eitaa logo
پاتوق معرفی کتاب
2.2هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
233 ویدیو
89 فایل
📚 معرفی کتب خوب 🔊ترویج فرهنگ کتابخوانی 🌐 اخبار کتاب 📊ارائه برنامه های پیشنهادی و کاربردی ترویج کتاب 💬انتقاد، نظر، پیشنهاد: @admin_book 📚پاتوق کتاب کودک و نوجوان👇 @PMKetab_koodak
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️ بمناسبت سالروز شهادت جانسوز حضرت امام هادی(ع)، امام دهم شیعیان ◾️ 1⃣ ⏰ 📚 حضرت را از مدینه به سامرا آوردند تا زیر نظر خودشان باشد؛ لیکن دیدند فایده ای ندارد. شما اگر حالات این سه امام(امام جواد، هادی و عسکری) را در «مناقب» و جاهای دیگر ملاحظه کنید، متوجه می شوید که در زمان این بزرگواران، ی ارتباطاتی شیعه، بیشتر از زمان امام محمد باقر(ع) و امام صادق (ع) بوده است. از اقصی نقاط دنیا، می فرستادند، پول می فرستادند و دستور می گرفتند؛ درحالیکه اینها در محدودیت بودند. حضرت (ع) در سامرا محبوب مردم شده بود. همه ایشان را احترام می کردند و اهانتی در کار نبود. بعد هم، در وفات آن حضرت و همچنین امام عسکری(ع) شهر غوغا شد. اینجا بود که حکام فهمیدند رازی وجود دارد، آن را باید بشناسند و علاج کنند. آنها به مسئله ی «قدسیت»(پاک بودن از هر عیبی) پی بردند... ⏪ ادامه دارد... 📙 برشی از کتاب 👈 نگاهی یکپارچه به سیره سیاسی و روش مبارزاتی ائمه(علیهم السلام) در بیان 💰 قیمت: فعلا ۵۵ هزارتومان! 📬 : @book_room 🔰با ما کتاب بخوانید👇 📚پاتوق معرفی کتاب📖 @PMKetab
پاتوق معرفی کتاب
◾️ بمناسبت سالروز شهادت جانسوز حضرت امام هادی(ع)، امام دهم شیعیان ◾️ 1⃣ ⏰ #دقایقی_با_کتاب 📚 حضرت ر
◾️ بمناسبت سالروز شهادت جانسوز حضرت امام هادی(ع)، امام دهم شیعیان ◾️ 2⃣ ⏰ 📚 💢 جنگ روانی علیه خلیفه قدرتمند متوکل، حضرت را به مجلس شراب کشاند، تا خبر همه جا بپیچد که، علی بن محمد، میهمان متوکل بود؛ بساط شراب و عیاشی هم در مجلس چیده شده بود! شما ببینید این خبر چه تأثیری برجا می گذاشت. حضرت، با دیدِ یک انسان به قضیه نگاه کرد و مقابل این توطئه ایستاد. حضرت به دربارِ متوکل رفت، و مجلسِ شراب او را به مجلس معنویت تبدیل کرد. یعنی با گفتن حقایق و خواندن شعرهای شماتت بار، متوکل را مغلوب کرد؛ بطوریکه در آخرِ حرف هایش، متوکل بلند شد، برای حضرت غالیه(عطر) و او را با احترام بدرقه کرد. حضرت به او گفت: «تو خیال می کنی اینجا نشسته ای، پنجه ی مرگ تو را فرا نخواهد گرفت؟» و همین طور مراتبِ عمل موت را کِرم هایی که به جان متوکل خواهد افتاد، بیان فرمود. حضرت، مجلس را به کل متحول کرد و از دربار بیرون رفت. در مبارزه ای که که شروع کننده ی آن، خلیفه ای تندخو و قدرتمند بود و طرف دیگر، یک جوان بی دفاع، طرفِ به ظاهر ضعیف تر، دست به یک زد؛ مبارزه ای که در آن نیزه و شمشیر کاربرد ندارد. ما اگر بودیم اصلاً نمی توانستیم این کار را بکنیم. این است که می تواند موقعیت را بسنجد و طوری سخن بگوید که خلیفه را خشمگین نکند. ممکن بود حضرت مثلاً بلند شود و همه ی شیشه های شراب را به زمین بریزد. این، عکس العمل خوبی نبود و نتیجه ای هم از آن گرفته نمی شد، اما حضرت، طوری دیگر عمل کرد. این بُعد قضیه خیلی مهم است. 📙 برشی از کتاب 👈 نگاهی یکپارچه به سیره سیاسی و روش مبارزاتی ائمه(علیهم السلام) در بیان 💰 قیمت: فعلا ۵۵ هزارتومان! 📬 : @book_room 🔰با ما کتاب بخوانید👇 📚پاتوق معرفی کتاب📖 @PMKetab
