eitaa logo
کانال پاتـــــوق دوستـــــان
2.6هزار دنبال‌کننده
122.1هزار عکس
88.1هزار ویدیو
266 فایل
سلام وعرض ادب واحترام خدمت شما سروران وبزرگواران کانال پاتوق بهترین جملات زیبا, مذهبی , واشعار وبهترین جملات ناب لینک کانال @Patoghedoostanha
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃آقای زائران اربعین بزرگان ما افتخار می‌کنند که در مسیر زوار اربعین بایستند و به آنها خدمت کنند. آقا! کسی بیشتر از تو قدر اربعین را می‌داند؟ یقیناً نه، و آیا کسی بیشتر از تو ارزش خدمت به زائران حسین را می‌داند؟ بی‌تردید نه. ای کاش می‌دانستم که در کدام موکب هستی و کدام یک از زائران حسین، از فیض تو بهره می‌برند! در موکب آن پیرزن هستی که تنها سرمایۀ زندگی‌اش را که یک گاو بیشتر نبود، ذبح کرد تا غذای زائران حسین شود یا در موکب آن بچه‌هایی که جز آب چیزی برای خدمت نداشتند؟ در موکب مرد عیالواری که جز برپاکردن یک سایبان آهی در بساط ندارد یا در موکب کسی که بازوان توانمندنش را برای بیرون راندن خستگی از تن زائران به کار گرفته؟ 🌴🥀🌴شاید هم خودت موکبی زده‌ای و همراه ملازمانت زائران حسین را غرق در فیض خدمتت می‌کنی! هر جا که هستی با ما هم باش! شبت بخیر آقای زائران اربعین! 🌴🔷🥀🔷🌴
🍃همه زندگی 🌴🌾🌴جاهای خالی زندگی‌ام را یکی یکی نگاه می‌کنم ولی جای خالی تو را پیدا نمی‌کنم. تا وقتی که تو یکی از جاهای خالی زندگی‌ام نشوی نمی‌توانم خودم را منتظر تو بدانم. وقتی که تو تنها جای خالی زندگی‌ام شدی می‌توانم ادعای عاشقی کنم. 🌴🔷🌴کسی که تو همۀ زندگی‌اش می‌شوی در تو ذوب شده و به هدف خلقتش رسیده. شرمنده‌ام که هنوز جای خالی زندگی‌ام نشدی. شبت بخیر همۀ زندگی! 🌴🔷🥀🔷🌴
🌴🥀🌴حضرت سلطان امسال هم نشد که اربعین در جادۀ عشق، جادۀ نجف تا کربلا باشم. حس محرومیت، کارش کشتن آدم‌هاست. من برای این که زنده بمانم، از خاطره‌های اربعینی فرار می‌کنم. صوت و تصویر اربعینی را باید بر خودم حرام کنم، تا بتوانم این روزها را به سلامت پشت سر بگذارم. خاطره‌ها برای آدم محروم، حکم سم را دارند. عیبی ندارد اگر بگویی که غفلت از تو را دارم توجیه می‌کنم؛ ولی آقا!‌ قبول داری آدم اگر عاشق باشد و معشوق اگر از او دور باشد و یاد و خاطرۀ معشوق، عاشق را احاطه کند، خوف از دست رفتن جان عاشق هست،‌ نیست؟ بهتر نیست عاشق برای این که زنده بماند، از معشوق کمتر یاد کند و حتی گاهی او را فراموش کند؟ بگذار خودم را عاشق بدانم؛ اما عاشقی ضعیف است و برای جبران ضعف خویش، گاهی تو را فراموش می‌کند. 🌴🥀🌴چه قدر خوشبختم که یقین دارم معشوقم قوی است و هیچ گاه مرا فراموش نمی‌کند. شبت بخیر حضرت سلطان! 🌴🔷🥀🔷🌴
