سوزن و جوالدوز، کالسکه و دُرشکه!
🔹روزانه هزاران نفر، از سفر ترکیه و گرجستان و ارمنستان و امارات به کشور بر می گردند؛ کالاهایی را هم خریده و با خود آورده اند. کسی برای شان "بپّا" و "دوربین" نمی کارد تا با نام و مشخصات کامل خانواده، "هو" کند. اصلا چند نفر ما، همسر و دختر و داماد فلان مسئول را ببینیم، می شناسیم؟
♦️نه مسافرت خارجی، منع قانونی دارد و نه کالا -در حد بار مسافر- به همراه آوردن. (مع الاسف، هزینه سفر چند روزه به ترکیه، از برخی مسافرت های هوایی داخلی مثلا به کیش کمتر است. هزینه تورهای معمولی چند روزه به ترکیه، پنج میلیون تومان است).
🔹اما این مجاز بودن و منع قانونی نداشتن، یک مقوله است؛ و مروّت و عقلانیت به خرج دادن و سفر خارجی غیر ضرور نرفتن، یا کالای خارجی دارای مشابه داخلی نخریدن و نیاوردن، مقوله ای دیگر.
♦️به همسر و دختر و داماد یک مسئول، به صرف سفر به کشور همسایه، یا خریدن مثلا کالسکه و کیف نوزاد نمی شود ایراد قانونی گرفت؛ اما از موضع مروّت و عقلانیت، جای خرده و اعتراض دارد .
🔹این کار -که گویا قالیباف هم مخالف بوده- هم لطمه به شخصیت اوست، هم بی مهری به تولید ملی و اشتغال در کشوری که در معرض تحریم و مضیقه های ارزی است. خروج ارز از کشور و صرف کالای خارجی شدن، جفا در حق اقتصاد کشور است؛ ولو در حد ده، بیست، یا سی میلیون تومان.
♦️در عین حال، این اتفاقِ رصد شده، با شانتاژ رسانه ای، به عنوان زندگی اشرافی جا زده شد و حال آن که چنین قضاوتی، به صرف سفر به ترکیه و با خود هراه آوردن کالسکه نوزاد، بی انصافی و بی اخلاقی و سیاسی کاری است.
🔹"اختیار" یا "مسئولیت" فرزند و داماد برای مسافرت، یا همراه آوردن کالای مسافر، با پدر و پدر همسر نیست؛ اما همین سوژه پردازی سیاسی کارانه نشان می دهد خانواده مسئولان حتی باید از موضع شبهه هم پرهیز کنند، به ویژه اگر داعیه های اسلامی و انقلابی و مردمی داشته باشند. "اِجتَنِبوا مِن مَواضِعِ التُّهَم... آشیخ تو هم!".
🔹اگر سفر کذایی را خلاف مروت و عقلانیت تلقی می کنیم، سوژه کردن آن برای زدن یک صاحب منصب، قطعا به طریق اولی، خلاف مروت و انصاف است. باید میان روشنگری اخلاق محور، با افشاگری پرده درانه و عاری از اخلاق و انصاف، فاصله گذاری کرد. اولی لازم و محترم است؛ دومی، مسموم و مطرود. اولی برای اصلاح است؛ دومی، برای تخریب و عملیات روانی.
♦️ماجرا هنگامی قابل تامل تر می شود که عنایت کنیم تیم عملیات کننده رسانه ای، بیطرف نیست و کاملا در خدمت یک جریان سیاسی سر تا پا فاسد عمل می کند. به همین دلیل هم غالبا در مچ گیری ها، سوزن را می بیند یا حتی سوزن می تراشد؛ اما چشم بر جوالدوز اشرافیت سیاسی که پادویی اش را می کند، می بندد.
🔹در سالگرد شهادت شهید سلیمانی، گوشی دست دختر شهید را آگراندیسمان می کند و می کوشد تمام سالگرد را تحت الشعاع قرار دهد؛ اما نه تنها مفاسد زنجیره ای اشرافیت غربگرا را نمی بیند؛ بلکه در طول سالها در خدمت ستاد عملیاتی آن عمل کرده است.
♦️... درست در روزی که پیش بینی صندوق بین المللی پول، از موفقیت ایران و کاهش 8 درصدی تورم در سال جاری حکایت می کرد، بخش عمده ای از خبر سازی ها و مجادلات و مباحث در فضای مجازی، به حاشیه بازی مطلوب اشرافیت غربگرا گذشت.
🔹آیا به حاشیه انداختن موفقیت های هفت هشت ماه اخیر کشور با حاشیه سازی های رسانه ای، اتفاقی عادی و طبیعی است؟ کالسکه وارد کردن بد است؛ پیشران درشکه عملیات سیاست بازان شدن، کاری بدتر و قبیح تر.
