✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_چهلم
💠 آخرین صحنه شهر زیبا و سرسبز #داریا، قبرستانی بود که داغش روی قلبمان ماند و این داغ با هیچ آبی خنک نمیشد که تا #زینبیه فقط گریه کردیم.
مصطفی آدرس را از ابوالفضل گرفته و مستقیم به خیابانی در نزدیکی حرم #حضرت_زینب (علیهاالسلام) رفت. ابوالفضل مقابل در خانهای قدیمی ایستاده و با نگاهش برایم پَرپَر میزد که تا از ماشین پیاده شدم، مثل اینکه گمشدهاش را پیدا کرده باشد، در آغوشم کشید.
💠 در این سه روز بارها در دلم رؤیای دیدارش را به قیامت سپرده بودم و حالا در عطر ملیح لباسش گریههایم را گم میکردم تا مصطفی و مادرش نبینند و بهخوبی میدیدند که مصطفی از #شرم قدمی عقبتر رفت و مادرش عذر تقصیر خواست :«این چند روز خیلی ضعیف شده، میخواید ببریمش دکتر؟»
و ابوالفضل از حرارت پیشانیام تب تنهاییام را حس میکرد که روی لبش لبخندی نشست و با لحنی دلنشین پاسخ داد :«دکترش حضرت زینبه (علیهاالسلام)!»
💠 خانهای دو طبقه برایمان تهیه کرده بود و میدانست چه #بهشتی از این خانه نمایان است که در را به رویمان گشود و با همان شرینزبانی ادامه داد :«از پشت بام حرم پیداس! تا شما برید تو، من میبرمش #حرم رو ببینه قلبش آروم شه!»
نمیدانستم پشت این نسخه، رازی پنهان شده که دستم را گرفت و از راه پله باریک خانه، پا به پای قامت شکستهام تا بام آمد.
💠 قدم به بام خانه نهادم و خورشید حرم در آسمان آبی #دمشق طوری به دلم تابید که نگاهم از حال رفت. حس میکردم گنبد حرم به رویم میخندد و #حضرت_زینب (علیهاالسلام) نگاهم میکند که در آغوش عشقش قلبم را رها کردم.
از هر آنچه دیده بودم برای حضرت شکایت میکردم و بهخدا حرفهایم را میشنید، اشکهایم را میخرید و ابوالفضل حال دیدنیِ دلم را میدید که آهسته زمزمه کرد :«آروم شدی زینب جان؟»
💠 به سمتش چرخیدم، پاسخ سوالش را از آرامش چشمانم گرفت و تیغی در گلویش مانده بود که رو به حرم چرخید تا سوز صدایش را پنهان کند :«این سه روز فقط #حضرت_زینب (علیهاالسلام) میدونه من چی کشیدم!»
و از همین یک جمله درددل خجالت کشید که دوباره نگاهم کرد و حرف را به هوایی دیگر بُرد :«اونا عکست رو دارن، اون روز تو بیمارستان کسی که اون زن #انتحاری رو پوشش میداده، تو رو دیده. همونجا عکست رو گرفتن.»
💠 محو نگاه سنگینش مانده بودم و او میدید این حرفها دل کوچکم را چطور ترسانده که برای ادای هر کلمه جان میداد :«از رو همون عکس ابوجعده تو رو شناخته!»
و نام ابوجعده هم ردیف حماقت و بیغیرتی سعد بود که صدایش خش افتاد :«از همون روز دنبالته. نه به خاطر انتقام زنش که تو لو دادی و تا الان حتماً اعدام شده، به خاطر اینکه تو رو با یه #سپاهی ایرانی دیدن و فکر میکنن از همون شبی که سعد تو رو برد تو اون خونه، جاسوس سپاه بودی. حالا میخوان گیرت بندازن تا اطلاعات بقیه رو ازت دربیارن.»
💠 گیج این راز شش ماهه زبانم بند آمده بود و او نگاهش بین من و #حرم میچرخید تا لرزش چشمانم بند زبانش نشود و همچنان شمرده صحبت میکرد :«همون روز تو فرودگاه بچهها به من خبر دادن، البته نه از دمشق، از #تهران! ظاهراً آدمای تهرانشون فعالتر بودن و منتظر بودن تا پات برسه تهران!»