🌴🥀🌴حضرت سلطان امسال هم نشد که اربعین در جادۀ عشق، جادۀ نجف تا کربلا باشم. حس محرومیت، کارش کشتن آدم‌هاست. من برای این که زنده بمانم، از خاطره‌های اربعینی فرار می‌کنم. صوت و تصویر اربعینی را باید بر خودم حرام کنم، تا بتوانم این روزها را به سلامت پشت سر بگذارم. خاطره‌ها برای آدم محروم، حکم سم را دارند. عیبی ندارد اگر بگویی که غفلت از تو را دارم توجیه می‌کنم؛ ولی آقا!‌ قبول داری آدم اگر عاشق باشد و معشوق اگر از او دور باشد و یاد و خاطرۀ معشوق، عاشق را احاطه کند، خوف از دست رفتن جان عاشق هست،‌ نیست؟ بهتر نیست عاشق برای این که زنده بماند، از معشوق کمتر یاد کند و حتی گاهی او را فراموش کند؟ بگذار خودم را عاشق بدانم؛ اما عاشقی ضعیف است و برای جبران ضعف خویش، گاهی تو را فراموش می‌کند. 🌴🥀🌴چه قدر خوشبختم که یقین دارم معشوقم قوی است و هیچ گاه مرا فراموش نمی‌کند. شبت بخیر حضرت سلطان! 🌴🔷🥀🔷🌴
🌴🔷🌴آرامش جهان دل‌های ما وقتی که از هم دور باشند هر چه قدر هم که نزدیک هم باشیم باز هم از کنار هم بودن، لذت نمی‌بریم. صاحبان دل‌های دور از هم، از هم می‌ترسند. ترس هم دارد دیگر. دل‌ها وقتی که از هم دور می‌شوند صاحبانشان همدیگر را نمی‌فهمند. وقتی که همدیگر را نفهمند دائم یکدیگر را متّهم می‌کنند. تهمت تیری است که در چلّۀ کمان این آدم‌ها همیشه آمادۀ پرتاب است. وقتی همه آمادۀ پرتاب تیر تهمت هستند می‌شود بدون ترس زندگی کرد؟ دل‌ها وقتی از هم فاصله می‌گیرند صاحبانشان چشم دیدن یکدیگر را ندارند. وقتی چشم دیدن هم را نداشته باشند بعید نیست به فکر حذف همدیگر بیفتند. می‌بینی چه قدر ترسناک می‌شود زندگی!؟ 🌴🥀🌴صاحبان دل‌های دور از هم حوصلۀ شنیدن صدای همدیگر را ندارند. وای که چه وحشتناک است وقتی که آدم‌ها به فکر بریدن صدای هم می‌افتند! 🌴🥀🌴آقا! می‌شود دل‌ها خانۀ محبّت تو نباشند و به هم نزدیک باشند؟! نمی‌شود، تردید ندارم. 🌴🥀🌴دل‌های ما برای نزدیک شدن به هم راهی جز این ندارند که عاشق تو شوند. ما برای این که کنار هم آرام و بی‌وحشت زندگی کنیم مضطرّ عشق توایم. 🌴🥀🌴عاشقمان کن تا آرام در کنار هم زندگی کنیم. شبت بخیر آرامش جهان! 🌴🔷💎🔷🌴
🌴🥀🌴آرامش دل ندای اربعین حسینتان به گوش همۀ عالم دارد می‌رسد. 🌴🥀🌴مگر شیطان آرام می‌گیرد و تماشا می‌کند عالم‌گیر شدن حسینتان را؟! می‌بینی این روزها چگونه با حنجره‌های شیطانی فریاد می‌کشند تا صدای حسین را خاموش کنند؟! 🌴🥀🌴آقا! صدای نخراشیدۀ این جماعت، آرام و قرارمان را برده. ما می‌دانیم که این جماعت کور خوانده‌اند و صدای حسین بلندتر از صدای همۀ آنهاست؛ ولی دوست داریم از زبان تو چیزی بشنویم. حرفی بزن، چیزی بگو تا دلمان آرام شود. شبت بخیر آرامش دل! 🌴🥀🔷🥀🌴
🍃مایه ارامش همه 🌴🥀🌴ما در میان آماج حمله‌ها که قرار می‌گیریم، دندان‌های به هم فشردۀ دشمنان را که می‌بینیم، کینۀ دل‌های مریض که عیان می‌شود، جز فکر کردن به این که تو را داریم، چه چیزی آراممان می‌کند؟ و چگونه می‌شود خدا را به خاطر داشتن تو شکر کرد؟ خدا را شکر که تو را به ما داد! خدا را شکر که ما را از نور نگاهت محروم نمی‌کنی! 🌴🥀🌴خدا را شکر که به ما مهربان‌‌تر از همه‌ای! با همۀ بدی‌هایمان به خوبی‌های تو ایمان داریم. شاید به مو برسد ولی تو نمی‌گذاری رشتۀ آرامشمان پاره شود! شبت بخیر مایۀ آرامش همه! 🌴🥀🔷🥀🌴
