17.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بزرگمرد نوجوان،
شهید اسماعیل هاشم
معلوم بود پاهایش بیرمق شده ولی استوار به استقبالمان آمد. برق چشمانش به ما خوشآمد گفت و همان ابتدا با گرمای لبخندش یخمان را آب کرد.
مادر از اسماعیل گفت:« اینکه بسیار به من و پدرش احترام می گذاشت. ولایتمدار، باحجب و حیا، غیور، مقید به نماز اول بود.»
لحظهای نگاه مادر روی عکس رهبری ماند. بعد از سالها هنوز دل سوختگیاش روی لحن سخنش میآمد. صدایش لرزید و گفت:« اسماعیل فرمان امام را بدون درنگ اجابت کرد. ده روز بعد از اعزام در عملیات رمضان، در گرمای مرداد ماه کوشک آسمانی شد.»
مادرانه از ما خواست گوش به فرمان ولی فقیه و مدافع حجاب فاطمی سلام الله علیها باشیم.
محو در شیرینی کلام مادر، متوجه گذر یک ساعتهی زمان نشدیم.
مادر از عشق اسماعیل به قرآن گفت. از سفارش برادر به خواهرش که برایش بسیار قرآن بخواند.
از او خواستیم برایمان دعا کند و از فرزندش بخواهد روز قیامت شفیع ما گردد.
#چهارشنبههای_شهدایی
#پایگاه_حضرتزینبسلاماللهعلیها
#حوزه_حضرتنرجسسلاماللهعلیها
#ناحیه_امامحسنمجتبیعلیهالسلام
#استان_قم