناهان او صرف‌نظر خواهد كرد. روایت داریم که می‌فرماید اغلب جهنمی‌ها، جهنمی زبان هستند! فکر نکنید همه شراب می‌خورند و از دیوار مردم بالا می‌روند. یک مشت مؤمن مقدس را می‌آورند جهنم به سبب اينكه آبرو مي برده اند! اسلام می‌خواهد آبروی فرد حفظ شود. iD ➠ @Dastanhaykotah
🔰ابو اسماعیل گوید: به علیه السلام عرض کردم فدایت شوم شیعه در محیطى که ما زندگى مى کنیم بسیار زیاد است . امام علیه السلام فرمود: آیا توانگر به فقیر توجه دارد؟ آیا نیکوکار از خطا کار در مى گذرد؟ و آیا نسبت به یکدیگر همکارى و برادرى دارند؟ عرض کردم : نه . حضرت فرمود: آنها شیعه نیستند شیعه کسى است که این کارها را انجام دهد. iD ➠ @Dastanhaykotah
سدیر یکى از شاگردان امام باقر علیه السلام بود. او مى گوید: امام باقر علیه السلام به من فرمود: اى سدیر آیا روزانه یک برده آزاد مى کنى ؟ عرض کردم : نه . امام علیه السلام فرمود: در هر ماه چطور؟ عرض کردم : نه . حضرت فرمود: درهر سال چطور؟ عرض کردم : نه . امام علیه السلام گفت : سبحان اللّه ، آیا دست یکى از شیعیان ما را مى گیرى و به خانه ببرى و به او غذا دهى تا سیر شود؟ به خدا سوگند این کار بهتر از آزاد کردن برده اى است که از فرزندان حضرت اسماعیل باشد. iD ➠ @Dastanhaykotah
🔰حضرت امام علی علیه السلام : ‌ در شگفتم از كسى كه در وجود خداوند شك مى‌كند ، در حالى كه آفرینش خداوند را مى‌بيند. در شگفتم از بخيل به سوى فقرى مى شتابد كه از آن مى گريزد ، و سرمايه اى را از دست مى دهد كه براى آن تلاش مى كند. در دنيا چون تهيدستان زندگى مى كند، امّا در آخرت چون سرمايه داران محاكمه مى شود. و در شگفتم از متكبّرى كه ديروز نطفه اى بى ارزش ، و فردا مردارى گنديده خواهد بود. و در شگفتم از آن كس كه آفرينش پديده ها را مى نگرد ، و در وجود خدا ترديد دارد. و در شگفتم از آن كس كه مردگان را مى بيند ، و مرگ را از ياد برده است. و در شگفتم از آن كس كه پيدايش دوباره را انكار مى كند ، در حالى كه پيدايش آغازين را مى نگرد. و در شگفتم از آن كس كه خانه نابود شدنى را آباد مى كند ، امّا جايگاه هميشگى را از ياد برده است . ‌ iD ➠ @Dastanhaykotah
🔰حکایت_پادشاه_و_تخته_سنگ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﯽ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻭﺳﻂ ﺟﺎﺩﻩ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦﮐﻪ ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻞ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﺪ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﺎﯾﯽ ﻣﺨﻔﯽﮐﺮﺩ .ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﺭﮔﺎﻧﺎﻥ ﻭ ﻧﺪﯾﻤﺎﻥ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺍﺯﮐﻨﺎﺭ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﻣﯽ ﮔﺬﺷﺘﻨﺪ .ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﻫﻢ ﻏﺮﻭﻟﻨﺪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ ﺷﻬﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪﻧﻈﻢ ﻧﺪﺍﺭﺩ .ﺣﺎﮐﻢ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﻋﺠﺐ ﻣﺮﺩ ﺑﯽ ﻋﺮﺿﻪ ﺍﯼ ﺍﺳﺖ ﻭ ..…ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﺑﺮ ﻧﻤﯽﺩﺍﺷﺖ .ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻏﺮﻭﺏ، ﯾﮏ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﭘﺸﺘﺶ ﺑﺎﺭ ﻣﯿﻮﻩ ﻭﺳﺒﺰﯾﺠﺎﺕ ﺑﻮﺩ، ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺳﻨﮓ ﺷﺪ، ﺑﺎﺭﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺯﻣﯿﻦﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﺎ ﻫﺮ ﺯﺣﻤﺘﯽ ﺑﻮﺩ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﺟﺎﺩﻩﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭﯼ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ .ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﮐﯿﺴﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﻨﮓ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩﺑﻮﺩ، ﮐﯿﺴﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﺍﺧﻞ ﺁﻥ ﺳﮑﻪ ﻫﺎﯼ ﻃﻼ ﻭ ﯾﮏﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ. ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺩﺭﺁﻥ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ :ﻫﺮ ﺳﺪ ﻭ ﻣﺎﻧﻌﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﯾﮏ ﺷﺎﻧﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ!!زندگی عمل کردن است . این شِکَر نیست که چای را شیرین میکند بلکه حرکت قاشق چای خوری است که باعث شیرین شدن چایی میشود.....! iD ➠ @Dastanhaykotah
هدایت شده از دکتر سعید جلیلی
◼️ سالروز شهادت آقا علی بن موسی الرضا علیه السلام، تسلیت باد. ✨برای خشنودی و رضایت حضرت از ما و بهره مندی از شفاعت ایشان، ۱۴ صلوات بفرستیم و ثوابش را به ایشان هدیه کنیم.