🌴💢🌴 امام مهربان این روزها غصۀ «تو را برای خودمان خواستن» باز هم به سراغم آمده است. بار سنگین این غصه از سویی، و بار شرمی که از تو داریم، از سویی دیگر قامتمان را خم می‌کند. 🌴🇮🇷🌴ما تو را برای خودمان می‌خواهیم، ولی به قدری از تو دم زده‌ایم و شعار «تو را برای خودت می‌خواهیم» سر داده‌ایم که گویی خودمان هم باور کرده‌ایم که تو را برای خودت می‌خواهیم. تو چقدر خوبی که با همۀ خودخواهی‌هایمان باز هم لطفت را از ما دریغ نمی‌کنی. شبت بخیر امام مهربان! 🌴💎🇮🇷💎🌴
🍃امام غریب 🌴🥀🌴 دلم گرفته و باز هم نمی‌شود. از نان به نرخ روز خوردن‌ بعضی‌ها همۀ وجودم پر از درد شده. از نام تو نان می‌خورند، از نسبتی که با تو برای خود تراشیده‌اند، نان می‌خورند، از شعر هایی که برای تو می‌خوانند، نان می‌خورند؛ اما وقتی نوبت به خرج شدن برای تو می‌رسد؛ بهانه‌ها یکی یکی از راه می‌رسد. 🌴💎🌴تو غریب‌تر از آنی که در خیال ما بگنجد و هنوز هم پرده‌های دیگری از غربت تو هست که کنار نرفته و باید منتظرشان بود. شبت بخیر امام غریب! 🌴💎🇮🇷💎🌴
🍃ماه مهربان دل هر چه قدر که سنگ باشد وقتی به نام تو می‌رسد، تنگ می‌شود برایت. دل‌تنگی‌ها کم و زیاد دارند ولی مگر می‌شود کسی دل داشته باشد و برای تو تنگ نشود؟ 🌴🌹🌴التماس می‌کنم بگذار حتی اگر در توهمم از این توهم شیرین بیرون نیایم. اجازه بده بی‌قراری‌هایم را بنویسم به پای دل‌تنگی تو. 🌴🕯🌴اگر احساس کنم که دلم برای تو تنگ نمی‌شود نمی‌توانم باور کنم که آدمم. این کمی احساسِ آدم بودن را از من نگیر. می‌خواهم بروم با خیال دل‌تنگی برای تو، کمی نفس بکشم. 🌴🥀🌴منتظر بمان تا یک روز خبرم را برایت بیاورند و بگویند از بس دلش برایت تنگ بود، از غصه دق کرد و مرد. چه خبر قشنگی! شبت بخیر ماه مهربانم! 🌴💎🌹💎🌴
🍃حضرت موعود 🌴🥀🌴می‌شود التماس کنم جمعه‌هایی را که بنا نیست بیایی، از خاطرم ببری؟! جوری که نفهمم جمعۀ نیامدنت کی آمد و کی رفت؟ بارها به این اندیشیده و با تو در میانش گذاشته‌ام: اگر برترین اعمال انتظار فرج است و برترین آنها سخت‌ترینشان، پس انتظار فرج سخت‌ترین عمل است. درست می‌گویم؟ 🌴💎🌴 چه قدر سخت است شنبه تا جمعه لحظه‌ها را بشماری و جمعه‌ها را ناامید از آمدنت به شنبه متصل کنی و این جمعه‌ها پشت هم بیایند و بروند و خبری از تو نیاید. 🌴🇮🇷🌴فکر می‌کنم گاهی در میان این سخت‌ترین عمل‌ها، دلم نیاز به نفس گرفتن دارد. پس آقا! از یادم ببر جمعه‌ها را تا دلم کمی نفس بگیرد برای انتظارهای بیشتر. اگر نه، دستی بکش روی دلم تا تاب بیاورد جمعه‌های نیامدنت را. شبت بخیر حضرت موعود! 🌴🇮🇷🌴
