فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 شیعه لرین حضرت عباسی وار
شعار معروف آذری زبان ها در اظهار محبت به حضرت عباس (ع)
#حضرت_عباس
#عاشق_قرآنیم
#آذری_ها
#مهدی_رسولی
#تولیدی_عس_زنجان
🔰پنجم مردادماه سالروز عملیات غرور آفرین مرصاد گرامی باد.
🌑عملیات مرصاد یا عملیات فروغ جاویدان نام نبردی است که توسط سازمان مجاهدین خلق برنامهریزی شد و میان جمهوری اسلامی ایران و سازمان مجاهدین خلق پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران و پایان جنگ ایران و عراق، در سال ۱۳۶۷ درگرفت. فرماندهی نیروهای جمهوری اسلامی ایران در این عملیات بر عهده علی صیاد شیرازی و فرماندهی مجاهدین خلق در این ماجرا مسعود رجوی بود. پس از چند روز درگیری در پایان نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بر سازمان مجاهدین خلق پیروز شدند. تعداد زیادی در این نبرد کشته شدند. این نبرد آخرین نبرد در جنگ ایران و عراق بهشمار میرود.
#سالروز_عملیات_مرصاد
#پلیس_ترازانقلاب
#تولیدی_عس_کردستان
🔷 تصویر واقعیِ دانشگاه شریف را انبوه جوانان دینداری تشکیل می دهند که در دهه محرم هرشب در عزای سیدالشهداء(ع) و یارانش اشک می ریزند. این تصویر برعنداز سوزی را یقینا هیچ رسانه معاندی بازنشر نمیدهد.
🔹این تصویر واقعی جوانان دانشجوی شریف هست نه اون چهارتا خود فروخته ی مزدوری که با نشون دادن انگشت وسط به بقیه توهین میکردند.
پ ن :
اینهمه هزینه میکنند که نشون بدن فضای جامعه وبه ویژه فضای نخبگان دانشگاهی با ارزشهای دینی فاصله داره ولی وقتی جوانان هویت واقعی خودشون رو به ویژه در ایام محرم اینگونه نشون میدن تیرخلاص را درمغز پوسیده برعندازان و اربابان احمقشون خالی میکنند. چه زیبا فرمود آن پیر سفر کرده که محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.
اطلاعیه / آیین وداع و مراسم تشییع و تدفین پیکر پاک و مطهر شهید" علی شوقی"
زمان برگزاری مراسم وداع، تشييع و تدفین پيکر پاک شهيد "علی شوقی" اعلام شد.
به گزارش خبرنگار پايگاه خبري پليس، مراسم وداع با پیکر شهيد"علی شوقی"روز شنبه مورخ 7 مرداد ماه راس ساعت 0700 صبح در ستاد شماره 2 ستاد فرماندهی انتظامی استان چهارمحال و بختیاری برگزار و مراسم خاکسپاری نیز پس از تشییع در شهرستان اردل در گلزار شهدای روستای آلیکوه برگزار خواهد شد.
گفتنی است ستواندوم شهید علی شوقی در درگیری و نزاع دسته جمعی طایفه ای در منطقه دیناران از توابع شهرستان اردل به فیض شهادت نائل آمد. روحش شاد و یادش تا ابد گرامی باد.
💢تاسوعای خونین فراجا با شهادت شهید مدافع امنیت علی شوقی از استان چهارمحال بختیاری بام ایران
#شهید_امنیت
#شهید_ستواندوم_علی_شوقی
#تولید_عس_استان_چهارمحال_و_بختیاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مراسم عزاداری و دسته روی هیئت های شهرستان شیروان در روز تاسوعای حسینی(پنجشنبه ۵ مرداد) زیر چتر امنیتی پلیس شیروان ' همراه با توزیع شربت و نذورات توسط پرسنلی انتظامی شهرستان و نیز نوحه خوانی همکاران عزیز انتظامی( جناب سرگرد عيسی سودمند و جناب سرگرد جواد موسی زاده
🖤السلام علیک یا ابوالفضل العباس 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺برپایی موکب پلیس راه استان همدان به مناسبت گرامیداشت یاد و خاطره شهدای کربلای حسینی ، شهدای مدافع امنیت پلیس راه خاش زاهدان و شهید گرانقدر سرهنگ علی میرزایی در روز تاسوعای حسینی
#شهادت
#محرم
#شهدایمدافعامنیت
#شهید_علی_میرزایی
#پلیس_ترازانقلاب
#تولیدی_عس_همدان
🔺دلجویی سردار امیری فرمانده انتظامی استان همدان از فرزند گرانقدر شهید سرهنگ علی میرزایی
#شهادت
#محرم
#شهدایمدافعامنیت
#شهید_علی_میرزایی
#پلیس_ترازانقلاب
#تولیدی_عس_همدان
حجت الاسلام ادیانی نماینده ولی فقیه در فراجا :
تحقق پلیس در تراز انقلاب اسلامی در سایه تمسک به قرآن میسر می شود.