سرطان اصلاحات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ خدا به ما علاقه داره!
#استوری
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب دعای بچه یتیمانش از خداست:
«کاش این نمازِ صبحِ علی (ع) را قضا کنی
#شهادت_مولا_علی
التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از این بابا ها باشید،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از دختر آیت ا... تا بهائیت
هر آنچه باید در مورد فائزه هاشمی بدانید...
پرستوی مسعودبهنود در آشيانه دختر آيت الله
دعای جوشن کبیر_۲۰۲۲_۰۴_۲۰_۱۷_۵۱_۵۱_۹۴۳.mp3
46.38M
دعای جوشن کبیر
استاد فرهمند
التماس دعا داریم از همه بزرگواران
لیلة القدر
#شب_قدر
🌴🥀🥀🥀🌴
🖤 #نكته_ياد_مرگ 🖤
به زودی ... ⏱
همه چیز تموم میشه و میمیری ! ⚠️
و تنها چیزی که میمونه اعمالته 💌
خوب یا بد ! انتخاب با خودته ! 🔎
برو هررر کاری میخوای بکن... 👋
💝تقصیر دلم چیست
💝اگر روی تو زیباست
💝حاجت به بیان نیست
💝که از روی تو پیداست
💝من تشنه ی یک لحظه
💝تماشای تو هستم
💝افسوس که یک لحظه
💝تماشای تو رویاست
🍃💞 💞🍃
ڪَر بدانی چقدر
تشنه دیدار تـوام خواهے
آمد عرق آلود بہ آغوش مرا
#صائب_تبریزے
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به حرکت ادامه بده 👌🏃♂
#توقفممنوع⛔️
•
◍⃟💌
°
′′روزه′′خوباستکہبا..
شہد و شکر باز شـود.
از دعآ بر پسر -فٰاطِمهٓ-
شیرینتر! چیست؟🥺
#رمضانالکریم ′:′)🪞
گاه گاهی که دلم میگیرد
به خودم می گویم:
در دیاری که پر از دیوار است
به کجا باید رفت؟
به که باید پیوست؟
به که باید دل بست؟
حس تنهای درونم می گوید:
بشکن دیواری که درونت داری!
چه سوالی داری؟
تو خدا را داری ...
و خدا اول و آخر با توست
و خداوند عشق است...🌸🍃
#سهراب_سپهری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقای قالیباف در مناظرات انتخاباتی ریاست جمهوری، درمورد فرزند یکی از وزرا که لباس از خارج وارد کرد چه گفت؟
خوب قضاوت کنیم دختر یک وزیر یعنی نعمت زاده قاچاق اورده بود دختر ایشون برای مصارف خودش اورده چقدر ناموزون مقایسه میکنید بی انصافانه
نه قانون برای سلامتی
👈که خیلی از ماها نسبت به آن بی توجه هستیم!
🔸شکر کمتر، میوه بیشتر
🔹نمک کمتر، سرکه بیشتر
🔸غذا کمتر، جویدن بیشتر
🔹نگرانی کمتر، خواب بیشتر
🔸حرص کمتر، بخشش بیشتر
🔹حرف زدن کمتر، عمل بیشتر
🔸عصبانیت کمتر، خنده بیشتر
🔹گوشت کمتر، سبزیجات بیشتر
🔸رانندگی کمتر، پیاده روی بیشتر
آثار خواب مناسب بر بدن
🔸کمک به هضم غذا
🔹تولیدخون وانتشار آن در بدن
🔸ایجادرطوبت مناسب دربدن
🔹قوت بخشیدن به روح طبی
🔸افزایش نیرووانرژی دربدن
🔹کمک به دفع موادزائد
🔸تقویت قوای مغز
📚روایتی غریب و سوزناک از وقایع بعد از شهادت شیخ فضل الله نوری (۹ مرداد ۱۲۸۸)، کیفیت غسل و کفن و دفن.
در اثر تلاطم و طوفان یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و نعش به زمین افتاد
جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه مقابل در حیاط روی یک نیمکت گذاشتند
جمعیت کثیری ریخت توی حیاط محشری برپا شد مثل مور و ملخ از سر و کول هم بالا می رفتند همه می خواستند خود را به جنازه برسانند دور نعش را گرفتند و آنقدر با قنداق تفنگ و لگد به نعش زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهانش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد . هر که هر چه در دست داشت میزد آنهایی هم که دستشون به نعش نمیرسید تف می انداختند
به همه مقدسات قسم که در این ساعت گودال قتلگاه را به چشم خودم دیدم یک مرتبه دیدم یک نفر از سران مجاهدین مرد تنومند و چهارشانه بود وارد حیاط نظمیه شد غریبه بود جلو آمد بالای جنازه ایستاد جلوی همه دکمه های شلوارش را باز کرد و روبروی اینهمه چشم شُر شُر به سر و صورت آقا شاشید!