🍃فلسفه زندگی ما آفریده شده‌ایم که برای تو خرج شویم. وقتی در این که برایت خرج شویم تردید می‌کنیم، در فلسفۀ آفرینش خویش شک کرده‌ایم. کسی که برای تو خرج می‌شود، زنده می‌شود. کسی که در خرج شدن برای تو این پا و آن پا می‌کند، بخواهد یا نخواهد یک پای خود را در گودال مرگ گذاشته و چشم بر هم زدنی تا مرگ فاصله دارد. ما را از شک در خرج شدن برای تو برهان آقا! شبت بخیر فلسفۀ زندگی! 🌴🇮🇷🌴🇮🇷🌴
🍃نگهدارِ ما! ما وقتی در خرج شدن برای تو شک می‌کنیم، یک بار دیگر باید توحیدمان را مرور کنیم. 🌴🇮🇷🌴جان و آبروی ما؛ مثل مال و اهل و عیال، همه امانتی است که خدا به ما داد تا هر گاه که او خواست برای تو خرج کنیم. کسی که این امانت را گرفت و به وقتش ادا نکرد، خائن است. خیانت در امانت خدا، عقوبتش چیست؟ خدا می‌داند. پس از این خیانت هر چه بر سرمان آمد را حقمان بدانیم و جز خودمان کسی را سرزنش نکنیم. 🌴🥀🌴وای بر ما اگر در امانت خدا خیانت کنیم! به دادمان برس تا دامنمان به این گناه آلوده نشود. شبت بخیر نگهدارِ ما! 🌴🇮🇷🌴🇮🇷🌴
🍃 بهانه زندگی 🌴🇮🇷🌴با خودم مرور می‌کنم یاد کسانی را که برای تو خرج شدند. غبطه‌برانگیزتر از عاقبت این قبیله، عاقبت دیگری هم هست؟ برای کشیدن آه حسرتی که عالمی را به آتش بکشد، فکر کردن به فاصله‌ای که میان ما و آنهاست، کافی است. 🌴🥀🌴خودشان را خرج تو کردند و ابدیت را خریدند، و ما ترسیدیم از خرج شدن برای تو و در گنداب دنیا غرق شدیم. ما مرده‌ایم در حالی که نفس می‌کشیم و آنها زنده ماندند در حالی که پرکشیدند. 🌴🇮🇷🌴کدام واژه توان ترسیم این همه فاصله را دارد؟ تا وقت باقی است، ما را برای خودت خرج کن! شبت بخیر بهانۀ زندگی! 🌴🇮🇷🌴🇮🇷🌴
🌴💎🌴حتمی ترین شاید زندگی ام شنیده‌ام که گاهی من تو را می‌بینم، ولی نمی‌شناسمت. کاش نشنیده بودم! شاید این طور راحت‌تر می‌توانستم نفس بکشم. از وقتی این را شنیده‌ام سفرهایی که کیف دنیایم بود تبدیل شده به اضطراب‌های زندگی‌ام. مشهد که می‌رفتم، با خودم می‌گفتم شاید آن جا باشی و تو را در صحن گوهرشاد ببینم و شاد شوم. از کجا معلوم که یکی از آن «گاهی»ها همین سفر مشهدم نباشد. این «شاید» می‌شد بانی دلشوره‌ام. «شاید ببینم»،‌ آن سویش «شاید نبینم» است و این «شاید نبینم» یعنی دلهره‌ای که سفر را به کامم تلخ می‌کرد. کربلا می‌رفتم. با خودم می‌گفتم شاید شب جمعه در کنار باب القبله یا باب الرأس ببینمت و سرم را در آغوشت جای دهم. کاش «شایدها» می‌رفتنند و «حتماً»ها به جایشان می‌نشستند. گویی تقدیر ماست زندگی با «شاید»ها و انگار زدودن زنگار گناهان ما را سپرده‌اند به سوهان «شاید»ها. باید قبول کنیم تقدیر «شاید»ها را. 🌴🇮🇷🌴زندگی میان «شاید ببینمت» و «شاید نبینمت» هر اندازه سخت باشد تقدیر کسی است که تا به حال پای عشق تو نایستاده ولی حالا توبه کرده و می‌خواهد بایستد. تاوان گناه غفلت از عشق تو زندگی میان شایدهاست. بگو که می‌خواهی با من دوست شوی من تاب می‌آورم زندگی میان «شاید»ها را. شبت بخیر حتمی‌ترین شایدِ زندگی‌ام! 🌴🇮🇷💎🇮🇷🌴