#عاشق_قرآنیم
#پلیی_تراز_انقلاب
#تولیدی_آغربی
😭انواع اشک در قرآن😭
❤️❤️🖤🖤❤️🖤🖤❤️
1⃣ اشک خوف 🖤
إِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَٰنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا
ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺁﻳﺎﺕ [ ﺧﺪﺍﻱِ ] ﺭﺣﻤﺎﻥ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﻣﻰ ﺷﺪ ، ﺳﺠﺪﻩ ﻛﻨﺎﻥ ﻭ ﮔﺮﻳﺎﻥ ﺑﻪ ﺭﻭ ﻣﻰ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ .(مریم ٥٨)
2⃣ اشک شوق 🖤
وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَىٰ أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ
ﻭ ﭼﻮﻥ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﺳﻠﺎم ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ ﺑﺸﻨﻮﻧﺪ ، ﺩﻳﺪﮔﺎﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻲ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺣﻖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺍﻧﺪ ، ﻟﺒﺮﻳﺰ ﺍﺯ ﺍﺷﻚ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ.(مائده٨٣)
3⃣ اشک حسرت 🖤
وَلَا عَلَى الَّذِينَ إِذَا مَا أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لَا أَجِدُ مَا أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّوا وَّأَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَنًا أَلَّا يَجِدُوا مَا يُنفِقُونَ
ﻭ ﻧﻴﺰ ﺑﺮ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻧﺰﺩ ﺗﻮ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ [ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻧﺒﺮﺩ ] ﺳﻮﺍﺭ ﻣﺮﻛﺒﻲ ﻛﻨﻲ ، ﮔﻔﺘﻲ :ﺑﺮ ﻣﺮﻛﺒﻲ ﺩﺳﺘﺮﺳﻲ ﻧﺪﺍﺭم ﺗﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﺩ ﺑﺮم ، ﻫﻴﭻ ﻣﺆﺍﺧﺬﻩ ﻭ ﺳﺮﺯﻧﺸﻲ ﻧﻴﺴﺖ ; ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻨﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻏﺼﻪ ﻭ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺍﺯ ﺩﻳﺪﮔﺎﻧﺸﺎﻥ ﺍﺷﻚ ﻣﻰ ﺭﻳﺨﺖ ﻛﻪ ﭼﺮﺍ ﭼﻴﺰﻱ ﻧﻤﻰ ﻳﺎﺑﻨﺪ ﺗﺎ [ ﺩﺭ ﻧﺒﺮﺩ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ] ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻛﻨﻨﺪ .(توبه٩٢)
4⃣ اشک تمساح(خدعه) 📛
وَجَاءُوا أَبَاهُمْ عِشَاءً يَبْكُونَ
ﻭﺷﺒﺎنگاه(برادران یوسف) ﮔﺮﻳﻪ ﻛﻨﺎﻥ ﻧﺰﺩ ﭘﺪﺭ ﺁﻣﺪﻧﺪ .(یوسف١٦)
#عاشق_قرآنیم
#اشک
#محرم
#امام_حسین
#پلیس_ترازانقلاب
#تولیدی_عس_شرق_تهران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمایش عزاداری محرم کارکنان انتظامی استان از شبکه تابان استان یزد
#تولید_عس_یزد
#محرم
برپایی موکب الحسین (ع) شهدای انتظامی
به مناسبت دهه محرم سال ۱۴۰۲
توسط فرماندهی انتظامی شهرستان مسجد سلیمان استان خوزستان
#محرم_صفر
#پلیس_تراز_انقلاب
#تولید_عس_خوزستان
🏴سخنرانی رییس عقیدتی سیاسی فرماندهی انتظامی استان اردبیل حجت الاسلام والمسلمین موسوی در اجتماع عاشوراییان در شب نهم ماه محرم در مسجد حضرت ابوالفضل علیه السلام زاهدان
📡#پخش_زنده از شبکه هامون سیستان و بلوچستان
#عاشق_قرآنیم
#پلیس_تراز_انقلاب_اسلامی
#پلیس_مجاهد
#جهاد_تبیین
#جنگ_شناختی
#عس_اردبیل
🌹امام سجاد علیه السلام :
عباس را نزد خداوند منزلتى است كه در روز قيامت همه شهيدان بر آن رشك مى برند.
