💠 اگر جمهوری اسلامی به نقطه ای رسیده که هم جمهوریت اش رنگ باخته و هم اسلامیت اش، یکی از بزرگترین دلایلش وجود چنین کسانی با این طرز فکر و سطح اعتقادی در صندلی های مدیریتی کشور بوده و هست! جناب معاون سابق وزیر ارتباطات: شما اگر دغدغه دین مردم را دارید باید میدانستید که امروز چه روزی است و هدف از تعطیل کردنش، تفریح و خوش گذرانی امثال شما نیست، می شود امروز را در سوگ حضرت زهرا سلام الله علیها به حزن و عزا گذراند و در دیگر روزها هم به کوهنوردی و تفریح مشغول بود! مشخص است که وقتی این درک و فهم را ندارید، باید ماموری گذاشت تا کار درست را به شما بفهماند پ ن: میدانیم که هدف از هر حضور در کوهی، تفریح و خوش گذرانی نیست، ولی از آنجا که به لطف مدیریت لیبرالها بر کشور ارزشها و اعتقادات رنگ باخته و هستند کسانی که در اینگونه روزهای عزا و ماتم در محیطهای عمومی همچون کوه حرمت شکنی میکنند، پس تعطیل کردن یک روزه کوه تصمیم درستی است و به جایی هم بر نمیخورد اگر کمی دغدغه دین و عشق به ائمه در دلهایمان باشد پ ن۲ : با عکسی هم که گرفته، مشخص است کار خود را کرده و به قانون و ممنوعیت و حرف مامور اعتنایی نکرده، این همان دینی است که این جماعت ازش دم می زنند، در حالیکه حضرت امام در تبعید فرانسه اش هم به تمام قوانین آنجا احترام گذاشته و رعایت می کردند و بخشی از دین احترام به قوانین است! پ ن ۳: این جماعت با فرمان WHO بوسیدن فرزند و اتاق خوابشان را هم تعطیل می کنند ولی به دین و اسلام و اهل بیت و... که می رسد، مفسر و مرجع و فقیه می شوند و حکم صادر می کنند و... ! #فاطمیه

قدیما در خونه ها!!!! همیشه باز بود کسی هم از قبل خبر نمی داد،،،، چای محبت و سفره ی صمیمیت هم همیشه پهن وآماده بود،،،، یادش بخیر... ❖

در زندگیِ هر کدام از ما🍂🌷 چیزهایی هست حتی اندک وکوچک که دیگران ندارند... بیا برای همان اندک ها بخاطرهمان کوچک ها لبخند بزنیم "شاد و شاکر" باشیم...🍂🌷 ❖

بعضی از مردم تا موقعی دوست هستند که بتوانند سودی از آن ببرند ، دوستی که به هنگام احتیاج دوستی کند ، در حقیقت دوست نیست ، بلکه فقط یک وام گیر است . « در انتخاب دوست دقت كنيد » ❖