🍃معنای زندگی وقتی به زندگی فکر می‌کنم می‌رسم به زندۀ حقیقی، یعنی خدا. هر چیزی در این عالم به رنگ خدا در آمده باشد زنده است و هر چیزی از رنگ خدا محروم باشد، مُرده. 🌴💢🌴وقتی به خودم فکر می‌کنم می‌رسم به فکرها و احساس‌ها و کارها و حرف‌هایم. به اندازه‌ای که اینها رنگ خدا می‌گیرند احساس می‌کنم که زنده‌ام و به قدری که از رنگ خدا محروم می‌شوند حس مردن به سراغ می‌آید. خودم یاد نگرفتم روزگار به زور عمری که پشت سر گذاشتم به من فهماند که اگر به خاطر خدا نفس نکشم هیچ گاه طعم زندگی را نخواهم چشید. 🌴💎🌴تو زنده‌ترین مخلوق خدا روی زمینی. هیچ کس در هیچ نفسی تو را ذره‌ای از خدا دور نمی‌بیند. چه کسی بیشتر از تو طعم زندگی را چشیده؟ هیچ کس. و من که دائم با مُردن خویش دست و پنجه نرم می‌کنم با تو چه نسبتی دارم؟ 🌴💎🌴تو برای خدا به قدری خالص شده ای که اگر بخواهی کسی را از هر چه ناخالصی است پاک کنی، می توانی مرا برای زندۀ حقیقی خالص کن می خواهم مثل زندگی را بچشم. شبت بخیر معنای زندگی! 🌴🇮🇷💎🇮🇷🌴
🍃 قشنگ ترین خاطره زندگی کسی را دوست داشتم از صمیم دل. از دستم اگر ناراحت می‌شد وجودم درد می‌شد و غصه. روی دلش اگر یک خش می‌افتاد دل من تکه تکه می شد. اگر می‌خواست مرا تنبیه کند فقط اخم کردنش کافی بود که طعم سخت‌ترین شکنجه‌ها را به من بچشاند. اخم هم اگر نمی‌کرد همین که از نفسش بوی ناراحتی می‌آمد کافی بود برای تنبیه شدنم. وای اگر روزی محلّم نمی‌گذاشت بی‌مبالغه می‌گویم که حال احتضار دست می‌دادم به من. اگر می‌خواست حکم قتلم را صادر کند، با من قهر می‌کرد. اینها همه باعث شده بود هر وقت در هر جا هر دستوری بدهد، من بگویم چشم. یادم نمی‌آید در برابر دستورهایش، چیزی جز چشم شنیده باشد از من. آقا! می‌شود التماس کنم این خاطره را از ذهن من پاک کنی؟! این خاطره از آزاردهنده‌ترین خاطرات زندگی من است. وقتی به تو چشم نمی‌گویم، معنایش چیست؟ یعنی تو را دوست ندارم؟ یا اگر دوست دارم، خیلی نیست؟ یعنی غم و غصّۀ تو حسی در من تولید نمی‌کند؟ یا من کاری به خش‌هایی که روی دلت می‌افتد ندارم؟ نکند قهر کردن تو با من برایم رنگ و بویی نداشته باشد؟ آن خاطره را از ذهنم پاک کن تا همچنان خیال کنم می‌شود تو را دوست داشت؛ ولی به تو چشم نگفت. این خیال برایم ضرر دارد، نه؟ ولی یقین به این که تو را خیلی هم دوست ندارم، چه بلایی به سرم می‌آورد؟ کاش روزی برسد که ابروی تو وقتی به اخم خم می‌شود قلب من برای تپیدن به التماس تو بیفتد. آن وقت لازم نیست آن خاطره را از ذهنم پاک کنم. شبت بخیر قشنگ‌ترین خاطرۀ زندگی! 🌴🇮🇷💎🇮🇷🌴
🍃مسافر سفرهای طولانی شب‌های جمعه شب‌های اثبات عاشق نبودن است شب‌های اثبات منتظر نبودن و شب‌های اثبات غربت تو. اگر مسافری داشته باشی که عاشقش باشی و سفرش سال‌ها طول کشیده باشد و امروز و فرداهای آمدنش بغض دائم گلویت شده باشند و دلت تنگ و بی‌تاب آمدنش باشد و حالا شبی که گمان داشته باشی فردایش خواهد آمد شب را تا به صبح چگونه به سر خواهی کرد؟ می‌شود خوابید؟ اگر خوابیدی، خوابت آرام است یا پر از دنیایی دل‌شوره؟ می‌شود با این همه فکر و خیال خوابید ولی خواب آمدنش را ندید؟ چند بار تا صبح سراسیمه از خواب بیدار خواهی شد؟ حتّی صدای پای باد رشتۀ خوابت را پاره نمی‌کند؟ 🌴💎🌴دیدی عاشق نیستم آقا! راستش من از شب‌های جمعه برای همین اثبات کردن‌هایش گریزانم. من با توهّم عاشقی دارم نفس می‌کشم. کاش می‌شد کاری کرد که بی هیچ فاصله‌ای این توهّم، به واقعیت بدل شود. 🌴💎🌴اگر توهّم عاشقی را از من بگیرند و در همان دم عاشقم نکنند می‌میرم. عاشقم کن آقا! یک روز به دردت خواهم خورد. شبت بخیر مسافر سفرهای طولانی! 🌴🇮🇷🌴🇮🇷🌴
🍃ارباب بنده نواز خاک پای تو آقا! از مطهِّرات است. روی سر هر کسی که بپاشد از هر چه آلودگی پاک می‌شود. حتّی یک ذرّه از غبار خاک پای تو کافی است برای پاک کردن یک دنیا آلودگی. در رسالۀ عشق‌بازی نوشته است: هر کسی که آلوده شد و آلودگی‌اش از حد گذشت واجب است که پی جوی خاک پای تو باشد. من آلوده‌ام به همان اندازه‌ای که خودت می‌دانی. آلودگی‌ام از حد گذشته، تو بهتر از من می‌دانی. پس بر من واجب است که پی جوی خاک پای تو باشم و گرنه مرگ اگر همین حالا به سراغم بیاید آلودۀ آلوده از دنیا می‌روم. 🌴💢🌴تو کجایی آقا!؟ مرا صدایم کن. هر جا که ایستاد‌ه‌ای، بایست تا به تو برسم. وقتی که رسیدم پایت را بلند کن تا خاک پایت را بر سر بریزم. 🌴🥀🌴اگر نمی‌خواهی مرا ببینی به من بگو کجا بوده‌ای و پا روی کدام خاک نهاده‌ای تا جای پایت را پیدا کنم و خودم را طاهر کنم. 🌴💎🌴اگر نمی‌خواهی جای پایت را ببینم به یکی از دوستانت بگو خاک پایت را برایم بیاورد. کاری کن برایم آقا! محتاج خاک پایت هستم. شبت بخیر ارباب بنده‌نواز! 🌴💎🇮🇷💎🌴
🍃 آب حیات فقط در رسالۀ عشق‌بازی است که می‌شود نام نفَس را در کنار آب و خاک و نگاه در فهرست مطهِّرات دید. وقتی نفس تو به آدم آلوده می‌خورد ذرّه‌ای فقط ذرّه‌ای اگر جان داشته باشد از هر چه آلودگی است پاک می‌شود. اشتباه کردم. نفَس تو به آدم آلودۀ مرده هم اگر بخورد کافی است پیش از مرگش کمی و فقط کمی از سرمایۀ وجدان خودش را حفظ کرده و با خودش برده باشد نفَس تو به این آدم هم اگر بخورد باز پاک می‌شود از آلودگی‌هایش. حساب و کتاب مطهِّرات در رسالۀ عشق‌بازی خیلی فرق می‌کند با حساب و کتاب‌های ما. کسی اگر بگوید آدمی با این همه آلودگی پاک نمی‌شود از اعجاز نفس تو خبر ندارد. نفس تو دم خداست. دم خدا به کدام آلوده می‌خورد و پاک نمی‌شود؟ خدا ما را ببخشد که شدّت آلودگی‌ها را دیدیم ولی عظمت نفس تو را باور نکردیم. آقا! جایی را نشانم بده که بتوانم چند لحظه‌ای تو را ببینم خانه‌ای را نشانم بده که زیر سقف آن نفس کشیده‌ای یا محلّه‌ای را نشانم بده که در کوچه‌های آن قدم زده‌ای. بگذار منِ آلوده از نفس تو بهره‌ای ببرم و یک بار مثل نوزاد تازه به دنیا آمده، پاکی را تجربه کنم. خوش به حال آنهایی که خدا نفس تو را شب و روز، روزی آنها می‌کند. با نفس تو نفس می‌کشند و نفست آب و غذایشان شده. شبت بخیر آب حیات! ✋🕯 🌴💎🇮🇷💎🌴
