eitaa logo
پرسپولیس لاو|PERESLOVE🚩 هواداران پرسپولیس ❤️🚩 داستان هـاے کوتـاه فوتبال برتر
5.1هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
3.9هزار ویدیو
10 فایل
𝖲𝘁ᗩ𝗿𝖳: 1402 .2 .21"🫂❤ ت‍‌و پ‍‌ادش‍‌اه س‍‌رزم‍‌ی‍‌ن ق‍‌ل‍‌ب ک‍‌وچ‍‌ک م‍‌ن‍‌ی؛) 𝖯𝗿Տ𝗉𝗼ᒪ𝘀ᗩ𝗺♥️🧶...! م‍‌ی‍‌ری ب‍‌ر‍و ای‍‌ن‍‌ج‍‌ا ج‍‌ای ه‍‌وادار ف‍‌ی‍‌ک ن‍‌ی‍‌س‍‌ت👋🏻. جهت رزرو تبلیغ 👇 https://eitaa.com/joinchat/179306566C317ae49091 .
مشاهده در ایتا
دانلود
بعد از ده سال که از اولین و آخرین ارتباطم با ایشان گذشته بود، ایشان را در حرم دیدم. سال ٧١ -٧٢ بود. من آن روزها مشکل مهمی داشتم که ذهنم را مشغول کرده بودم. آمده بودم حرم که بعدش بروم حوزه. آقا بعد از جواب سلام برگشتند به من گفتند: «انسان باید کدخدا را ببیند تا اهل ده را بچاپد!». این صحبتشان خیلی منقلبم کرد. دنبال آقا راه افتادم. ایشان هم مرا حسابی تحویل گرفت. پرسید اهل کجایی و چه می‌کنی. گفتم اهل شهر نور هستم. از نور، تعریف کردند و دعایی هم کردند که: «اهل نور باشید». خلاصه تا خانه با آقا گپ زدم. درس و کلاس را فراموش کرده بودم. حتی مشکلم را یادم رفت. تا خانه با محبت با من صحبت کردند. یک هدیه هم به من دادند. (براساس خاطره یکی از شاگردان) 📚 ذکرها فرشته‌اند، ص٧٨ داســتـــان هــاے کـــوتـــاه ⇩⇩⇩ iD ➠ @Dastanhaykotah iD ➠ @Dastanhaykotah