✍️ دیدگاهِ جالبِ شهید صیاد شیرازی پیرامونِ #امام_خامنهای
#متن_خاطره :
قرار بود صیاد شیرازی از دستانِ مبارکِ امام خامنه ای درجۀ سرلشکری بگیره. بهش گفتند: بسلامتی بابا! صیاد هم جواب داد: خوشحالم! اما درجه گرفتن فقط ارتقاء سازمانی نیست ؛ وقتی آقا درجه رو بذارن روی دوشم ، حس میکنم ازم راضی هستند، وقتی هم ایشون از من راضی باشند ، امام زمان(عج) هم ازم راضی خواهد بود ، و همین برام بسه...
🌷خاطره ای از زندگی امیرسپهبد شهید علی صیاد شیرازی
📚منبع: کتاب صیاد دلها ، صفحه 40
✍ یکی از اصلیترین رموزِ موفقیتِ شهید همت
#متن_خاطره
سرتاپاش خاکی ، و از سوزِ سرما چشماش سرخ شده بود. از چهرهاش معلوم بود که خیلی حالش ناجوره؛ اما رفت وضوگرفت
تا نماز بخونه.گفتم: شما حالت خوب نیست، لااقل یه دوش بگیر، یه غذایی بخور، بعد نماز بخون. سرِ سجاده ایستاد، نگاهی بهم کرد و گفت: من خودم رو با عجله رسوندم خونه تا نماز اول وقت بخونم... کنارش ایستادم. حس میکردم هر لحظه ممکنه بیفته زمین. برا همین تا آخر نماز کنارش ایستادم تا اگه خواست بیفته، بگیرمش. محمد ابراهیم حتی در اون شرایط سخت هم حاضر نشد نمازِ اول وقت رو از دست بده...
📌خاطره ای از زندگی سردار شهید محمّد ابراهیم همّت
📚منبع: یادگاران«کتاب همت» صفحه56 به روایت همسر شهید
#پایگاه_ام البنین (س)
#حوزه_حضرت_زهرا (س)
#ناحیه_مقاومت_بسیج_اردستان
✍️ تنها درخواست شهید علم الهدی در زندان ساواک چه بود؟
#متن_خاطره:
نوجوان که بود ، ساواک دستگیرش کرد. رفتم ملاقاتش و دیدم اوضاعِ زندان اصلاً خوب نیست. اتاقهای زندان بسیار کوچک و قدیمی و کاملاً غیر بهداشتی بود. به سید حسینگفتم: چه چیزی لازم داری تا برات بیارم؟ گفت: فقط یه جلد قرآن برام بیارین...
.
🌷خاطره ای از زندگی سردار شهید سید محمد حسین علم الهدی
📚منبع: کتاب لحظه های آشنا ، صفحه ۱۱
#پایگاه_ام البنین _زواره
#حوزه_حضرت_زهرا _زواره
#ناحیه_مقاومت_بسیج_اردستان