🍃 زائر حسین بخش طهارت رسالۀ عشق‌بازی به قدری امیدبخش و شیرین است که خواندنش آدم را پاک می‌کند. چرا تا به حال به مطهِّر بودنِ دعای تو فکر نکرده بودم؟ این جا نوشته دعای تو همۀ عالم را مأمور پاک کردن می‌کند پاک کردن هر چیزی که تو برایش دعا کنی. خبیث‌تر از شیطان چیست؟ هیچ. تو دعا نمی‌کنی برای شیطان، می‌دانم ولی آنچه من از این رساله فهمیدم این است تو حتّی اگر برای شیطان هم دعا کنی از همۀ آلودگی‌ها پاک می‌شود. عالم را اگر نجاست بردارد حتّی اگر به اندازۀ بند انگشتی جای پاک در این عالم نباشد دست تو رو به آسمان که بلند می‌شود لب به دعا که می‌گشایی در همان آن، عالم پاک خواهد شد. به گمانم هر کسی به پاکی رسید، از برکت دعای تو بود و هر کسی که دعای تو شامل حالش نشد اگر حس پاکی داشت باید به هوشش آورد از خیال عمیقی که در آن فرو رفته. آقای من! وقتی دعای تو بیش از یک عمر نوح عبادت آدم را پاک می‌کند چرا من محروم بمانم از دعای خیرت؟! بگو چه کار کنم تا برایم به نام دعا کنی؟! کی و کجایش با خودت ولی اگر از من بپرسی، می‌گویم: یک شب جمعه، نماز شب در حرم حسین؟ع؟. شبت بخیر زائر حسین! 🌴🇮🇷🥀🇮🇷🌴
🍃یوسف فاطمه این روزها کسی که می‌تواند تصویرش را بیشتر در برابر نگاه مردم، بیاورد و بلد باشد ادا و اطوارهای دلبرانه دربیاورد، می‌رود در دل مردم خانه می‌کند و پایه‌های خانه‌اش را هم محکم می‌کند. آن وقت می‌شود ملاک حق. دیگر کسانی که دلداده‌اش شده‌اند، قضاوتش نمی‌کنند؛ او را می‌کنند ملاک قضاوت برای خوبی‌ها و بدی‌ها. نمی‌دانم الآن چه بنویسم. حرف دلم را بزنم یا ... ؟ بگذار حرف دلم را بزنم، حرف دل یک دیوانه را بشنو و او را سرزنش نکن. قربانت بروم! تو چرا رویی نشان نمی‌دهی و در مقابل دیدگان مردم نمی‌آیی، تا یوسف کنعان ما، کساد کند بازار هر چه یوسف قلابی را. کیست که روی چون خورشید تو را ببیند و باز هم به این ستاره‌های کاغذی دل خوش کند؟ کاش یک بار هم که شده، رخ می‌نمودی تا جمع شود بازار حقه‌بازهای نامرد. شبت بخیر یوسف فاطمه! 🌴🇮🇷💎🇮🇷🌴
🍃دل خوشی معصومه 🍃امشب دلم عجیب گره خورده به ضریح حرمی که حرم اهل بیت است تو دوستش داری، همان طوری که پدرانت دوستش دارند. دلم در صحن و سرای بانوی کرامت، در قم پرسه می‌زند و می‌خواهم ایدۀ نقّاشی انتظارم را از بانو بگیرم. 🍃گاهی باید بنشینی در خانه و چشم به در بدوزی تا یار بیاید و گاهی هم باید بلند شوی، بار سفر ببندی شهر به شهر و جاده به جاده راه طی کنی تا به یار برسی هر کدام از این انتظارها حال و هوای خودش را دارد. امشب می‌خواهم خواهری را به تصویر بکشم که از مدینه بار سفر بسته و مقصدش طوس است. از وقتی که حرف سفر شده آهنگ تپش قلبش فریاد انتظار را سر می‌دهد. 