از تصور بلایی که تهران در انتظارم بود باز هم رنگش پرید و صدایش بیشتر گرفت :«البته ردّ تو رو فقط از #دمشق و از همون بیمارستان و تو تهران داشتن، اما داریا براشون نقطه کور بود. برا همین حس کردم امنترین جا برات همون داریاست.»
💠 از وحشتی که این مدت به تنهایی تحمل کرده بود، دلم آتش گرفت و او میدید نگاهم از نفس افتاده که حال دلم را با حکایت مصطفی خوش کرد :«همون روز از فرودگاه تا بیمارستان آمار مصطفی رو از بچههای دمشق گرفتم و اونا تأییدش کردن. منم همه چی رو بهش گفتم و سفارش کردم چشم ازت برنداره. فکر میکردم شرایط زودتر از این حرفا عادی میشه و با هم برمیگردیم #ایران، ولی نشد.»
و سه روز پیش من در یک قدمی همین خطر بودم که خطوط صورتش همه در هم شکست و صدایش در گلو فرو رفت :«از وقتی مصطفی زنگ زد و گفت تو داریا شناساییات کردن تا امروز که دیدمت، هزار بار مردم و زنده شدم!»
💠 سپس از همان روی بام با چشمش دور حرم چرخید و در پناه #حضرت_زینب (علیهاالسلام) حرف آخرش را زد :«تا امروز این راز بین من و مصطفی بود تا تو آروم باشی و از هیچی نترسی. برا اینکه مطمئن بودیم داریا تو اون خونه جات امنه، اما از امروز هیچ جا برات #امن نیست! شاید از این به بعد حرم هم نتونی بری!»...
#ادامه_دارد
#دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_چهلم
#تولیدی_عس_زنجان
فرق امام خمینی و امام خامنهای این است که
امام خمینی...
✅ #بهشتی داشت
✅ #رجایی داشت
✅ #مطهری داشت
✅ #مفتح داشت
✅ #باهنر داشت
✅ #چمران داشت
✅ خود آقای #خامنهای رو داشت
و ....
و امّا : امام خامنهای 👇 هاشمی،خاتمی،روحانی،موسوی و ...داشت و هنوز هم دارد!
💠یعنی خودش باید
✅به جای رجایی از #مستضعفین
دفاع کند.
✅به جای مطهری #مبانی را بیان کند.
✅به جای مفتح با #دانشگاهیان وحوزه هم کلام شود.
✅به جای بهشتی از #گفتمان #انقلاب اسلامی #دفاع کند.
✅ به جای باهنر و چمران در تنگناها وارد #میدان_مبارزه شود.
این است دلیل "این عمار؟" او در فتنه ۸۸!!
و چه زیبا گفت شهید مرتضی #آوینی که "خون دادن برای امام خمینی زیباست اما خون دل خوردن برای امام خامنهای ازآن هم زیباتر است."
و چه زیبا تر گفت شهید سردار #حاج_قاسم سلیمانی که خامنهای عزیز مظلوم است او را تنها نگذارید!: 🇮🇷🇮🇷
🔺 شاید اینکه کسی مقام معظم رهبری را #قبول ندارد، بخشی از آن مربوط به ما باشد، ما در #شناساندن این #جایگاه و شخصی که در این جایگاه قرار دارد، کم کاری کردیم...
آقا سیدعلی حسینی خامنهای کیست ... که
تو نیویورک و کالیفرنیا چهارصدهزار نفر #مقلد دارد؟
🔻کدام مرجع تقلیدی،
دومین #تندخوان کشورش بوده است؟
🔻کدام رهبری در دنیا
هشت سال
#سردار جبهههای #جنگ بوده است؟
🔻کدام #فرمانده جنگی
هشت سال رئیس جمهوری بوده است؟
🔻کدام رهبری
دشمنش #مهاجرانی
میگوید تو زندگینامهاش
نه یک برگ سیاه
بلکه یک برگ خاکستری هم
وجود ندارد؟
🔻کدام #سیاستمداری در دنیا
کدام مرد سیاسی
#بچههایش این قدر #سالم و پاک هستند؟
چه طور تربیتشان کرده است؟
🔻همان که
هفتهای دو بار
خارج فقه و اصول میگوید؟
🔻همان که
آیتالله #جوادی گفته است:
"وقتی میهمانش بودم،
اجازه نداد
پسرش با ما #ناهار بخورد
که از بیت المال است."