تاجری در روستایی، مقدار زیادی محصول کشاورزی خرید و می‌خواست آنها را با ماشین به انبار خود منتقل کند. در راه از پسری پرسید: تا جاده چقدر راه است؟ پسر جواب داد: اگر آرام بروید حدود ده دقیقه کافی است. اما اگر با سرعت بروید نیم ساعت و یا شاید بیشتر!! تاجر از این تضاد در جواب پسر ناراحت شد و به او بد و بیراه گفت و به سرعت خودرو را به جلو راند. اما پنجاه متر بیشتر نرفته بود که چرخ ماشین به سنگی برخورد کرد و با تکان خوردن ماشین، همه محصول‌ها به زمین ریخت. تاجر وقت زیادی برای جمع کردن محصول ریخته شده صرف کرد و هنگامی که خسته و کوفته به سمت خودرواش بر می‌گشت، یاد حرف‌های پسر افتاد... اینجا بود که تازه منظور پسر را فهمید و بقیه راه را آرام و بااحتیاط طی کرد... شاید گاهی باید آرام تر قدم برداریم تا به مقصد برسیم... iD ➠ @Dastanhaykotah
🔰روزی حاکمی به وزیرش گفت: امروز بگو بهترین قسمت گوسفند را برایم کباب کنند و بیاورند. وزیر دستور داد خوراک زبان آوردند. چند روز بعد حاکم به وزیر گفت: امروز میخواهم بدترین قسمت گوسفند را برایم بیاوری و وزیر دستور داد باز هم خوراک زبان آوردند. حاکم با تعجب گفت: یک روز از تو بهترین خواستم و یک روز بدترین هر دو روز را زبان برایم آوردی چرا؟؟؟ وزیر گفت: "قربان بهترین دوست برای انسان زبان اوست و بدترین دشمن نیز باز هم زبان اوست" قدر 4 چیز را پیش از از دست دادن بدان : ۱ـ ثروت را قبل از فقر ۲ـ سلامتی را قبل از بیماری ۳ـ جوانی را قبل از پیری ۴ـ زندگی را قبل از مرگ iD ➠ @Dastanhaykotah
🔰 تاثیر همنشین وقتی کسی جلوی شما خمیازه می کشد شما هم اينكار راتكرار میكنيد. مسببِ این حالت، سلولهای عصبی خاصی است در مغز، که به آنها نورون های آینه ای می گویند. وظیفه ی این نورون ها، تقلیدِ ناآگاهانه از رفتار و کردار دیگران است. مراقب همنشینان خودباشید نورونهای آینه ای مغزتان بدون آگاهی شما، شما را مشابه اطرافیانتان می کند. لذا از نبی گرامی اسلام نقل است: «شخص، بر عادت دوست خود است. پس باید بنگرد با که دوستی می‌کند.» حضرت علی علیه السلام نیز فرمود: «با اهل پرهیزکاری و حکمت، همنشینی و از آنها فراوان سؤال و تحقیق کن که اگر ناآگاه باشی، به دانایی می‌رسی و اگر دانا باشی، بر دانش تو افزوده می‌شود. و در سخنی دیگر سفارش می‌کند: «با دانشمندان همنشین باش تا علمت زیاد، ادبت نیکو و نفس تو پاکیزه شود». iD ➠ @Dastanhaykotah
🔰بازار یوسف‌فروشی گفته‌اند؛ وقتی یوسف را به بازار برده فروشان بردند، بیشتر مردم و بزرگان مصر برای خرید و یا دیدن ازبردگان جمع شدند. در بین جمعیت پیرزنی آمده بود با کلافی ازنخ!! وقتی از او پرسیدند: برای چه آمدی؟ گفت: برای خریدن یوسف! پرسیدند: او را به چه قیمتی می‌خواهی بخری؟ گفت: چیزی ندارم مگر همین کلاف نخ! پرسیدند: کلاف نخ؟ مگر با کلاف نخی می‌توان یوسف را خرید؟ پیرزن اشک در چشمانش جمع شد و گفت: می‌دانم نمی‌توانم یوسف را بخرم، اما می‌خواهم نامم در میان خریدارانش نوشته شود! برای خریدن دل یوسف فاطمه هر کس متاعی دارد بسم الله! دارایی شما چیست؟ دعایی! سلامی! صلواتی! کار نیکی! تبلیغی! مهم این است که ناممان را در میان خریدارانش بنویسی. iD ➠ @Dastanhaykotah
شیری گرسنه از میان تپه‌های کوهستان بیرون پرید و گاوی را از پای درآورد سپس در حالی که… شکمی از عزا درمی آورد، هرازگاهی یکبار سرش را بالا می گرفت و مستانه نعره می کشید. صیادی که در آن حوالی در جستجوی شکار بود، صدای نعره های مستانه شیر را شنید و پس از ردیابی با گلوله ای آن را از پای درآورد... هنگامی که مست پیروزی هستیم بهتر است دهانمان را بسته نگه داریم 🔸غرور، منجلاب موفقیت است موفقیت برای اشخاص کم ظرفیت مقدمه گستاخی است! •
