#روزه داری در دوران #قاجار ...
به جز مقدسینی که قبل از افطار راهی مسجد میشدند و آنها که دم صبح هم همین کار را میکردند،
دسته سومی هم بودند که شب را به قمار صبح میکردند و میگفتند اگر به این سرگرمی مشغول نشوند، ناچارند بخوابند و روز دیگر خواب نمیروند و روزه برای آنها مشکل خواهد شد!
این دسته، بیشتر، اعیان زادگان بودند ولی در هر حال، روزه می گرفتند، چون اگر نمیگرفتند، در خانه خودشان هم، جا نداشتند.
مرحوم «احمد منشور» میگفت با برادرم «موقر»در مجلس قمار تا صبح مشغول شدیم
چون به سحری نرسیدیم روزه را خورده بعد به منزل آمدیم خبر روزه خوری ما زودتر از خودمان به منزل رسیده بود
همین که وارد شدیم مادرم از ما رو گرفت.
چند روز با ما مثل جذامیها رفتار میکردند قدغن شده بود نوکرها به ما نزدیک شوند.
غذایی اگر میآوردند، درب اتاق میگذاشتد و فرار میکردند، ظرفهای غذای ما را علی حده در حضور ما کنار حوض، خاکمال میکردند
تا بالاخره با وساطت برادر بزرگتر، مارا توبه دادند و دوباره به عضویت خانه پذیرفتند.
برای خوردن روزه نیاز بود که طبیبی تصدیق مرض بدهد،
اطبای آن دوره حتا اطبای یهودی ولو برای روزه خوری هم احترام تصدیق خود را داشتند و تصدیق دروغ نمیدادند.
محال بود وقت افطار صدای فقیری از کوچه بلند شود و چندین نفر داوطلب به سمتش نروند.
در این ماه، کار، تعطیل میشد و مردم به عبادت مشغول میشدند.
طلبکار، سر وقت بدهکار نمیرفت.
ادارات دولتی باز بود اما کسی مراجعه نمیکرد.
مرافعه شرعی در دفتر علما متوقف میشد.
محصلین دیوانی به سراغ مطالبه بدهکاری نمیرفتند.
در خانهها حتی کسی به نوکرها امر و نهی نمیکرد.
اگر بنایی نیمهتمام بود صاحب کار، بیش از نصفِ روز کار نمیکشید اما اجرت روز کامل را می داد.
خلاصه این که مردم در ماه مبارک رمضان، در همه چیز رعایت یکدیگر را میکردند.
#عبدالله مستوفی
شرح زندگانی من (تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه)
جلد اول
نشر هرمس
✍پرسشگری
☝️ولی آیا امروزه عکس العمل ما مردم و مسئولان در نظام جمهوری اسلامی، در قبال حرمت نهادن به ماه مبارک رمضان و روزه داران و برخورد با روزه خواری متهتکان، چگونه است⁉️
👇 👇 👇
✍ کانال عمومی پرسشگری و مطالبات امام و امت https://eitaa.com/PORSASHGARIMOTALEBHTAMAMVOMAT
انگیزه رژیم پهلوی از برگزاری جشنهای اشرافی 2500 ساله
🔹انگيزه و انديشه نهان و آشكار برگزاركنندگان و كارگردانان جشن يادشده در «شرح وظايف شوراى مركزى جشن» تا پايهاى خود را نمايان ساخته است و با نگاهى گذرا به آن، مىتوان دريافت كه شاه با راه انداختن اين برنامه، بر آن بوده است:
🔸1. حركتى را كه از سوى #روشنفكران از دوران #قاجار آغاز شده بود تا با شاهبازى، «زرتشتىنمايى»، باستانگرايى و انديشه تنگنظرانه ناسيوناليستى كار اسلام را بسازند ـ و نتوانستند ـ او با بيرون كشيدن #كوروش و #داريوش از دل گور و باليدن به استخوان پوسيده شاهان
خونآشام، دامن زدن به تعصبات قومى و نژادى، رواج ايدئولوژى شاهنشاهى و... آن حركت استعمارى و واپسگرايانه را به بار نشاند!...