🔻همان که
استاد ما میگفت
خانهاش #موکت است
فقط یک فرش دارد از جهیزیه خانمش
🔻کدام #مدیری با این حجم کاری،
اخبار 20:30 پخش کرد
مثل همیشه سر وقت به قرارش آمد
رٵس ساعت 8 صبح
نه دقیقهای دیر و نه دقیقهای زود
🔻همان که
به خاطر نگهداری #پدر،
#درس و قم را #رها کرد
🔻همان که
دستش هنوز هم
به خاطر آسیب #درد دارد
و در چهرهاش درد مشخص است
🔻کدام مرجع شیعه
میتوانست
این همه #عالم_سنی را
#مدیریت کند؟
🔻این مرد 84 ساله کیست؟
که امیر #کویت گفته است:
"از نصایحتان،
#منطقه بهره میبرند
و ما …"
🔻پسر امیر #امارات گفته است:
"بابایم می گوید
عالم اسلام،
یک #مرد دارد آنهم #سیدعلی."
🔻#کوفی_عنان
رئیس سابق سازمان ملل گفته است:
"دیدم
در اوج معنویت،
در اوج سیاست بود
باید #رئیس سازمان ملل،
او بود."
🔻#پوتین:
"آنچه دیدم،
منطبق بود
بر داستانهایی که
از #مسیح
در انجیل خواندهام."
🔹️حالا این سیّاس کیست؟
🔻کسی است که
وقتی آیت الله #بهجت
کاملترین نفس عالم
در بیمارستان بستری بود
و به همان درد مرحوم شد
پسرش گفته است:
"دیدم در ساعات آخر عمرش
پدرم ختم #صلوات گرفته
گفتم چرا؟
گفت آقای خامنهای کردستان هستند!"
آخرین عمل بهجت
صلوات برای سلامتی اوست
🔻او کیست که
پسر آقای #پهلوانی گفته است:
"وقتی ایشان قم آمدند،
آقا سیدعبدالله جعفری
به من زنگ زدند
پیرمرد نود و اندی سالهای که
قبلهء عرفا بعد آقای بهجت بود
و کسالت داشت،
که مرا
برای دیدار آقای خامنهای ببر"
و
پسر آقای پهلوانی میگفت: "آن ابرمرد توحید
خم شد
دست سید علی را #بوسید."
💐«یـــا صـــاحـــب الـــزمـــان!»💐
🔹️اگر# نایبت
اینچنین #مدیریت میکند
ده کشور منطقه را
و دلها را،
تو چه میکنی؟😍
🔻بیا باور کن
دشمنانمان هم
ماندهاند
و از دشمنی این مرد
پشیمان شدهاند!
او بینظیر است
افتخار میکنیم
به نفسش
به قدمش
به نورش
🔹️چشم اسلام و ایران
روشن است
از نور او.
لبیک یا خامنهای
برای سلامتیشان صلوات
https://eitaa.com/PR_Police
❤️ سلام بر ابراهیم...
(وجود مغتنمی که قدر ندانستیم)
🔹 چه کنیم با عالمی که اینقدر مملو از #معنا است. وقتی بالاسر عالم #حکیم ایستاده و او اداره میکند هم بیم دارد و هم امید، هم خوف دارد و هم رجا، چرا که حکیم با #حکمت و قواعد کار میکند و ما بیخبر از قواعد اداره عالم، بهفکر دودوتاچارتای مادی خودمانیم...
🔹 وقتی با خدای #حکیم سروکار داری، گاهی حکمتش اقتضا میکند با سیلی از غفلت بیدارت کند و گاه نوازشی نرم و آرام. گاه با جلال و گاه با جمال. و ما حیران در این میدان. و البته حکیم، کریم است و با کریمان کارها دشوار نیست اما بشرطها و شروطها... وقتی اولین فراز ابوحمزه این است که "الهی لا تودبنی بعقوبتک" یعنی خدای مهربانم گاهی برای ادب کردن این بنده بیادب گاهی دست به عقاب میشود. دراین قهر هم، مهر را میبینم. ولی امام میخواهد تا میشود با قهر ادب نشویم که درد دارد...