📚بحار الأنوار، ج 22، ص 274
►┅═۞﴾📖﴿۞═┅◄
https://eitaa.com/PR_Police
🏴برپایی موکب الحسین(ع) شهدای انتظامی در فرماندهی مرزبانی استان خراسان شمالی به مناسبت دهه اول محرم ۱۴۰۲🏴
#محرم_صفر
#پلیس_تراز_انقلاب
#تولید_عس_مرزبانی_خراسان_شمالی
🏴☫ با ما همراه شوید.
🏴☫جهاد تبیین
•┈┈••✾🖤🏴🖤✾••┈┈•
🏴روابط عمومی مرزبانی خراسان شمالی🏴
السّلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیهالسلام
برگزاری مراسم قرائت پرفیض زیارت عاشورا در روز هشتم محرم حسینی
به نیابت از شهدای محرم ۱۴۰۲ فراجا
#مرزمقدس
#تولیدی_عس_مرکزآموزش_ولیعصرزابل
-----------*✨🌹✨*-------
*مرزمقدس*مرکزآموزش ولیعصر(عج)زابل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم لحظات آخر قبل از شهادت شهید مصطفی صدر زاده در روز #تاسوعا...
اینطوری این مملکت پابرجا مونده
اونوقت چارتا هَوَل فکر میکنن با لخت شدن میتونن این مملکت رو نابود کنن! شما با لخت شدن و نیم تنه پوشیدن،فقط خودتو مفت و مجانی در معرض دیگران قرار دادی و فقط ازت استفاده ابزاری شده...
#عس_مرکزآموزش_ولیعصرزابل
-----------*✨🌹✨*-----------
*مرزمقدس*مرکزآموزش ولیعصر(عج)
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_چهل_و_سوم
💠 مرد میانسالی از کارمندان دفتر، گوشی را از دستش کشید و حرفی زد که دنیا روی سرم شد :«یا اینجا همهمون رو سر میبرن یا #اسیر میکنن! یه کاری کنید!»
دستم در دست مادر مصطفی لرزید و نه تنها دستم که تمام تنم تکان خورد و حال مصطفی را بههم ریخت که رو به همان مرد نهیب زد :«نمیبینی زن و مادرم چه حالی دارن؟ چرا بیشتر تنشون رو میلرزونی؟»
💠 ابوالفضل تلاش میکرد با موبایلش با کسی تماس بگیرد و کارمند دفتر اختیار از دستش رفته بود که در برابر نهیب مصطفی گوشی را سر جایش کوبید و فریاد کشید :«فکر میکنی سه ماه پیش چجوری ۴۸ تا زائر #ایرانی رو تو مسیر زینبیه دزدیدن؟ هنوزم هیچکس ازشون خبر نداره!»
ابوالفضل موبایل را از کنار گوشش پایین آورد و بیتوجه به ترسی که به دل این مرد افتاده بود، رو به مصطفی صدا رساند :«بچهها تا سر خیابون رسیدن، ولی میگن جلوتر نمیتونن بیان، با تک تیرانداز میزنن.»
💠 مصطفی از حال خرابم انگار تب کرده بود که کتش را از تنش بیرون کشید و روی صندی انداخت، چند قدم بین اتاق رژه رفت و ابوالفضل ردّ تیرها را با نگاهش زده بود که مردّد نتیجه گرفت :«بنظرم طبقه سوم همین خونه روبرویی هستن.»
و مصطفی فکرش را خوانده بود که در جا ایستاد، به سمتش چرخید و سینه سپر کرد :«اگه یه آرپیجی باشه، خودم میزنم!»
💠 انگار مچ دستان #مردانهاش در آستین تنگ پیراهن گیر افتاده بود که هر دو دکمه سردست را با هم باز کرد و تنها یک جمله گفت :«من میرم آرپیجی رو ازشون بگیرم.»