▪️تحویل جنازه:
عده ای از صاحب نفوذها یپرم ارمنی را از عواقب سوزاندن نعش شیخ و تحویل ندادن می ترسانند . یپرم راضی میشود و می گوید : بسیار خوب ... به نظمیه تلفون کنید که لاشه را به صاحبانش رد کنند.
سه نفر از بستگان شیخ شهید و سه نفر از نوکر هایش توی آن تاریکی توپخانه در گوشهای با یک تابوت منتظر تحویل جنازه بودند. آقا لخت و عور آن گوشه همینطور افتاده بود لا اله الا الله جنازه را در تابوت گذاشتیم و با دو مجاهد ما را راهی کردند.
جنازه را وارد حیاط خلوت خانه شیخ کردند. شیخ ابراهیم نوری از شاگردان شیخ جنازه را غسل داد.
بعد کفن کردیم و بردیم در اطاق پنج دری میان دو حیاط کوچک پنهان کردیم.
سر مجاهد ها را گرم کردیم. بعد تابوت را با سنگ و کلوخ و پوشال و پوشاک پر و سنگین کردیم.
یک لحاف هم تا کرده روی آن کشیدیم تابوت قلابی را با آن دو نگهبان سر قبر آقا فرستادیم. متولی قبرستان که در جریان بود مثلاً نعش را دفن کردو آن دو نگهبان با تابوت به نظمیه برگشتند.
صبح اوستا اکبر معمار آمد و درهای اطاق پنج دری را تیغه کردیم و رویش را گچکاری کردیم.
دو ماه بعد از شهادت شیخ در اتاق پنج دری را شکافتیم جنازه در آن هوای گرم همانطور تر و تازه مانده بود. جنازه را از آنجا برداشتیم و به اتاقی دیگر آن سوی حیاط منتقل کردیم و دوباره تیغه کردیم.
کم کم مردم فهمیدند که نعش شیخ نوری در خانه است می آمدند پشتدیوار فاتحه می خواندند و می رفتند. از گوشه و کنار پیغام میدادند امامزاده درست کردید؟! ۱۸ ماه از شهادت شیخ گذشته بود.
بازاری ها بخیال میافتند دیوار را بشکافند و جنازه را برداشته دورشهر بیفتند و وااسلاما و واحسینا راه بیندازند. پیراهن عثمان برای مقصد خودشان.
حاج میرزا عبدالله سبوحی واعظ میگوید یک روز زمستانی خانم شیخ مرا خواست. دیدم زار زار گریه میکند گفت دیشب مرحوم آقا رو خواب دیدم که خیلی خوش و خندان بود ولی من گریه میکردم آقا به من گفت گریه نکن همان بلاهایی را که سر سیدالشهدا آوردند ، سر من هم آوردند. اینها می خواهند نعش مرا در بیاورند زود آن را به قم بفرست.
همان شب تیغه را شکافتیم و نعش را در آوردیم. با اینکه دو تابستان از آن گذشته بود و جایش هم نمناک بود اما جسد پس از ۱۸ ماه همانطور تر و تازه مانده بود فقط کفن کمی زرد شده بود به دستور خانم دوباره کفن کردیم و نمد پیچ نمودیم به مسجد یونس خان بردیم و صبح به اسم یک طلبه که مرده آنرا با درشکه به امامزاده عبدالله بردیم و صبح جنازه را با دلیجان به طرف حضرت معصومه حرکت دادیم.
شیخ شهید در زمان حیات خود در صحن مطهر برای خودش مقبرهای تهیه کرده بود و به سید موسی متولی آن گفته بود این زمین نکره یک روز معرفه خواهد شد
نزدیک قم کاغذ به متولی نوشتیم که زنی از خاندان شیخ فوت کرده می خواهیم در مقبره شیخ دفنش کنیم و به هادی پسر شیخ سپردیم در هنگام دفن جلو نیاید تا فکر کنند واقعا میت زن است و قضیه لو نرود.
شب جنازه در مقبره ماند صبح خیلی سریع قبری به حد نصاب شرعی کندیم و با مهر تربتی که خانم داده بود جنازه را درون قبر گذاشتیم نعش پس از ۱۸ ماه کمترین بوی عفونتی نداشت.
و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.
این آیه ای است که روی قبر شهید حاج شیخ فضل الله نوری نوشته شده است .
📗کتاب سرّ دار به قلم تندرکیا نوه شیخ شهید& نشر صبح ۱۳۸۹/ چاپ سوم - ص ۵۲ - ۷۲