🎬سخت ترین شب اهل بیت(ع) 🎤حجت الاسلام والمسلمین انصاریان #انصاریان

‌ 🌹داستان های فاطمی 📚فاطمه زهراء و اسرار پدر ( ص) عایشه یکى از همسران رسول خدا صلّلى اللّه علیه و آله حکایت کند: در آن هنگامى که رسول خدا صلّلى اللّه علیه و آله نزد من حضور داشت ، فاطمه زهراء سلام اللّه علیها بر ما وارد شد؛ و چنان راه مى رفت که همانند راه رفتن رسول اللّه بود. وقتى رسول خدا صلّلى اللّه علیه و آله متوجّه آمدن دخترش حضرت فاطمه شد، به وى خطاب کرد و فرمود: دخترم ! خوش آمدى ، و سپس او را کنار خود، سمت راست نشاند و سخنى مخفیانه به او گفت که ناگاه دیدم فاطمه زهراء گریان شد. عایشه افزود: علّت گریان شدنش را جویا شدم و گفتم : اى فاطمه ! من تو را هرگز با چنین خوشى ندیده بودم که کنار پدرت باشى ، پس ‍ چرا ناگهان گریان شدى ؟! حضرت زهراء سلام اللّه علیها در جواب اظهار داشت : اسرار پدرم را فاش نمى کنم . بعد از آن دیدم که رسول خدا صلّلى اللّه علیه و آله مطلب دیگرى مخفیانه به زهراى مرضیّه فرمود، که خوشحال و خندان گردید و تبسّمى نمود. در این موقع تعجّب من بیشتر شد و این بار علّت گریه و خنده او را جویا شدم ؟ و آن حضرت ، دو باره در جواب من اظهار داشت : به هیچ عنوان اسرار پدرم را فاش نمى کنم . تا آن که رسول خدا صلّلى اللّه علیه و آله رحلت نمود و من از فرصت استفاده کرده و علّت خنده و گریه آن روز را، از فاطمه زهراء جویا شدم ؟ و آن حضرت اظهار داشت : پدرم در آن روز به من فرمود: جبرئیل هر سال یک بار بر من وارد مى شد؛ ولى امسال دو مرحله بر من وارد شد و این علامت نزدیک شدن مرگ من مى باشد، پس با این سخنِ پدرم ، گریان شدم . و در ادامه فرمایشاتش فرمود: تو از اهل بیت من ، اوّل کسى خواهى بود که به من ملحق مى شوى ، سپس پدرم افزود: آیا راضى و خوشحال نیستى که سیّد و سرور زنان باشى . و من پس از شنیدن چنین بشارتى مسرور و شادمان گشتم . دعائم الاسلام : ج 1، ص 232 و مستدرک الوسائل

🎤حجت الاسلام والمسلمین عالی 🎬موضوع: فاطمیه خط قرمز خداست #عالی

‌ 🌹داستان های فاطمی 📚فاطمه زهراء و اسرار پدر ( ص) عایشه یکى از همسران رسول خدا صلّلى اللّه علیه و آله حکایت کند: در آن هنگامى که رسول خدا صلّلى اللّه علیه و آله نزد من حضور داشت ، فاطمه زهراء سلام اللّه علیها بر ما وارد شد؛ و چنان راه مى رفت که همانند راه رفتن رسول اللّه بود. وقتى رسول خدا صلّلى اللّه علیه و آله متوجّه آمدن دخترش حضرت فاطمه شد، به وى خطاب کرد و فرمود: دخترم ! خوش آمدى ، و سپس او را کنار خود، سمت راست نشاند و سخنى مخفیانه به او گفت که ناگاه دیدم فاطمه زهراء گریان شد. عایشه افزود: علّت گریان شدنش را جویا شدم و گفتم : اى فاطمه ! من تو را هرگز با چنین خوشى ندیده بودم که کنار پدرت باشى ، پس ‍ چرا ناگهان گریان شدى ؟! حضرت زهراء سلام اللّه علیها در جواب اظهار داشت : اسرار پدرم را فاش نمى کنم . بعد از آن دیدم که رسول خدا صلّلى اللّه علیه و آله مطلب دیگرى مخفیانه به زهراى مرضیّه فرمود، که خوشحال و خندان گردید و تبسّمى نمود. در این موقع تعجّب من بیشتر شد و این بار علّت گریه و خنده او را جویا شدم ؟ و آن حضرت ، دو باره در جواب من اظهار داشت : به هیچ عنوان اسرار پدرم را فاش نمى کنم . تا آن که رسول خدا صلّلى اللّه علیه و آله رحلت نمود و من از فرصت استفاده کرده و علّت خنده و گریه آن روز را، از فاطمه زهراء جویا شدم ؟ و آن حضرت اظهار داشت : پدرم در آن روز به من فرمود: جبرئیل هر سال یک بار بر من وارد مى شد؛ ولى امسال دو مرحله بر من وارد شد و این علامت نزدیک شدن مرگ من مى باشد، پس با این سخنِ پدرم ، گریان شدم . و در ادامه فرمایشاتش فرمود: تو از اهل بیت من ، اوّل کسى خواهى بود که به من ملحق مى شوى ، سپس پدرم افزود: آیا راضى و خوشحال نیستى که سیّد و سرور زنان باشى . و من پس از شنیدن چنین بشارتى مسرور و شادمان گشتم . دعائم الاسلام : ج 1، ص 232 و مستدرک الوسائل

