eitaa logo
ﭘرﺗوﮮ ﻋﻇﻣﺕ ﺣﺳﻳن (ﻋﻟﻳﮧ ﺍﻟﺳﻟﺍﻣ)
506 دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
34 فایل
«‏و أنَا أبحَثُ عنِّي؛ وَجَدْتُكَ یٰا حُسین..!» و ﻫﻧﮔﺍﻣﻰ ﻛﮧ ﺩر ﭘﻰؚ ﺧوﺩﻣ ﺑوﺩﻣ ﺗو رﺍ ﻳﺍﻓﺗﻣ ،ﻳﺍ ﺣﺳﻳﻧ؛))♥️ ﻛﭘﻰ؟! ﺣﻟﺍﻟﺕرﻓﻳﻖ ﺷروﻉؚ ﻋﺍﺷﻗﮯ:۱۴۰۲/۱/۲۵ پیوی مدیر👇 @Tgfres ناشناسمون https://harfeto.timefriend.net/17319905519311
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅 ✍ خراش‌های عشق خداوند 🔹در یک روز گرم تابستان، پسر کوچکی با عجله لباس‌هایش را درآورد و خنده‌کنان داخل دریاچه شیرجه زد. 🔸مادرش از پنجره نگاهش می‌کرد و از شادی کودکش لذت می‌برد. ناگهان تمساحی را دید که به‌سوی پسرش شنا می‌کرد. 🔹مادر وحشت‌زده به‌سمت دریاچه دوید و با فریادش پسرش را صدا زد. پسر سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود. تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر آب بکشد. 🔸مادر از راه رسید و از روی اسکله بازوی پسرش را گرفت. تمساح پسر را با قدرت می‌کشید، ولی عشق مادر آن‌قدر زیاد بود که نمی‌گذاشت پسر در کام تمساح رها شود. 🔹کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود، صدای فریاد مادر را شنید و به‌طرف آن‌ها دوید و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را فراری داد. 🔸پسر را سریع به بیمارستان رساندند. دو ماه گذشت تا پسر بهبود پیدا کند. پاهایش با آرواره‌های تمساح سوراخ شده بود و روی بازوهایش جای زخم ناخن‌های مادرش مانده بود. 🔹خبرنگاری که با کودک مصاحبه می‌کرد از او خواست تا جای زخم‌هایش را به او نشان دهد. 🔸پسر با ناراحتی زخم‌ها را نشان داد، سپس با غرور بازوهایش را نشان داد و گفت: این زخم‌ها را دوست دارم، این‌ها خراش‌های عشق مادرم هستند. 🔹گاهی مثل یک کودک قدرشناس، خراش‌های عشق خداوند را به خودت نشان بده. خواهی دید چقدر دوست‌داشتنی هستند. @Partoye_azemat_hoseyn
🔅 ✍ با هزاران وسیله خدا روزی می‌رساند 🔹سلطانى بر سر سفره خود نشسته و غذا مى‌خورد. مرغى از هوا آمد و ميان سفره نشست و مرغ بريان‌كرده‌ای را كه جلوی سلطان گذارده بودند، برداشت و رفت. 🔸سلطان متغير شد، با اركان و لشكرش سوار شدند كه آن مرغ را صيد و شكار كنند. 🔹دنبال مرغ رفتند تا ميان صحرا رسيدند. يک مرتبه ديدند آن مرغ پشت كوهى رفت. 🔸سلطان با وزرا و لشكرش بالاى كوه رفتند و ديدند پشت كوه مردى را به چهار ميخ كشيدند و آن مرغ بر سر آن مرد نشسته و گوشت‌ها را با منقار و چنگال خود پاره مى‌كند و به دهان آن مرد مى‌گذارد تا وقتى كه سير شد. پس برخاست و رفت و منقارش را پر از آب كرد و آورد و در دهان آن مرد ريخت و پرواز كرد و رفت. 🔹سلطان با همراهانش بالاى سر آن مرد آمدند و دست‌وپايش را گشودند و از حالت او پرسيدند. 🔸مرد گفت: من مرد تاجرى بودم، جمعى از دزدان بر سر من ريختند و مال‌التجاره و اموال مرا بردند و مرا به اين حالت اينجا بستند. اين مرغ روزى دو مرتبه به همين حالت مى‌آيد، چيزى براى من مى‌آورد و مرا سير مى‌كند و مى‌رود. 🔹سلطان از شنیدن این وضع شروع به گریه کرد و گفت: در صورتی که خداوند ضامن روزی بندگان است و برای آن‌ها حتی در چنین موقعیتی می‌رساند، پس حاجت به این زحمت و تکلف سلطنت و تحمل آن همه گناه راجع به حقوق مردم و حرص بی‌جا داشتن برای چیست؟ 🔸ترک سلطنت كرد و رفت در گوشه‌اى مشغول عبادت شد تا از دنيا رفت. #ܝߺ‌ߺߺࡋܢߺ߭ࡏަܝ‌ߊ‌ܢߺ߭ܣ اَلَّلهُمـّ_عجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج در محضر خـدا گنـاه ممــنوع📗🖇 ⓙⓞⓘⓝ↴ <-----------•♡•----------- @partoye_azemat_hiseyn
نجس آن چیزی نیست که به دهان وارد می شود!!! بلکه چیزی است که از دهان بیرون می آید مثل؛ دروغ ،ناسزا ،تهمت ، افترا ، غیبت...
