eitaa logo
پرورشی‌ ناحیه‌ یک
3هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
8.4هزار ویدیو
1.9هزار فایل
قرآن، عترت و نماز @sayedhadi63 فرهنگی هنری @Majlesi_ac سازمان دانش آموزی @SazDan سلامت @khoshgoftar13750 پیشگیری از آسیب های اجتماعی @iahosin تربیت بدنی @ مشاوره @s_meftah اردوها و فضاهای پرورشی @ نظرات، انتقادات، پیشنهادات @SazDan
مشاهده در ایتا
دانلود
از کنار صف نماز جماعت رد شدم . دیدم حاجی بین مردم توی صف نشسته. رد شدم اما دو صف نرفته برگشتم. آمدم رو به رویش نشستم. دستش را گرفتم . پیشانیش را بوسیدم. التماس دعا گرفتم و رفتم . انگار مردم تازه فهمیده بودند که حاج قاسم آمده حرم. از لابه‌لای صف های نماز می‌آمدند پیش حاجی. آرام و مهربان میگفت: «آقایون نیاید! صف نماز رو به هم نزنید.» بعد از نماز آمد کنار ضریح، ایستاده بودم پشت سرش تا بتواند زیارت کند . وقت رفتن گفت: «آقای خادم امروز خیلی از ما مراقبت کردی زحمتت زیاد شد» گفتم: «سردار من برادر دو شهید هستم. شما امانت برادر های من هستید.» نگاه ملیحی انداخت و گفت: «خدا شهدات رو رحمت کنه.» چه میدانستم چند روز بعد خودش هم میرود قاطی شهدا..... 📚منبع: کتاب سلیمانی عزیز سردار شهید
هر سال فاطمیه ده شب روضه داشت. بیشتر کارها با خودش بود، از جارو کشیدن تا چای دادن به منبری و روضه خوان.. سفارش میکرد شب اول و آخر روضه حضرت عباس (ع) باشد. مداح رسیده بود به اوج روضه.. به جایی که امام حسین(ع) آمده بود بالای سر حضرت عباس.. بدن پر از تیر ، بدون دست و فرق شکاف خورده برادر را دیده بود. با سوز میخواند... تا اینکه گفت: وقتی ابی‌عبدالله برگشت خیمه ، اولین کسی که اومد جلو سکینه خاتون بود. گفت:《بابا این عمی العباس..》ناله حاجی بلند شد !《آقا تو رو خدا دیگه نخون》دل نازک روضه بود.. بی تاب میشد و بلند بلند گریه میکرد. خیلی وقت ها کار به جایی میرسید که بچه ها بلند میشدند و میکروفن را از مداح میگرفتند.. میترسیدند حاجی از دست برود با ناله ها و هق هقی که میکرد.. ✨ شهادت بانوی دو عالم حضرت زهرا(س) تسلیت باد✨ ✅کانال سپهبد قاسم سلیمانی👇 http://eitaa.com/joinchat/640811030C1457b2a299
هدایت شده از زندگی مهدوی
روایت جانبازی دست حاج قاسم هنر فرماندهی، تلفیقی از علم و قریحه ذاتی است، قدرت رهبری در ذات سردار سلیمانی وجود داشت. این موضوع زمانی مشخص شد که در عملیات ثامن الائمه (ع) بچه‌های استان کرمان در حد یک گردان بودند. هنوز حاج قاسم در جبهه نبود. برای عملیات بستان که در آذر سال ۱۳۶۰ انجام شد، استان کرمان دو گردان داشت که فرماندهی آنها را به حاج قاسم دادند. یکی از فرماندهان شهید و خود حاج قاسم به شدت مجروح شدند در حدی که همه فکر کردند شهید شده. بخشی از معده و روده ایشان در عملیات آسیب جدی دید و با تیری که به بازویش اصابت کرد، یک گودی روی بازو به وجود آمد که هیچ وقت ترمیم نشد. مجروحیت دست او مربوط به همین عملیات است که انگشتانش به سختی خم می‌شد به خاطر ضربه‌ای که دید نمی‌توانست به راحتی قلم به دست بگیرد. همه فکر می‌کردند حاج قاسم در عملیات شهید شده و پیکرش را از خط خارج کرده‌اند، اما بعدا معلوم شد در درمانگاه است، و بدنش به شدت آسیب دیده به طوری که یک ماه و نیم بعد به جبهه بازگشت/«محمدعلی ایران‌نژاد» از رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله (ع)
#اولین_خاطره_نمازم 💦وقتی توی سجاده قشنگ و خوشبوی 🌺خودم ,رو بروی تو می ایستم☺️ ای خدای 💞مهربونم ، خودمو مثل یه درخت 🌳 پرررگل و شکوفه گیلاس🍒 میبینم و تو رو مثل یه خورشید 🌞میبینم که خییلی گرم و نرم منو نوازش میکنی تا من رشد🌻 کنم و عقل و ایمانم با وجود لطف تو مثل گیلاسای رسیده و شیرین بشه 🍒😋🍒😋🍒😋 💦قامت میبندم الله اکبر 🤚🧕👦✋ 💦نماز من فریاد دوستت دارم منه 📣♥️ محبوب دوست داشتنیم ، خداجونم وقتی دستهامو به قنوت بلند میکنم 🤲 وجودم لبریز از عطرت میشه 🌹🌹🌹🌹🌹 💦دوستت دارم خدای من💛💚❤️🧡💛💖 همیشه توی نمازای من پررنگ باش💕 بچه های گلم اولین خاطره از نمازت رو برام بنویس ✍و بفرست در صفحه زیر که ارسال میشه 👇👇.. حتما اسم و فامیل بنویس😊 #نمازه #خاطره معاون پرورشی محمدی کاشانی