🌴🕯🌴به جاده که افتاده گویی طی کردن هر وجب از این جاده به اندازۀ فرسنگ‌ها طول می‌کشد. خاصیت انتظار این چنینی همین است: وقتی که منتظر باشی و در راه راه بیش از اندازه طولانی می‌شود. من می‌خواهم بانو را در قم بکشم، یعنی در میانه راه وقتی که بیمار است و در راه مانده ولی دلش همچنان دارد راه را طی می‌کند. فاطمه معصومه برای من نماد منتظری است که ننشست بلند شد و حرکت کرد مخاطرۀ سفر را به جان خرید و رنج راه را تاب آورد و اگر چه به یار نرسید؛ ولی تصویری از انتظار کشید که تا همیشه باقی است. 🌴🕯🌴ضریح و گلدستۀ بانو به من می‌گوید که منتظر نیستم هر چه قدر نگاه می‌کنم به زندگی‌ام نمی‌توانم شباهتی پیدا کنم میان خودم و بانوی منتظر. 🌴🕯🌴من چه قدر به خاطر تو از وطن بریدم و جادۀ خطر را برگزیدم؟ انتظاری که من دارم، انتظار بی‌دردهاست اگر انتظار تو برایم درد سری داشته باشد عطایش را به لقایش خواهم بخشید. 🌴🕯🌴من نمی‌دانم چرا در قم، این جمکران است که نماد انتظار توست کسی اگر در حرم بانو، حس منتظرانه نیافت باید زیارتش را از سر بگیرد کسی چه می‌داند شاید اگر تو فرمان بنای جمکران را در جایی دادی که در امتداد حرم بانوست می‌خواستی بگویی راه انتظار تو از حرم بانو می‌گذرد بانو بزرگ معلّم درس انتظار است مایی که انتظار را با نوع بی‌دردسرش دوست داریم بیشتر از نان شب محتاج درس انتظار بانو هستیم. 🌴🕯🌴باید یاد بگیرم به خاطر تو حرکت کردن را به خاطر بانو دلم را بزرگ کن تا یاد بگیرم این درس را. شبت بخیر دل‌خوشی معصومه 🌴🇮🇷🥀🇮🇷🌴
🍃محبوب با وفا من در میان همهمۀ مشکلات و در کشاکش سختی‌ها تا وقتی که دست رد همه به سینه‌ام نخورده باشد، سراغ تو نمی‌آیم. 🌴🇮🇷🌴 می‌خواهم بدانم آیا وقتی که از همه ناامید می‌شوم و سوی تو می‌آیم، دلت از من می‌گیرد؟ مرا قبول می‌کنی در حالی که دلت پر از گلایه از من است؟آقا! بگو که در لحظۀ استقبال از من فراموش می‌کنی بی‌وفایی‌ام را تا لبخندهایت به دلم بچسبد. بگو اگر گله داشته باشی، بی‌پرده بیان می‌کنی تا در میان آغوش بازت، خیالم آسوده شود. باوفا باشم یا بی‌وفا دوستت دارم. این را تو خوب می‌دانی. شبت بخیر محبوب باوفا! 🌴🇮🇷💎🇮🇷🌴
🍃خیر دنیا و آخرتم دو هزار شب است که با شب بخیر گفتن به تو می‌خوابم؛ ولی تا به حال یک بار هم جوابت را نشنیده و خوابت را ندیده‌ام. هزار برابر این هم اگر شب بخیر بگویم و بی‌جواب بخوابم و خوابت را نبینم، گِله‌ای نیست. روی این زمین مگر کسی پیدا می‌شود که لایق شنیدن صدای تو باشد؟ همین اندازه که می‌گذاری با شب بخیر گفتن به تو بخوابم، یعنی مهربان‌تر از آنی که در خیالم بگنجد. من با این شب بخیرها زندگی می‌کنم. ممنونم که دو هزار شب است که زندگی را از من نگرفته‌ای؛ ولی آقا! آرزو که عیب نیست. هست؟ آرزو دارم یک بار هم که شده جواب شب بخیرم را قبل از خواب از زبان تو بشنوم. حتی اگر تا آخر عمر جوابی نشنیدم، لحظه‌ای حس گلایه به خود نمی‌گیرم؛ ولی می‌شود 🌴🔷🌴التماس کنم تا زنده‌ام، لطف شب بخیر گفتن را از من دریغ نکنی! شبت بخیر خیر دنیا و آخرتم! 🌴🕯🇮🇷🕯🌴