📚 🔻 نقش حضرت زینب(ع) در روز عاشورا من تصور می کنم وضعیتی که آن روز برای زینب(س) وجود داشته، یک وضعیت استثنایی است. وضع هیچ‌کدام از زن‌ها را و حتی امام سجاد(ع) را نمی‌توانیم با وضع زینب(س) مقایسه کنیم. بسیار وضع زینب(س) وضع سخت و طاقت فرسایی بوده. تمام مردها در روز عاشورا به شهادت رسیدند. عصر عاشورا یک نفر مرد در تمام این خیمه‌گاه نبود، مگر امام سجاد(ع)؛ که او هم مریض بود. آن جا افتاده بود و شاید در حالت اغما به سر می‌برد. حالا شما ببینید این و اردوگاهی که در آن ۸۴ نفر زن و بچه هستند و در میان یک دریای دشمن محاصره‌اند، این‌ها چقدر کار دارند. بعضی تشنه‌اند، بعضی گرسنه‌اند. یا بشود گفت همه تشنه و همه گرسنه‌اند. دل‌ها همه لرزان و خائف است. جسدهای شهدا همه قلم قلم شده روی زمین افتاده است. بعضی برادر این‌هایند. بعضی فرزندانشان هستند. به هر حال یک حادثه‌ی بسیار تلخ و وحشت آوری است. یک نفر باید این جمعیت را جمع کند. آن یک نفر زینب(س) است. زینب(س) فقط این نبود که برادرش را از دست داده بود، یا دو فرزندش را، یا برادرهای دیگرش را، یا این همه عزیزان را و ۱۸ نفر جوانان بنی هاشم و اصحاب وفادار را. این هم بود. و شاید این اهمیتش کمتر از آن هم نبود که در میان این همه دشمن، بارِ سنگینِ اداره و حراست و مدیریت این خرگاه شکست خورده‌ی پراکنده شده و متفرق شده را به عهده دارد. حتی امام سجاد(ع) را هم بایستی اداره کند. لذا در آن چند ساعتی که بعد از حادثه اتفاق افتاد، تا آن ساعتی که حرکت کردند و رفتند و دشمن‌ها مشخص شد که با این‌ها چه کار خواهند کرد، در آن چند ساعت که یک شب تاریک و ظلمانی هم در میان این چند ساعت بوده، خدا می‌داند که به زینب کبری(س) چه گذشته است. لذا بود که زینب(س) در این چند ساعت دائماً در حال حرکت، در حال دوندگی، پیش این بچه، پیش آن زن، پیش این مادر داغ‌دیده، پیش آن خواهرِ برادر از دست داده، پیش آن بچه‌ی کوچک، دائماً بین این افراد حرکت می کند؛ این‌ها را جمع می‌کند. این‌ها را دلداری می‌دهد. اما یک وقت هم طاقت زینب(س) به سر می‌رسید؛ خطاب به برادرش می‌کرد، به برادر شهیدش رو می‌کرد - که تنها ملجأ و ملاذ او بود - در روایت دارد که زینب کبری(س) آمد در بالای سر جسد کشته و مجروح و قطعه قطعه شده‌ی برادرش ایستاد؛ از ته دل فریادش بلند شد: یا مُحَمَّداهُ صَلَّی عَلَیکَ مَلائِکةُ السَّماءِ! ای پیامبر! ملائکه و فرشتگان بر تو صلوات و درود بفرستند! هذَا الحُسَینُ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ؛ این کشته‌ی فتاده به هامون حسین توست... آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای - دوم مهر ۱۳۶۳ خرگاه: اردوگاه، لشکرگاه ملجأ: مأمن ملاذ: تکیه‌گاه منابع: 📒 ۱- - صص ۲۱۲ و ۲۱۳ 📜۲- - صص ۱۳۳ و ۱۴۵ 💰 قیمت حلقه دوم انسان ۲۵۰ ساله: فعلا ۵۵ هزارتومان! 💵 قیمت کتاب (ترجمه لهوف): فعلا ۶۰ هزارتومان! 🛍 : @book_room 🔗 مطلب از: @tarikh_thaqalain 🔰 با ما کتاب بخوانید👇 📚پاتوق معرفی کتاب📖 @PMKetab