وقتى كه جعفر طيار در جنگ شهيد شد، خبرش به مدينه رسيد. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به منزل جعفر تشريف آورد، به همسر وى (اسماء بنت عميس ) فرمود: كودكان جعفر را بياور! رسول گرامى كودكان را در آغوش گرفت و آنها را بوييد و گريست . عبدالله فرزند جعفر مى گويد: خوب به خاطر دارم آن روز كه پيغمبر نزد مادرم آمد، مادرم گفت : يا رسول الله ! جعفر به شهادت رسيد؟ فرمود: آرى و خبر شهادت پدرم را به او داد، در آن لحظه كه دست محبت بر سر من و برادرم مى كشيد اشك از ديدگانش مى ريخت و درباره پدرم دعا مى نمود. سپس به مادرم فرمود: اى اسماء! مايلى به تو مژده بدهم . عرض كرد: آرى پدر و مادرم فدايت باد. فرمود: خداى بزرگ در عوض بازوان (قلم شده ) جعفر دو بال به او عنايت فرمود تا در بهشت پرواز كند
مرحوم حجة الاسلام دکتر هادی امینی فرزند علامه امینی می گوید: مادر بزرگم (مادر علامه امینی) یک روز آمده بودند منزل ما در نجف، من مطالبی درباره زندگی علامه از ایشان پرسیدم. مادربزرگم به یکی از نکات عجیبی که اشاره کردند این بود که می گفت: من بعد از اینکه ایشان متولد شد تا دو سال تمام هیچ وقت بدون وضو به ایشان شیر نمی دادم و هر وقت موقع شیر دادن ایشان می شد مثل اینکه به من القاء می شد و من می رفتم وضو می گرفتم و بعد به ایشان شیر می دادم، به یاد ندارم بدون وضو به ایشان شیر داده باشم و برکات زیادی در این وضو گرفتن و شیر دادن نصیبم شد.
🔰تلنگر ✍وقتی کاری انجام نمی شه ، شاید خیری توش هست ، صبر کن وقتی مشکل پیش بیاد ، شایدحکمتی داره وقتی تو زندگیت ، زمین بخوری حتما ًدرسی است که باید یاد بگیری وقتی بهت بدی می کنند ، شاید وقتشه که تو خوب بودن رو یادشون بدی وقتی همه ی درها به روت بسته می شه ، شاید با صبر و بردباری در دیگری به روت باز بشه و خدا بخواد پاداش بزرگی بهت بده وقتی سختی پشت سختی میاد ، حتماً وقتشه روحت متعالی بشه وقتی دلت تنگ می شه ، حتماً وقتشه با خدای خودت تنها باشی iD ➠ @Dastanhaykotah
🔰مرده شور ترکیبت را ببرند مردی به نزد قاضی آمد، گفت: ای راهنمای مسلمانان! اگر خرما خورم، دین مرا زیان دارد؟ گفت: نه. گفت اگر قدری سیاه دانه با آن خورم چه؟ گفت: عیبی نباشد. گفت: اگر آب خورم چه شود؟ گفت: بر تو گوارا! آن مرد گفت: خب شراب خرما از همین سه است. آن را چرا حرام گویی؟ قاضی گفت: ای مرد، اگر قدری خاک بر تو اندازم، تو را ناراحتی پیش آید؟ گفت: نه. گفت: اگر مشتی آب بر تو ریزم، چه؟ گفت هیچ نشود. گفت: اگر این آب و خاک را با هم بیامیزم و از آن خشتی بسازم و بر سرت زنم، چگونه باشد؟ گفت: سرم بشکند. گفت: همچنان که این جا سرت بشکند، آن جا هم پیمان دینت بشکند. iD ➠ @Dastanhaykotah
🔰حکایت_خواندنی_ملانصرالدین می‌گویند روزی حکیمی با ملانصرالدین قراری داشت تا با هم به مناظره بنشینند. هنگامی که حکیم به خانه ملا رسید او را در خانه نیافت و بسیار خشمگین شد. تکه گچی برداشت و بر دَرِ خانه ملا نوشت: نادان_احمق ملانصرالدین  به خانه آمد و این نوشته را دید و با شتاب به منزل حکیم رفت و به او گفت: قرار ملاقات را فراموش کرده بودم. مرا ببخشید. تا به منزل آمدم و اسم شما را بر در منزل دیدم به یاد ملاقات‌مان افتادم iD ➠ @Dastanhaykotah