🎤حجت الاسلام والمسلمین دانشمند 🎬قیمت حضرت زهراسلام الله علیها

▪️ای نگاهت ✨عشقِ عالمگیر از دلم غَم را بگیر ▪️حضرت کوثر ✨برایم جرعه ای مرهم بگیر ▪️تا نَلغـزَد ✨هر دوپایَم از صراطِ ٱلمستقیم ▪️مادری کن ✨دستهایم را خودت مُحکم بگیر

دل از غم فاطمه توان دارد ؛ نه و ز تربتِ او کسی نشان دارد ؛ نه ان تربتِ گمگشته به بر ؛ زواری جز مهدی صاحب الزمان دارد ؛ نه

𝐍𝐨 𝐦𝐚𝐭𝐭𝐞𝐫 𝐡𝐨𝐰 𝐰𝐫𝐨𝐧𝐠 𝐲𝐨𝐮 𝐚𝐫𝐞, 𝐨𝐫 𝐡𝐨𝐰 𝐬𝐥𝐨𝐰 𝐲𝐨𝐮𝐫 𝐩𝐫𝐨𝐠𝐫𝐞𝐬𝐬 𝐢𝐬, 𝐲𝐨𝐮 𝐚𝐫𝐞 𝐬𝐭𝐢𝐥𝐥 𝐚𝐡𝐞𝐚𝐝 𝐨𝐟 𝐭𝐡𝐨𝐬𝐞 𝐰𝐡𝐨 𝐦𝐚𝐤𝐞 𝐧𝐨 𝐞𝐟𝐟𝐨𝐫𝐭. مهم نیست چقدر اشتباه کنید، یا سرعت پیشرفتتان چقدر کُند باشد، با این همه باز هم از همهٔ کسانی که هیچ تلاشی نمی‌کنند جلوتر هستید.

زهرا اگر نبود خدا مظهری نداشت توحید انعکاس نمایانتری نداشت جز در مقام عالی زهرا فنا شدن ملک وجود فلسفه دیگری نداشت . . .

یا فاطمه (س) در سوگ شهادت شما، قلبم همچو پهلویتان پر از شکستگی‌ست. می‌خواهم گوشه چشمی به من کنید و از دعایتان بی نصیب نمانم. آخر دعای مادر چاره‌ساز است، برای این فرزند حقیرتان مادری کنید.

زهرا جان تو مجسمه تقوا و فضیلتی که در خانه وحی و نبوت و رسالت تربیت یافته‌ای و از دانش و بینش و تهذیب و هدایت آراسته‌ای و با ایمان ‏کامل در خط صراط مستقیم حق و حقیقت در اشارات نبوت دنباله رو ولایت بودی‎ به صبح و شام نگویم به جز دریغ، دریغ ‏ یکی چنان که تو بودی جهان، به یاد نداشت‎

علی، شبانه یاس می‏‌کارد! شبانه، داغ دلش را به خاک می‏‌گوید؛ اگرچه فردا صبح، از ‏سمت خانه همسایه بوی نان آید‎. ‎ دوباره بغض حسن با حسین می‏‌گیرد‎. ‎ و جای خالیِ مادر به خانه می‌‏پیچد کجاست فاطمه امشب؟ کجاست بانوی نور؟