روحانی دفتر محو مصطفی مانده و دل من و مادرش از نفس افتاد که جوانی از کارمندان ناامیدانه نظر داد :«در ساختمون رو باز کنی، تک تیرانداز میزنه!»
💠 و ابوالفضل موافق رفتن بود که به سمت همان جوان رفت و محکم حرف زد :«شما کلتت رو بده من پوشش میدم!»
تیرها مثل تگرگ به قاب فلزی پنجرهها و دیوار ساختمان میخورد و این رگبار گلوله هرلحظه شدیدتر میشد که جوان اسلحه را کف دست ابوالفضل قرار داد.
💠 مصطفی با گامهای بلندش تا پشت در رفت و طنین طپش قلب عاشقم را میشنید که به سمتم چرخید، آسمان چشمان روشنش از #عشق ستاره باران شده بود و با همان ستارهها به رویم چشمک میزد.
تنها به اندازه یک نفس نگاهم کرد و ندید نفسم برایش به شماره افتاده که از در بیرون رفت و دلم را با خودش برد. یک اسلحه برای ابوالفضل کم بود که به سمت نفر بعدی رفت و او بیآنکه تقاضا کند، کلتش را تحویل داد.
💠 دلم را مصطفی با خودش برده و دیگر با دلی که برایم نمانده بود برای ابوالفضل بال بال میزدم که او هم از دست چشمانم رفت.
پوشیده در پیراهن و شال سپیدم همانجا پای دیوار زانو زدم و نمیخواستم مقابل اینهمه غریبه گریه کنم که اشکهایم همه #خون میشد و در گلو میریخت، چند دقیقه بیشتر از مَحرم شدنمان نگذشته و دامادم به #قتلگاه رفته بود.
💠 کتش هنوز مقابل چشمانم مانده و عطر شیرین لباسش در تمام اتاق طنازی میکرد که کولاک گلوله قلبم را از جا کَند.
ندیده تصور میکردم مصطفی از ساختمان خارج شده و نمیدانستم چند نفر او را هدف گرفتهاند که کاسه #صبرم شکست و همه خون دلم از چشمم فواره زد.
💠 مادرش سرم را در آغوشش گرفته و حساب گلولهها از دستم رفته بود که میان گریه به #حضرت_زینب (علیهاالسلام) التماس میکردم برادر و همسرم را به من برگرداند.
صدای بعضی گلولهها تک تک شنیده میشد که یکی از کارمندان دفتر از گوشه پنجره سرک کشید و از هنرنمایی ابوالفضل با دو اسلحه به وجد آمد :«ماشاءالله! کورشون کرده!»
💠 با گریه نگاهش میکردم بلکه خبری از مصطفی بگوید و ظاهراً مصطفی در میدان دیدش نبود که بهسرعت زیر پنجره نشست و وحشتزده زمزمه کرد :«خونه نیس، لونه زنبوره!»
خط گلولهها دوباره دیوار و پنجره ساختمان را هدف گرفته و حس میکردم کار مصطفی را ساختهاند که باز به جان دفتر #رهبری افتادهاند و هنوز جانم به گلو نرسیده، مصطفی از در وارد شد.
💠 هوا گرم نبود و از گرمای جنگ، از میان مو تا روی پیشانیاش عرق میرفت، گوشهای از پیراهن سفیدش از کمربند بیرون آمده و سراسیمه نفسنفس میزد.
یک دستش آرپیجی بود و یک سمت لباسش همه غرق خاک که خمیده به سمت پنجره رفت. باورم نمیشد دوباره قامت بلندش را میبینم، اشکم از هیجان در چشمانم بند آمده و او بیتوجه به حیرت ما، با چند متر فاصله از پنجره روی زمین زانو زد.
💠 آرپیجی روی شانهاش بود، با دقت هدفگیری میکرد و فعلاً نمیخواست ماشه را بکشد که رو به پنجره صدا بلند کرد :«برید بیرون!»...
#ادامه_دارد
#دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_چهل_وسوم
#تولیدی_عس_زنجان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تشییع شهید «علی میرزایی» بر روی دست عزاداران
🔹مراسم وداع و تشییع شهید نظم و امنیت، «علی میرزایی» امروز در اجتماع بزرگ عزاداران در ملایر برگزار شد.