🔹 شاید ما مدتهاست در #مقام_شکر نیستیم. مدتهاست از درک #نعمت غافلیم. مدل تعامل انسان شاکر با عالم، با حوادث، با حتی کاستیها و نقصان ها متفاوت است. حتی وقتی نقد میکند نقدش از مقام شکر برمیخیزد گویی بوی شکر میدهد...
🔹 ما سالهاست در مقام #کفران_نعمت ایستادهایم. چشم نعمت بینمان کمسو شده. آنقدر که چشمان برای دیدن بدی ها تیزبین است، برای دیدن خوبیها نابیناست. پس شدهایم یکسره غر، یکسره نق، یکسره #ناامیدی و #امیدسوزی
🔹 همین است که آقا دائم میگوید جامعه نیاز به #امید دارد. آقا حکيم است، نبض جامعه را دردست دارد، قواعد عالم را بهتر از ما میداند. میبیند ناشکری ما و #امیدزدایی ما و دشمن که حالا با او به #مخرج_مشترک رسیدهایم چه بلای بزرگی بر سر جامعه و حتی خودمان آورده است. پس راهبردی ترین نقطه برای ایستادن را #امید میداند و امید تکیه بر دیوار شکر دارد چرا که چشم شاکر است که امیدوار است نه چشم کافر...
🔹 آقا دیشب گفت آقای رئیس جمهور #وجود_مغتنم است. اغتنام را پیشتر از امیرالمؤمنین شنیده بودیم وقتی دائما میگفت: فاغتنم الفرصه و یا الفرصه تمر مر السحاب... علی میداند که ما قدر نعمتها و موقعیتها را نمیدانیم پس دائم ما را به اغتنام توجه میدهد.
🔹 آیا با همه نقدها و کاستیها حس کرديم #رئیسی یک #وجود_مغتنم است؟ یا همه چیز را با رئیسی ازدست رفته میدیدیم و در فکر عبور از رئیسی بودیم؟ نه اینکه کاستیها را نبینیم و نقدها را نگوییم، که اولین تذکردهنده خود آقا است همیشه اما سوق و سیاق و میل ما به کجاست؟ نقد میکنیم از دریچه شکر و اغتنام یا نقد میکنیم از پایگاه کفران نعمتها؟ حال جبهه انقلاب را ببینیم چه بود و چه هست.
🔹 من نمیدانم در پس پرده چه حکمتی است، ولی به خدای حکیم و کریم اعتماد دارم و دل به لطف او خوش دارم. رئیسی برای ما هم #رجایی بود در خلوص و شدت خدمت و هم #بهشتی در مظلومیت و غربت. قطعاً خدای متعال خیر این امت را میخواهد و قطعاً همهاش خیر است...
🔹 و نمیدانم چه سری است در #امام_رضا و امام رضایی ها، چه سری است که خیلی از بهترینهایمان یا در راه امام رضا بود که رفتند یا در ایام امام رضا... یا امام رئوف به ما تهیدستان در این روز ولادتت رئوفانه رحمت و کرامت و عنایت کن...
📝 سحر ولادت شمسالشموس، در حیرت از گردش ایام و در آرزوی بازگشت ابراهیم...
#رئیسی
#وجود_مغتنم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻روایت شهید بهشتی، از مظلومیت این روزهای شهید ابراهیم رئیسی
🔻ویژگی مشترک این دو شهید مظلوم بروز و ظهور قدرتمند #هویت_طلبگی در رفتار و توصیف خود و ثبات و ایستادگی در راه خدا و میدان #سلوک_مجاهدانه است.
🔻شهید رئیسی بیش از آنچه میپنداشتیم به پیر و مراد خود #بهشتی مظلوم شبیه بود.
#الگوی_خدمت
#سیدالشهدای_خدمت
#خادم_مردم
#شهید_جمهور
#تولیدی_عس_ایلام_شهرستان_چرداول