🔹2. شاهبازى، طاغوتمآبى، خودكامگىها و نابكارىهاى دوران باستان را با مجد و شكوه بنماياند و از #شاهان_خونآشام و جنايتپيشه آن دوران الگو بسازد تا بتواند رفتار وحشيانه، نابخردانه و طاغوتمآبانه خود را در ديد ملت آگاه و فروهيده ايران درست، باارزش، درخورپذيرش و شكوهمند وانمود كند و بدينگونه از بدبينى و پشت كردن تودهها به شاه و رژيم شاهنشاهى پيشگيرى كند و از آنجا كه #كوروش با #يهوديان_اسير در زندان #بختالنصر خوشرفتارى كرده و زمينه رهايى آنان را فراهم آورده بود، بىترديد اگر او براى مردم امروز ايران الگو مىشد، #ارتباط_خائنانه_شاه با #صهيونيستها و بازگذاشتن دست #اشغالگران_فلسطين در همه شئون سياسى، اقتصادى و فرهنگى ايران، نه تنها شرمآور و خيانتبار شمرده نمىشد بلكه پسنديده و در خور ستايش نيز بود! از اين رو سياستگذاران و كارگردانان جشنهاى يادشده، يكباره بيش از 150 سال از تاريخ ايران را كه به دوران #سلسله_مادها مربوط مىشد ناديده گرفتند و #كوروش را به عنوان بنيانگذار «شاهنشاهى ايران» وانمود كردند‼️...
🔸3. خودنمايى و برترىجويى از ديگر انگيزههاى شاه براى برگزارى جشن يادشده بود. شاه در برابر هماوردان سرشناس و با شخصيتى كه از پايگاه مردمى فراوانى برخوردار بودند، مانند #جمالعبدالناصر، #سوكارنو، #قوام #نكرومه، #فيدل_كاسترو و... سخت خود را ناتوان و ناچيز مىديد و هيچ امتيازى نداشت تا در برابر آنان به خود ببالد. او ديرزمانى بود كه تلاش داشت تا اين «عقده حقارت» خود را به گونهاى جبران كند، رفرم «انقلاب سفيد» و ناميدن خود به عنوان رهبر اين انقلاب و به يدك كشيدن عنوان «آريامهر» و... نتوانست شخصيتى جهانى براى او بيافريند و محبوبيت مردمى براى او به ارمغان آورد.
🔹شاه در پى ساليان درازى سرخوردگى و درماندگى بر اين اميد بود كه با گره زدن رژيم خود به كوروش و داريوش و راه انداختن جشنهاى دو هزار و پانصدمين سال شاهنشاهى، خود را در برابر ديد جهانيان به شكل فرعونى بىمانند و امپراتورى مقتدر و بىهمتا به نمايش گذارد و براى خود اعتبارى به دست آورد.
🔸اين واقعيت در نوشته برخى از عناصر وابسته به رژيم شاه چنين بازگو شده است:
🔹 ... از اوايل دهه 1960 (1339) اين فكر بر سر شاه افتاده بود كه براى تثبيت پيوندش با سلاطين قبل از اسلام، به برگزارى مراسم پر زرق و برقى نياز دارد و بعد هم كه در تدارک جشنهاى 2500 ساله در #تخت_جمشيد برآمد، احساس مىكرد كه با اجراى اين مراسم خواهد توانست تداوم شاهنشاهى در طول تاريخ ايران را به نظر سران دنيا برساند و به تمام پادشاهان، رؤساى جمهور و حكام جهان ـ كه توالى نوع حكومت امروزشان هرگز به دوران باستان نمىرسيد ـ ثابت كند كه پس از 2500 سال محمدرضا پهلوى وارث برحق كوروش، بنيانگذار شاهنشاهى ايران است....
🔸4. به نمايش گذاشتن افسانه «جزيره ثبات» ايران و انگيختن سرمايهداران و سياستمداران بيگانه به سرمايهگذارى در ايران و گماشتن شاه در خليجفارس به عنوان ژاندارم منطقه و سرازير كردن سلاحهاى سنگين و پيشرفته به سوى ايران
🔹5. سرگرم كردن تودههاى نادار و ستمديده كه جانشان از بيكارى، تهيدستى و گرسنگى به لب رسيده بود و بازداشتن آنان از انديشيدن پيرامون عوامل بدبختى و بىنصيبى خويش و عقبماندگى كشور
🔸6. رواج دادن فساد و فحشا و بىبند و بارى
🔹7. برجسته نشان دادن نقش شاهان در تاريخ ايران و قداست بخشيدن به آنان
🔸8. درخشان نماياندن دوران تاريک پيش از اسلام و ايران باستان
🔹انگيزه ريشهاى و نخستين رژيم شاه از برگزارى جشن دوهزار و پانصدمين سال «شاهنشاهى»...جهشى در راه اسلامزدايى و رواج دادن انديشه ... ناسيوناليستى و زندهكردن ايدئولوژى واپسگرايانه ايران باستان بود ...(نهضت امام خمینی، 787-782)
https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db