🍁 ✍می‌گویند ملا نصرالدین از همسایه‌اش دیگی قرض گرفت. پس از چند روز دیگ را به همراه دیگی کوچک به او پس داد. وقتی همسایه قصه دیگ اضافی را پرسید ملا گفت: دیگ شما در خانه ما وضع حمل کرد. چند روز بعد، ملا دوباره برای قرض گرفتن دیگ به سراغ همسایه رفت و همسایه خوش‌خیال این بار دیگی بزرگتر به ملا داد به این امید که دیگچه بزرگتری نصیبش شود. تا مدتی از ملا نصرالدین خبری نشد. همسایه به در خانه او رفت و سراغ دیگ خود را گرفت. ملا گفت: دیگ شما موقع وضع حمل در خانه ما فوت کرد. همسایه گفت: مگر دیگ هم می‌میرد؟ چرا مزخرف می‌گویی!!!جواب شنید: چرا روزی که گفتم دیگ تو زاییده نگفتی که دیگ نمی‌زاید. دیگی که می‌زاید حتما مردن هم دارد. 🔻این حکایت برخی از ماست که هر جا به نفعمان باشد عجیب‌ترین دروغ‌ها و داستان‌ها را باور می‌کنیم اما کوچکترین ضرر را بر نخواهیم تابید. @Partoye_azemat_hoseyn
✨﷽✨ ✨ 💕مواظب قلب انسانهای اطرافمان باشیم گاهی با بی مهری و آزارشان قلبهای پرمهرشان را به مرور به سنگ تبدیل میکنیم و دیگر هیچ...
🔅 ✍ فقط به‌دنبال رضایت خداوند باش 🔹پیری سالک الی الله بود و شاگردان بسیاری در مسیر معرفت بر گرد حلقه آتش وصل خویش از رحمت حق تعالی داشت. 🔸شاگردی از او، به مقامی بالاتر از او در معرفت رسید، ولی شاگرد اصلی او که خالصانه پا در جای پای استاد می‌گذاشت، به چیزی نرسید. 🔹شاگردی که به مرتبه‌ای از وصل رسید، استاد هم‌مکتبی خود شد که بیش از او در این راه تلاش کرده بود. 🔸استاد به شاگرد گفت: رمز موفقیت من یک چیز است، و رمز ناکامی تو نسبت به تلاش‌هایت هم در یک چیز است. من هرچه می‌کردم به‌دنبال رضایت خدا بودم و چیزی از او جز رضایتش نمی‌خواستم. 🔹تو هم کارهایت برای رضای خدا بود، ولی هدفت شبیه‌شدن به استادت و در نتیجه کسب فضایل او بود تا روزی شبیه او شوی. 🔸بدان! هر خواسته‌ای از خدا که به دنیای تو برگردد پس هوای نفست، تو را در این راه می‌فریبد و از این راه چیزی جز شاگردی کسب نمی‌کنی. 🟠🔵🔴
✨﷽✨ ✨ زندگی سینما نیست مثل تئاتر زنده است کات نداره اگه خرابش کردی نباید بقیشو ببازی فقط میتونی بقیشو بهتر بازی کنی...
✨﷽✨ ✨ پرسیدند انسانیـت چیسـت عالمی گفت: تواضع در وقت رفعت! عفو هـنگام قدرت! سخاوت هنگام تنگدستی! و بخشـش بدون منت...! ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ ✨ 🍂 از درخت بیاموزیم برای بعضی ها باید ریشه بود تا امید به زندگی را به آنها بدهیم🍁 برای بعضی ها باید تنه بود تا تکیه گاه آنها باشیم🍁 برای بعضی ها باید شاخ و برگ بود تا عیب های آنها را بپوشانیم🍁 برای بعضی ها باید میوه بود تا طعم زندگی کردن را به آنها بیاموزیم نه زنده ماندن را❤️
✨﷽✨ ✨ 📛آدم های منفی به پیچ و خم جاده می اندیشند ✅و آدم های مثبت به زیبایی های جاده 🌺عاقبت هر دو به مقصد می رسند اما یکی با حسرت و دیگری با لذت👌 💐مثبت باشید❗️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ ✨ 🍂 از درخت بیاموزیم برای بعضی ها باید ریشه بود تا امید به زندگی را به آنها بدهیم🍁 برای بعضی ها باید تنه بود تا تکیه گاه آنها باشیم🍁 برای بعضی ها باید شاخ و برگ بود تا عیب های آنها را بپوشانیم🍁 برای بعضی ها باید میوه بود تا طعم زندگی کردن را به آنها بیاموزیم نه زنده ماندن را❤️
☘ موفقیت همیشگی نیست!🌸 شکست هم کُشنده نیست!🌺 تنها یک چیز اهمیت دارد🌸 وآن هم شهامت ادامه دادن است🌺 خواستن توانستن است💪 جاده زندگیمان همیشه هموارنیست🖐 تلاش کن و توکلت به خدا...